چندانى ندارد، متروک ماندند تا این که حدود ده سال پیش زندگى جدیدى را آغاز کردند.
این زندگى جدید، مرهون مردى بود
که ۳۵ سال از زندگى خویش را در آلمان سپرى و همسرى آلمانى اختیار کرده
بود. گاه گدارى به ایران مى آمد تا اقوام و دوستان را ببیند و دلتنگى ها
را بشوید و اگر فرصتى دست داد به گوشه و کنار سرزمین مادرى سرک بکشد.
در یکى از همین سرک کشیدن ها،
یک شبانه روز به جزیره کیش رفت که زیبایى هایش را از شبکه هاى ماهواره اى
ایران دیده بود. با خود مى اندیشید که در سفر بعدى، همسر و فرزندان را هم
بیاورد و مروارید خلیج فارس را نشانشان دهد. اما سفر دیگرى در کار نبود و
آن سفر ۲۴ ساعته چنان پیش رفت که "منصور حاجى حسینى" شاید براى همیشه ساکن
کیش شد.
آن قدر از آن یک شبانه روز لذت
برد که رفت و آمدهایش به کیش مکرر شد و حتى تصمیم گرفت که زمینى در جزیره
بخرد و خانه اى بسازد. همان روزها، مدیران سازمان منطقه آزاد کیش در پى
سرمایه گذارانى بودند که پروژه هاى عمرانى را به یارى شان پیش ببرند. به
واسطه اى از حضور یک ایرانى خارج نشین در جزیره مطلع شدند و به او پیشنهاد
سرمایه گذارى دادند.
حاجى حسینى را به محل یکى از سه
رشته قنات جزیره بردند و با طنابى از چاه پایین فرستادند. وقتى بالا آمد
از او پرسیدند که آیا مایل است در مسیر قنات ها چیزى در حد یک رستوران
بسازد تا اسباب سرگرمى گردشگران فراهم آید؟ و جواب حاجى حسینى دور از
انتظار بود: " چرا رستوران؟ بهتر نیست به یک شهر زیرزمینى فکر کنیم؟"
رییس
وقت منطقه آزاد، آن چنان از این پاسخ به وجد آمد که دستور داد قرارداد
مربوطه در کوتاه ترین زمان تنظیم شود. حاجى حسینى حالا که این ماجرا را
مرور مى کند، مى خندد و مى گوید: " طنابى که با آن به داخل چاه رفتم،
پوسیده نبود و هیچ وقت از رفتن در این چاه پشیمان نشدم! چاه که نه، دنیایى
بود آن جا که باید کشف مى شد."
دنیاى جدیدى که با حفر تونل
هایى به طول سه کیلومتر در مسیر قنات هاى کیش پدیدار شد، نام " مجموعه
فرهنگى سیاحتى شهر زیرزمینى کیش (کاریز)" را بر تارک خویش دید و خیلى زود
در شمار معدود مجموعه هاى فرهنگى جزیره قرار گرفت.
اکنون نیمى از راه پیموده شده و
تونل ها و تالارهایى به وسعت ۵۸۹۴ متر مربع در عمق ۱۴ مترى زمین ایجاد شده
است؛ تونل ها و تالارهایى که به سبک و سیاق معمارى سنتى ایران آراسته شده
اند.
حاجى حسینى بر آن است تا در
هریک از این تالارها یک محیط فرهنگى برپا کند. در یکى موزه اى براى آثار
بدست آمده از کیش، کاریز و سایر آثار تاریخى ایران و در دیگرى غرفه هاى
صنایع دستى که در آن ها مردم هر محل با پوشش سنتى خود، طرز آفرینش هنرهاى
سنتى را نمایش دهند.
اما از همه جالب تر، نمایش هفت
خوان رستم و صحنه هاى مختلف شاهنامه در پیچ و خم تونل هاست که با
نورپردازى و نقالى و پخش موسیقى به اجرا درمى آید. در این طرح، گردشگران
در اعماق زمین و سوار بر قایق هاى کوچک، روى آب قنات به حرکت درمى آیند و
روى دیواره ها و طاق هاى مرجانى با فردوسى و حماسه ملى ایران آشنا مى شوند.
این منتهاى آرزوى مردى است که
مى گوید بزرگ ترین انگیزه اش عشق به ایران است و سرمایه اش همراهى همسرى
که گرچه آلمانى است اما همچون خود او به فرهنگ ایران عشق مى ورزد؛ و اگر
این دو نبودند، شهر زیرزمینى کیش هم نبود.