خروس ابر مرد بالدار
در دنيا جانوري نيست كه به اندازه خروس به مرد شباهت داشته باشد
خروس ها موجوداتي حقه باز ، دروغباف ، لافزن ، عاشق پيشه
رجزخوان ومخالف تساوي حقوق زن هستند
پروفسور «شولتزر » مي گويد :
در
حدود 45 تا 50 درصد ويژگي هاي نيك و بد مرد در خروس هم وجود دارداو عينا
مانند اغلب مردان شهوتران و عاشق پيشه است هرگاه به مرغي تعلق خاطر پيدا
كند مرغداني را به خاطر او قرق مي كند او حسود و لافزن و رجز خوان و
مبالغه گر است
دكتر( كالورن ) خروس شناس معروف در كتاب خروس يا مرد بالدار مي نويسد :
هوس بازي خروس اول و آخر نداردو حد و مرز نمي شناسد
دكتر
اريخ برومر مي گويد خروس در هر شبانه روز 32 تا 41 بار دروغ مي گويدو 65
درصد دروغ هايش مصلحتي هستند ( نظر اين دكتر را شوخي تلقي نكنيد زيرا او
مدت چهل سال از عمرش را صرف مطالعه زندگي رفتاري مرغ و خروس ها كرده و حتي
زبان اين زن و شوهر را آموخته است )
خروس
سروري و آقايي خود را هر بامداداز نو به مرغ ها مي قبولاندبه مجرد خروج از
مرغداني يك خروس ضعيفتر از خود را به باد كتك مي گيردو خروس مغلوب براي
فرار از مهلكه تن به خفت عجيبي مي دهدو با صداي بيم آلودي مي گويد
« تو اشتباه كرده اي من مرغم نه خروس»
و اينجاست كه خروس غالب راضي مي شود.دكتر برومر مي گويد خروس عينا مرد متعصب و ناموس پرست است.و
نسبت به زن هايش سخت گيري مي كند مثلا در محوطه اي كه خروس هاي ديگر حضور
داشته باشند به زن هايش اجازه نميدهد از شعاع ده متري او دور شوندبارها
ديده ام كه همسر خيانتكارش را گرفته و با منقارش به شدت زخمي كرده است .
مضاف بر اين كه در ميان مرغ ها سرد و گرم مزاج و با وفا و بي وفا يافت مي
شودو مرغ خيانتكار براي ارتكاب خيانت از هر فرصتي سود مي جويد .
در
خروس حس سلطه جويي و جاه طلبي بسيار قوي است و حتي جوجه خروس هايي كه سه
هفته از عمرشان نمي گذرد به قصد جا باز كردن عرض اندام مي كنند وبدون قصد
و منظوري دعوا و كتك كاري را تمرين مي كنند.جاه طلبي جوجه خروس ها از
زماني شروع مي شود كه پر در مي آورند و از آن زمان المپيك جوجه خروس ها
افتتاح مي شودزيرا به هر سو كه نظر بيفكنيم آن ها را سرگرم مبارزات
گلادياتوري و نمايشي خواهيم ديد.
خروس
ها قاعدتا زور آزمايي را از ضعيف ترين شروع و به قوي ترين ختم مي كنند
خروسي كه از جانب ديگر خروس ها سمت رئيس كلي پيدا كند حق تجاوز به تمامي
مرغ ها را دارداما خروس در مبارزاتش جانب انصاف را رعايت مي كند هيچ گاه
ديده نشده است كه دو خروس براي تنبيه خروس سومي با هم تباني كنندو دو تايي
بر سر او بريزند به همين خاطر جنگ خروس همواره مردانه و تن به تن است.
جالب
است كه خروس كل سه روز بعد از تصدي مقام رياست ضعيف ترين خروس مرغداني را
يك بار ديگر به باد كتك مي گيردو با اين اقدام به اهالي مرغداني حالي مي
كند كه بدانيد قدرت من لايزال است
خروس
مقام اجتماعي خود را بوسيله بانگ قوقولي قوقوبه ديگران تفهيم مي كند دكتر
برومر مي گويد : خروس كل در عرض نيم ساعت بطور متوسط 28 دفعه و خروس متوسط
المقام 8 دفعه بانگ بر مي دارند و خروس دون پايه اصلا صدا در نمي آورد/
همانگونه
كه در جوامع بشري زن جاه طلب يافت مي شود در ميان مرغ ها هم چنين مواردي
مشاهده مي شود جاه طلبي آن ها از دوره جوجگي مشهود است و گاهي به قيام
عليه جوجه خروس ها و درگيري باآن ها منجر مي شود .
برومر
مي گويد پيروزي جوجه مرغ ها بر جوجه خروس ها را من به كرات ديده ام جوجه
خروس خفتي را كه از اين طريق نصيبش شده هرگز فراموش نمي كند و هر زمان به
مقام رئيس كلي برسد و زياده بر بيست بانو در حرمسرا داشته باشد باز چه به
ظاهر و چه در باطن از آن مرغ حساب مي برد.
بورمر
معتقد است نه تنها مرغ ها و خروس ها با يگديگر سخن مي گويند بلكه حتي
زماني كه در تخم هستند با دنياي خارج حرف مي زنند و تماس برقرار مي كنند
او مي گويد دستگاه فرستنده كوچكي را زير مرغي كه روي شش عدد تخم مرغ
خوابيده بود گذاشتم و دو روز پيش از اينكه جوجه ها سر از تخم در آورند
صداي جيك جيك شنيدم اولين بار كه صدا را شنيدم به سمت مرغداني دويدم و با
دستگاه به صداي صحبت مرغ با جوجه ها گوش دادم جوجه اي از داخل تخم مرغ با
صداي گله مندانه اي گفت : مامان سردم است در اين موقع تخمي از زير مادر قل
خوردو يك متر دورتر رفت و جوجه اي كه در تخم بود گفت مامان من اينجا هستم
و مرغ در پاسخ گفت ساكت باش من هم اين جا هستم و چون جوجه مادر را بي
اعتنا ديد با صداي رساتري گفت اگر نيايي من خواهم مرد و در اين موقع مرغ
بلافاصله از جاپريد و او را به سرجاي اولش برگرداند ...
زبان
مرغي تقريبا بين المللي است ولي گويش هاي محلي هم در آن نفوذ دارند
برومرمی گوید : من به تجربه در يافته ام مرغ و خروس هاي خانگي به علت
همزيستي با انسان از ماكيان وحشي پرحرف تر هستند آن ها خطر را پيش بيني مي
كنند و به يكديگر اطلاع مي دهندو چون تقريبا بي دفاع هستند از سيستم هشدار
دهنده ويژه اي استفاده مي كنند بانگ در هم و بر هم و بلند و كوتاه به معني
خطر است ولي همين صداها به گونه اي تنظيم مي شود كه مستمع مي فهمد خطر
هوايي يا زميني است كه البته انواع و درجه بندي هايي دارد مثلا خطر نزديك
شدن انسان از سگ يا روباه كمتر است هر چه خطر
بزرگتر باشد علامت آن مقطع تر و كوتاه تر است ، به مجردي كه مرغي فقط
بگويد« قد»مرغ و خروس ها به طرفة العيني متواري شده و مرغداني ساكت مي شود
گفتگوي مرغ و خروس ها هم دسته جمعي و هم دو به دو است این محقق تا کنون سي نوع صوت در گويش مرغي تشخيص داده است