خورشيد ، ماسه ، و خروش امواج دريادر يكي از آن بعد از ظهر هايي كه انسان هوس مي كند يك گوشه بيفتد ، هيچ كاري نكند و خود را به دست خيالات شيرين بسپارد ولي ... درست در اثناي آنكه مرد جوان به پشت خوابيده بود و خود را درساحل دريا حس مي كرد دست يك جراح با چاقوي تيز جراحي به بيني او نزديك شد و قسمتي ازگوشت آن را بريد زيرا تجسمي كه مرد جوان
داشت خيالي بودو دريايي وجود نداشت و خورشيدي كه مي ديد در واقع
چراغ اتاق عملي بود كه روي تختش دراز كشيده بود.
بيني بيمار به جراحي احتياج داشت ولي از آن جا كه از بيهوشي مي
ترسيد و بيم داشت كه دوباره به هوش نيايد تقاضا كرده بود او را براي
عمل هيپنوتيزم كنند .همين كار انجام شد و بيمار بدون اينكه احساس درد
كند جراحي را پشت سر گذاشت
اين ماجرا كه در والترريد معروفترين بيمارستان نظامي واشنگتن روي
داد اگر چه همه روزي نيست ولي هم عملي و هم ميسر و يك روش نيمه
علمي است./ چرا همه روزه نيست ؟ براي اينكه امروزه به علت وجود
انواع دارو هاي بيهوشي توجه به هيپنوتيزم غير ضروري شناخته شده
است ودر عين حال بايد اعتراف كرد اين روش براي بيماراني كه به
دارو هاي بيهوشي حساسيت دارند و واقعا بيم آن مي رود كه ازخواب
شيرين بيهوشي بيدار نشوند مي تواند بسيار كارساز باشد / كاربرد
هيپنوتيزم تازگي ندارد و به چند هزار سال پيش مي رسد از جمله
سومري ها ، مصري ها و بابلي ها از اين شيوه استفاده مي كرده اند در
عين حال كساني هم بودند كه باسوء استفاده از هيپنوتيزم موجبات بد نام
كردن آن را فراهم كردند و در مقابل كساني هم بودند كه براي قبولاندن آن
به جامعه پزشكي مجاهدت كردند /
گروهي عقيده دارند كه آنچه در هيپنوتيزيم موثر واقع مي شود نگاه نافذ
هيپنوتيزم كننده ، ژست دست هاو صداي بم و خفه هيپنوتيزم كننده است
در حالي كه بدون اين ها هم ميتوان هيپنوتيزم كرد مثلا ( مارتين . ت .
اورن )روانشناس امريكايي عده زيادي را در آن واحد هيپنوتيزم كرد در
حالي كه نمي توانست به چشم همه نگاه كند
در يك مورد ديگر يك سخنگوي راديو كه با اصول هيپنوتيزم كاملا بيگانه
بود از روي دستوركتبي تعدادي را هيپنوتيزم كرديعني او نوشته روي
كاغذي را بلند بلند قرائت كرد و افرادي كه درآن اتاق بودند هيپنوتيزم
شدند. هيپنوتيزم كننده ديگري شخصي را با تلفن از راه درو هيپنوتيزم
كرد و نفر ديگري با نوار ضبط صوت شخصي را به خواب عميقي
فروبرد .هيپنوتيزم كننده براي اينكه بسرعت به نتيجه برسد توجه بيمار را
روي يك نقطه يا يك چيز متمركز مي كند ممكن است اين چيز پاندول
ساعت ، انگشت هيپنوتيزم كننده يا لك روي ديوار باشد ،نوع شيء مهم
نيست بلكه شدت تمركز روي آن مهم است . بعضي به بيماران خود مي
گويند دراز بكشيد و خود را كاملا رها كنيد از احساس اينجا بودن لذت
ببريد سعي كنيد به هيچ چيز فكر نكنيد طوري خودرا رها كنيد كه انگار
وزن خود را از دست داده ايد و در هوا پرواز مي كنيد نگاهتان را به
همان نقطه كه گفتم دوخته نگه داريد چيزي نخواهد گذشت كه درچشمتان
احساس خستگي خواهيدكرد ، پلك هايتان سنگين خواهد شد و و روي هم
خواهد افتاد آن وقت اگر دلتان خواست چشمهايتان را ببنديد.
هيپنوتيزم حالتي است بين خواب و بيداري ، مرحله اي بين خود وبيخودی
و بيشتر به يك چرت لذت بخش شباهت دارد در چنين حالتي اگر كتابي از
دست شخص بيفتد احساس نخواهد كردو از تشخيص محيط اطراف خود
عاجز است. ولي حالت نيم خواب هيپنوتيزم به گونه اي است كه هيپنوتيزم
شونده قادر است حركت كند ، سخنان هيپنوتيزم كننده را بشنود و به آن ها
پاسخ دهد معمولا هيپنوتيزم كننده خواهد گفت : آهان حالا رها شده اي ،
رها و آزاد از قيدتن و خيالات كاملا خسته و رها ...
خ...خ...خ...س...س...س...ت...ت...ه...ه... شايد احساس كنيد جسمتان
لحظه به لحظه سنگين ترمي شود ولي مغزتان بيدار بيدار خواهد ماند ،
شما صداي مرا به وضوح خواهيد شنيدغير از صداي من بقيه چيز ها بي
اهميت است .. بله .. از حالا به بعد فقط به صداي من توجه داشته
باشيدحتي به صداي بوق اتومبيل هايي كه از خيابان مي گذرند بي اعتنا
باشيد /
بيمار در حال شنيدن دستورات فوق باطنا به دو قسمت تقسيم مي شوديك
بخش بيدار مي ماند و درجريان حقيقت ها قرار مي گيرد و بخش ديگر
در دنيايي كه هيپنوتيزم كننده برايش آفريده غرق مي شود . در اين لحظه
هيپنوتيزم كننده خواهد گفت : « آرامش شما عميق است و با هرنفس
عميق تر خواهد شد » شما اينك رها هستيد رهاي رها كاملا آرام ، شما
هي فروتر مي رويد ..فروتر.. در اين حالت سخناني كه هيپنوتيزم كننده
مي گويد مانند جذبه صداي او در درجه دوم اهميت قراردارد در گذشته
اين ملايمت گفتار وجود نداشت ، استاد مديوم را با تحكم مثلا : « حالا
بگيربخواب » به خواب هيپنوتيزم فرو مي برد ولي در عصر ما
روانشناسي هيپنوتيزم را با ملايمت توام كرده است .
به مجردي كه بيمار به خواب هيپنوتيزمي فرو مي رود شيوه درمان او
آغاز خواهد شداستاد فرامين لازم را صادر خواهد كردكه شامل فلان كار
را كردن يا نكردن است .مثلا به بيمار ترسوو خجول دستور خواهد داد از
اجتماع نترسد و شجاعانه بين مردم ( بر) بخورد و با آن ها
بجوشد ، به بيمار معتاد به سيگار القاء خواهد شد كه منبعد با مشاهده
سيگار و استشمام بوي سيگار حالت بي ميلي و نيز حالت تهوع به او
دست خواهد داد. به بيماري كه دچار آسم است القا خواهد شد بدون مشكل
تنفس كند ...
بسياري از بيماران بعد از بهوش آمدن هيپنوتيزم شدن خود را باور نمي
كنند و اگر هم باور كنند مدت آن را خيلي كم ذكر مي كند ..
ولي راستي در اثناي هيپنوتيزم در اعضاي بدن بيمار چه تحولاتي بروز
مي كند ؟ شايد تعجب كنيد اگر بشنويد كه هيچ تحولي رخ نمي دهد يا لااقل
هيچيك از آزمايش هاي علمي چيزي را ثابت نكرده است .
روانشناسان و دانشمندان دانشگاه توبينگن آلمان چندين سال قبل ثابت
كردند كه هيپنوتيزم قادراست ترس دانش آموزان و دانشجويان را از
امتحان برطرف كند. (22تن ) از دانشجويان كه بخاطر ترس از امتحان
نمره نياورده بودند بعد از هيپنوتيزم با شجاعت در امتحان شركت كردند
و قبول شدند . يك پزشك امريكايي به نام برناوئر نيوتون به بيماران
سرطاني خود تلقين كرد به جنگ تومور هاي سرطاني بروند و در مقابل
آن ها مقاومت منفي كنند اين روش حد متوسط بقاي عمر بيماران مذكور
را به حد محسوسي افزايش داد.
دكتر (دابني اوين )در ايالت لويزياناي امريكا در موارد عديده اي درد
هاي ناشي از سوختگي هشتاد تا صد درصد را به روش تلقين هيپنوتيزمي
كاهش داد يعني بيمار در شرايطي كه بدترين درد را مي كشيد قبول كرد
كه دردي ندارد.
آزمايش ها نشان داده اند با كمك هيپنوتيزم مي توان ميگرن ها ، زخم
معده ، تحريكات جلدي آلرژيكي ، و زگيل هاي خوب نشدني را درمان
كرد.
پزشكان زيادي هيپنوتيزم را نوعي امكان قابل ترديد مي دانند و همين
باعث شده هيپنوتيزم شانس راه يافتن به كلينيك ها را از دست بدهد .
اسرار اين كار را فقط و فقط بايد در مديوم هايي كه موافقت مي كنند
هيپنوتيزم شوند جستجو كرد . استادي در يك تماشاخانه يك نفر را بيرون
كشيد و او را به روي صحنه آورد واو را هيپنوتيزم كرد و به او تلقين كرد
كه يك سگ است فرد مذكور چهار دست و پا راه مي رفت و پارس مي
كرد . و همچنين زني را هيپنوتيزم كرد و پيازي را به او داد و تلقين كرد
كه يك سيب است وزن پياز را بالذت به جاي سيب خورد بدون آن كه
قطره اي اشك از چشمانش بيرون بيايد ./