از بازی روزگار این فیلم برای
براد پیت که نقش آشیل را بازی میکرد بدبیاری آورد و تاندونش پاره شد! اما
بدبیاری وقتی بیشتر شد که در یکی از سکانسهای اکشن فیلم...
فیلمهایی که بیشترین آسیب و بلا را برای عوامل فیلم در پی داشت....
فیلم فاتح، 1956
یک دستگاه رادیو اکتیو باعث شد جان وایان
و 90 نفر دیگر از 220 نفر عوامل فیلم که برای این فیلم نزدیک Utah در خارج
از استودیو کار میکردند مبتلا به سرطان شوند. تا پیش از سال 1980, 90 نفر
مبتلا به سرطان شده و 76 نفرشان فوت کردند. از جمله:
جان وایان، سوزانهایوارد، آیجنز مورهد و دیک پاول کارگردان فیلم.
کارشناسان میگویند در چنین شرایطی حداقل 30 نفر از مردم غیر از این گروه نیز باید سرطان گرفته باشند.
و اما دلیل این اتفاق چه بود؟
هیچ
کس نمیتواند با اطمینان بگوید، اما افراد زیادی سرطانها را ناشی از
اشعه رادیو اکتیو بمب اتمی آمریکایی میدانند که نزدیکی ناودا آزمایش
میشد.
هوارد هوگز که فکر میکرد این فیلم خیلی
بدبیاری آورده تمام نسخههای فیلم (که هر کدام 12 میلیون دلار میارزید)
را خریداری کرده و از نمایش عمومی آن خودداری کرد. سالها بعد تنها شخصی
که فیلم را دیده بود خود هوگز بود. او شبهای متمادی با فکر و خیالهای آزار
دهندهاش فیلم را بررسی کرد و آن را پنهان نگاه داشت تا اینکه در سال 1974
شرکت پارامونت با او قرارداد بست. او بعد از این فیلم دیگر هیچ فیلمی
نساخت.
مرکز شهر، 1983
در حین فیلمبرداری یک قسمت از فیلم «مرکز شهر» به تهیه کنندگی «استیون اسپیلبرگ» در سال 1983 یک هلی کوپتر سر سه بازیگر را از تنشان جدا کرد!...
نام این بازیگران ویک ماروو و دو بازیگر خردسال میکا دین لی (7 ساله) و رین شین- یی چن
(6 ساله) بود. آنها در این حادثه که به خاطر استفاده از هلیکوپتر در فیلم
به وجود آمده بود جانشان را از دست دادند. حادثه از این قرار بود که در
عملیات فیلمسازی هلی کوپتر در ارتفاع 25 فوتی (8 متر) پرواز میکرد و
آنقدر به سطح زمین نزدیک بود که امکان دور شدن از انفجارهای نمایشی فیلم
وجود نداشت. بنابراین وقتی موج انفجار باعث جدا شدن پرههای هلیکوپتر شد،
هلیکوپتر از مسیر خود خارج و سقوط کرد و پرههای هلیکوپتر به دو بازیگر
«مارو» و «لی» اصابت کرد و سرشان را از بدنشان جدا کرد. بدن «چن» هم در
اثر سقوط هواپیما کاملا داغان و از هم پاشیده شد.
ولی تمام کسانی که در داخل هواپیما بودند نجات پیدا کرده و فقط آسیبهای جزئی دیدند.
این
حادثه منجر به اقدامات قانونی و حقوقی بین سازندگان فیلم شد که نزدیک به
یک دهه طول کشید و قوانین مربوط به بازی کودکان در فیلمها هنگام شب و در
صحنههای خاص با اثرات سنگین و مخرب را تغییر داد. این حادثه همچنین باعث
پایان یافتن دوستی لندیز کارگردان و اسپیلبرگ تهیه کننده شد.
قبلا
هم اسپیلبرگ به خاطر اینکه این کارگردان قوانین خیلی زیادی مثل استفاده از
مهمات قابل انفجار در فیلمها را زیر پا گذاشته بود با او به مشکل برخورده
بود.
کلاغ (The Crow): براندون لی در این فیلم کشته شد، 1994
در حین فیلمبرداری یکی از صحنههای فیلم کلاغ، به براندون لی –پسر بروس لی- شلیک و او بالافاصله فوت کرد.
صحنه
فیلم درباره آتش گرفتن مکانی پر از باروت (پر از باروت اما بدون گلوله) و
مربوط به بازی نقش براندون میشد، با این حال چگونگی این حادثه برای گروه
تکنسین سلاحهای گرم فیلم ناشناخته باقی ماند.
در این حادثه یک گلوله از قبل در لوله تفنگ جا داده شده بود و باعث شد لی از ناحیه شکم صدمه ببیند.
اما
این حادثه تنها حادثه فیلم نبود؛ حتی قبل از مرگ لی عوامل فیلم با حوادث
خیلی زیادی درگیر بودند. در همان روز اول فیلمبرداری، اول فوریه 1993، یک
نجار در حالیکه باید با سیمهای برق قوی ولتاژ بالا تماس برقرار میکرد
دچار برق گرفتگی شده و سوختگیهای جدی دید.
همچنین در 13 مارچ
طوفانهای سنگین باعث شد دستگاههای پیشرفته خراب شده و کار به تاخیر
بیفتد. بعدها وقتی یک کارشناس موضوع را بررسی کرد یک گلوله داخل یکی از
تفنگها پیدا کرد! همچنین یک کارگر به خاطر فرورفتن پیچ گوشتی در دستش صدمه
دید.
بعد از مرگ لی، چاد استاهلسکی،
بدل کار صحنههای خطرناک در بعضی از صحنهها جایگزین لی شد تا فیلم به
پایان برسد. و در نهایت از جلوههای خاصی برای انداختن چهره لی بر روی
چهره بدلکار به شکل دیجیتالی استفاده شد. بنابراین برخی از صحنههای اصلی
فیلم بعد از مرگ لی منشا بسیاری از جنجالها بود.
براندو لی در کنار پدرش دفن شد.
XXX، 2002: بدلکار وین دیزل به شدت به پلی برخورد کرده و درگذشت.
هاری.ال. اُ کونلر بدلکار صحنههای نمایشی دیزل در فیلم اکشن XXX در صحنه خطرناک فیلم درگذشت.
او وقتی در این عملیات شکست خود با شدت به یک پل برخورد کرد و بلافاصله فوت کرد. یک دوربین در همان لحظه از صحنه مرگش فیلم گرفت. راب چوهن کارگردان فیلم به منظور تجلیل از عملیات قهرمانانه بدلکاران تصمیم گفت که با حذف چند لحظه آخر این صحنه را به فیلم اضافه کند.
یاداشت: یکی خوانندگان نظرش را درباره این مطلب نوشته است
من
فکر میکنم که این مورد در این بحث نمیگنجد، زیرا بدلکار دیزل قبل از مرگ
این صحنه را با موفقیت به پایان رسانده بود. اما خودش فکر میکرد که کارش
را خیلی خوب اجرا نکرده و میگفت که به اندازه کافی به پل نزدیک نشده.
بنابراین از کارگردان خواست که صحنه را دوباره اجرا کند. و در سری دوم او
کشته شد. خانواده او هم در آن لحظه و قبل از اینکه این عملیات را انجام
دهد در صحنه حاضر بودند که به تماشای این حرکت نمایشی بنشینند.
تاپ گان (Top Gun)
سال 1986
یک خلبان در عملیات آکروباتی هواپیما سقوط کرد.
تاپ گان، مشهورترین فیلم تام کروز در سراسر جهان یاد و خاطره آرت اسکول
را در ذهن زنده میکند. یک خلبان مشهور متخصص عملیات آکروباتی قبول کرده
بود که کار فیلمبرداری را در حین پرواز را از داخل هواپیما انجام دهد و
صحنه پرواز کردن چرخشی روی مسیر مستقیم را برعهده داشت. او وقتی که با
دوربین در حین فیلمبرداری اوج گرفت (همان طوری که قبلا هم این کار را کرده
بود) فکر نمیکرد که چه سرانجام بدی در انتظارش است.
اسکول در حین
پرواز گزارش کرد که هواپیما با مشکل مواجه شده و او قادر نبود که آن را
رفع کند. بنابراین در 16 سپتامبر 1986 در اقیانوس اطلس و دورتر از ساحل
جنوبی کالیفرنیا نزدیک کارلزبد سقوط کرد. همانطور که دلیل اصلی این سقوط
ناشناخته باقی ماند، جسد اسکال و هواپیمای او نیز هیچ وقت پیدا نشد.
فصل نهایی، 2007: یک فیلمبردار در حادثه سقوط هواپیما کشته شد.
در حین فیلمبرداری از صحنههای بیس بال فیلم فصل نهایی،
(که در اکتبر 2007 پخش شد) رونالد Scholtzhauer در حین فیلمبرداری از یک
سکانس راهپیمایی کشته شد. رونالد به خاطر تواناییاش در فیلمبرداری از هلی
کوپتر مشهور بود و زمان این حادثه هم از داخل یک Bell 208 فیلم میگرفت.
در این حادثه هلی کوپتر سقوط کرد و در همان لحظه نیز زندگی رونالد پایان
یافت. خلبان هلیکوپتر و یک تهیه کننده در صحنه نیز به شدت آسیب دیدند.
بازگشت تفنگچیها، 1989: روی کینییر از اسب افتاد و درگذشت.
در حین فلیمبرداری در یکی از صحنههای فیلم «بازگشت تفنگچیها» روی کینییر در تولدوی اسپانیا از اسب پایین افتاد و فوت کرد. در پی این حادثه و پس از مرگ «روی» کارگردان فیلم «ریچارد لستر» هم تهیه این فیلم را متوقف کرد.
جهنده، 2009: متصدی لباس فیلم به طرز وحشتناکی به آت و آشغالهای منجمد برخورد کرد.
درحالیکه یکی از صحنههای فیلم جهنده در شرایط سخت زمستانی و در خارج از استودیو در حال تمام شدن بود، در یک صحنه تخیلی با هنرنمایی ساموئل جکسون، دیوید ریتچی متصدی لباس به طرز بسیار بدی به وسایل یخ زده برخورد کرد.
مامورهای
تحقیق بعدها فهمیدند که زمین را برای طراحی و نمای خارجی فیلم منجمد کرده
بودند و این موضوع باعث افتادن و زمین خوردن ریتچی شد.
با این حال فیلم به روند خود ادامه داد، در نتیجه پیامها و نقدهای بسیار گسترده ای از سوی منتقدین به سمت عوامل فیلم روانه شد.
تروی، 2204
توفانهای شدید، یک پای شکسته و عجیب تر از همه تاندون پای آشیل یعنی براد پیت از ره آوردهای این فیلم بود!!
چه اشتباهی در این فیلم حماسی با هنرنمایی براد پیت و ساخته ارلاندو بلوم و دیل کروگر
وجود داشت از بازی روزگار در خلال فیلم برای صحنههای فیلم تروی براد پیت
که نقش آشیل را بازی میکرد بدبیاری آورد و تاندونش پاره شد! اما بدبیاری
وقتی بیشتر شد که در یکی از سکانسهای اکشن فیلم پای جورج کامیلری (بادی بیلدینگ ماهر) شکست. او روز بعد تحت عمل جراحی قرار گرفت.
اما
از عوارض عمل و شکستگیاش بسیار رنج کشید و 2 هفته بعد درگذشت. علاوه بر
این در فیلمبرداری کابو در مکزیک عوامل فیلم در مدتی کمتر از یک ماه با
طوفانهای سهمگین روبرو شدند. آخرین طوفان هم روز آخر وقتی که فیلم به خوبی
در حال به پایان رسیدن بود دردسر درست کرد. علیرغم تمام این مشکلات
فیلمبرداری ادامه پیدا کرده و در گیشه نیز به سود خوبی دست یافت.