يك گياه صاحبش را شناخته و
احساس او را درك مي كند !
آزمايشها
و مشاهدات متعددي در كشور هاي مختلف دنيا صورت گرفته است كه سعي در كشف
اسراردنياي مرموز گياهان دارند از آن جمله كتاب زندگي مرموز گياهان كه در
امريكا به چاپ رسيده است.
مهمترين انگيزه نوشتن اين كتاب اتفاقي بود كه در سال 1966 در اداره پليس نيويورك روي داده است .
كلير
باكستر كه كارشناس دستگاه دروغ سنج اين اداره بود روزي شايد به طور اتفاقي
الكترود هاي دستگاه مزبور را روي برگ گياهي به نام دراكانه قرار داد و به
آن آب داد . او انتظار داشت آب گياه موجب شود گالوانومتر مقاومت كمتري را
در عبور جريان الكتريكي نشان دهد ولي عكس آن روي داد او تصميم گرفت آن برگ
را بسوزاند حتي قبل از خروج فندك و اجراي تصميم مشاهده كرد عقربه دستگاه
به شدت منحرف شد و اين به اين معني بود كه هدايت سطحي گياه افزايش يافته
است رسم منحني اين تغييرات شباهت زيادي به منحني الكترو آنسفالوگرام شخصي داشت كه مورد آزار قرار گرفته است .
وقتي
باكستر برگ را سوزاند شدت جريان ضعيفتر بود ولي وقتي تصميم گرفت فقط تظاهر
به سوزاندن گياه كند واكنشي مشاهده نكرد گويا گياه متوجه تصميم دروغين او
شده بود
با
آزمايش هاي ديگر باكستر به اين نتيجه رسيد كه گياهان احساسات انساني را
درك مي كنند و نسبت به صاحب خود واكنش هيجاني بروز مي دهند .
در
يك آزمايش ديگر متوجه شد كه گياهان نوعي حافظه دارند . نحوه آزمايش به اين
ترتيب بود كه چشم شش نفر را بستندو از آن ها خواستند كاغذ هاي تا شده اي
را انتخاب كنند .بر روي يكي از آن ها مطلبي نوشته شده بود و از انتخاب
كننده خواسته بود يكي از دو گياهي را كه در اتاقي قرار دارند را نابود كند
آن شخص را در اين شرايط كسي نمي توانست بشناسد ، سپس الكترود هايي بر روي
گياه شاهد ( كه در اتاق ديگري قرار داشت ) قرار دادند و شش نفر مظنون به
ترتيب از جلو گياه عبور كردند . با كمال تعجب مشاهده شد وقتي شخصي كه
دستور نابودي گياه را داشت به گياه نزديك شد عقربه دستگاه شروع به نوسان
كرد و اين از دو حال خارج نبود « يا اينكه گياه او را شناخته بود و يا
اينكه با نوعي تله پاتي موضوعي را كه سعي در پنهان كرده آن را داشت
دريافته بود »
آزمايش
ديگري براي تعيين ارتباط فكري بين حيوانات و نباتات صورت گرفت ، چند خرچنگ
روي صفحه فلزي قرار داده شدند كه بر اثر حركت خرچنگ ها صفحه به نوسان در
مي آمد و آن ها به درون ظرف آب جوش مي افتادند . در اتاق مجاور گياهي به
گالوانومترمرتبط بود وهنگام مرگ خرچنگ ها منحني هاي در هم و غير يكنواختي
رسم مي شد كه شباهتي به منحني هاي قبلي نداشت.به نظر مي رسد كه اين منحني ها مربوط به درك مرگ تعدادي از سلول
ها توسط سلول هاي ديگر باشد و نمي تواندَ اين ارتباط از طريق امواج الكترو
منيتيك باشد چون نه جدار سربي و نه قفس فارادي قادر به از بين بردن اين
ارتباط نيست گويا وقتي ارتباط بين گياه و صاحبش برقرار شد فواصل و موانع
قادر به قطع آن نيستند.
روس
ها نيز توانسته اند واكنش هاي شرطي از گياه پديد آورنديك گروه تحقيقاتي از
دانشگاه آلماآتادر قزاقستان به يك گياه آموخته اند از سگي كه بدنش حاوي
مواد معدني مخصوصي است متنفر باشدآن ها سگ را به گياه نزديك مي كردند و
گياه را در معرض آسيبي از قبيل سوزش ، برش و شوك الكتريكي قرار مي دادند
پس از مدتي به محض نزديك شدن سگ گياه از خود واكنش نشان مي دادنظير چنين
واكنشي كه به وسيله گالوانومتر ثبت مي شد با نزديك شدن سگ هاي ديگر انجام
نمي شد
ادامه دارد ...