من برای مردم هند چیزی تازه
نیاوردم، فقط نتیجهای را كه از مطالب و تحقیقاتم درباره تاریخ زندگی
قهرمان كربلا به دست آورده بودیم، ارمغان ملت هند كردم. اگر بخواهیم هند
را نجات دهیم...
قیام
امام حسین علیهالسلام و یاران با ایمان و وفادار ایشان در طول تاریخ
همواره مورد توجه شخصیتهای آزادیخواه و صاحب تفكر و اندیشه بوده است و
همواره منبع الهام بسیاری از نام آوران جهان معاصر بوده است.
با
گذشت نزدیك به 14 قرن واقعه جانسوز قیام امام حسین(ع) و یارانش نه تنها
فراموش نشده بلكه بر شمار هواداران امام افزوده شده و ابعاد قیام از نظر
سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی روشنتر شده است. این مطلب را میتوان از
سخن شخصیتهای مهم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان معاصر به خوبی دریافت.
«مهاتما گاندی» معمار استقلال هند و رهبر ملی مردم این كشور
وی
در تفحص زندگانی امام حسین(ع) و علت جاودانگی و پایداری آن به یك مسئله
مهم رسیده و همانا درسی از سرور آزادگان یاد گرفته و آن را برای استقلال
هند به كار بسته است، یعنی او به پیروی از امام، به مردم هند كه طرفدار
استقلال هند بودند اعلام نمود مرگ را به بازی و مسخره بگیرید و نترسید.
«من
برای مردم هند چیزی تازه نیاوردم، فقط نتیجهای را كه از مطالب و تحقیقاتم
درباره تاریخ زندگی قهرمان كربلا به دست آورده بودیم، ارمغان ملت هند
كردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم كه
حسینبن علی پیمود.»
«پورشو تاملاس توندون» رئیس سابق كنگره ملی هندوستان
وی
معتقد است كه با بزرگداشت قیام و خاطره شهیدان كربلا همیشه روح معنویت،
آزاد زیستی، بزرگواری، فداكاری و ایثار در جامعه خواهد جوشید و جامعه از
فقر فرهنگی به غنای فرهنگی و اعتلا خواهد رسید و همیشه سرزنده و در مسیر
حیات معقول پیش خواهد رفت.
«من اهمیت بر پا داشتن این خاطره بزرگ
تاریخی را میدانم. این فداكاریهای امام حسین (ع) سطح فكر بشریت را ارتقا
بخشیده است و خاطره آن شایسته است همیشه باقی بماند و یادآوری شود.»
«ساور جینی ناید» شاعر هندی
وی
عزاداری عزاداران حسینی را هر سال موجب زنده نگهداشتن واقعه جانسوز كربلا
میداند و قیام حسینی را استوار نمودن دین بزرگ حضرت محمد (ص) ذكر میكند
كه امام حسین(ع) عشق نهایی خود را به خدا با شهادتش ثابت نمود.
شب
شهادت حسین مریدانش با پیراهن سیاه، و پای برهنه، با چشمان اشكبار به یاد
واقعه جانسوز داستان كهن مكرر و دردناك را بیان مینمایند كه مریدانت
سراپا اندوه میگویند: «حسین ای حسین. چرا هزاران هزار دوست تو این طور
اشك میریزند؟ ای مقدس عالی مقام آیا اینها برای فداكاری بینظیر تو نیست؟
زیرا كه پرچم دین بزرگ پیامبر محمد (ص) را برافراشتی و در مقابل جهانیان
عشق عجیب خود را به خدا ثابت نمودی.»
«رابرت ویر» نویسنده كتاب دو جلدی جهان مذهبی
وی
در این كتاب شهادت امام حسین (ع) را حادثه غمانگیز صدر اسلام ذكر كرده و
علت آن را عدم پذیرفتن یزید به عنوان رهبر جهان اسلام از طرف امام حسین
(ع) ثبت كرده است
عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید موجب شد كه یزید
برای خاموش نمودن هر نوع اعتراض و مخالفتی نیروهای خویش را اعزام نماید و
نتایجی كه حاصل شد:
«امام حسین (ع) و كلیه اعضای خانواده و تنی از
یارانش در محلی به نام كربلا در عراق قتلعام شدند؛ جامعه اسلامی با شوك
مواجه شد و مخالفت با بنیامیه تشدید شد.»
«واشنگتن ایرونیك» مورخ امریكایی
او
معتقد است كه امام حسین (ع) مسئول بود. او پیشوایی امت اسلام را به عهده
داشت و امام جامعه خویش بود و امام نور را شایسته نبود كه خلافت امام نار
را بپذیرد. از این رو فشارها و ناراحتیها را تحمل نمود تا دین اسلام را
از چنگال بنیامیه نجات دهد.
واقعه جانگداز عاشورا چنان ناگوار و
هولناك است كه مورخانی نظیر«محمدبن علیبن طباطبا» معروف به ابن طقطقی آن
را مشهورترین مصیبتها دانسته و از شدت غم و اندوه نتوانسته است در این
مورد بیشتر حوادث را مورد بررسی قرار دهد.
ایرونیك روح این قیام را
جاودانه و فناناپذیر و نمونه شجاعت دانسته و نوشته است «برای امام حسین
(ع) ممكن بود كه زندگانی خود را با تسلیم شدن به اراده بزید نجات بخشد
لیكن مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمیداد كه او یزید را به
عنوان خلیفه بشناسد. او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشار به
منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنیامیه آماده ساخت در زیر آفتاب سوزان
خشك و در روی ریگهای تفتیده عربستان روح حسین (ع) فناناپذیر بر پاست.»
«ماربین آلمانی»
ماربین
حضرت حسین (ع) را شخصیت سیاسی، مذهبی استثنایی در چهارده قرون اخیر دانسته
و علت جاودانگی قیام حسین (ع) را مبارزه با ظلم و ستم و جور بنیامیه كه
غاصب حكومت بودند ذكر كرده است. ماربین با تجزیه و تحلیل قیام عاشورا ریشه
نهضتهای عظیم اسلامی را تا امروز در شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای
او دانسته است كه تن به بیعت با یزید را نه تنها نپذیرفتند كه زندگی در
حكومت یزید را ذلت و خواری میدانستند و از این رو برای رسیدن به مقصود
عالیشان خودگذشتگی و شهادت را انتخاب كردند. حسین تنها كسی است كه در
چهارده قرن بیش در برابر حكومت جور و ظلم قد علم كرد.
حسین (ع) با
قربانی كردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود به دنیا
درس فداكاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در
عالم بلند آوازه ساخت.
هدف و ایده آل حسین (ع) جلوگیری از ظلم و ستم بود و این همه قوت قلب و از خود گذشتگی را در راه مقصود عالی خویش به خرج داده است.
«توماس كارلایل» مورخ انگلیسی
كارلیل
(كارلایل) در مورد ایمان استوار و اعتقاد راسخ قهرمان كربلا میگوید:
«بهترین درسی كه از تراژدی كربلا میگیریم این است كه حسین و یارانش ایمان
به خدا داشتهاند آنها با عمل خود روشن كردند كه تقوی و برتری عددی در
جایی حق با باطل روبرو میگردد اهمیتی ندارد پیروزی حسین با وجود اقلیتی
كه داشت، حیرت و شگفتگی من است.»
«جرجی زیدان» نویسنده مسیحی
زیدان
در مورد امام حسین (ع) كتاب فاجعه كربلا را تألیف نموده است. زیدان در
كتاب با مراجعه به كتب معتبر و موثق مختصری از تاریخ صدر اسلام و حوادث
عاشورا تا ورود اسیران كربلا به شام آورده است كه در اینجا به حضور اسیران
در برابر منظره سر بریده حسین (ع) همه را متأثر و محزون ساخت وقتی چشمان
یزید بر سر بریده افتاد سر تا پا بلرزید و دانست چه عمل بزرگ و فجیعی را
مرتكب شده است.
«نیكلسون» اسلام شناس
نیكلسون
میگوید: «بنی امیه طغیانگر بودند و قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند.
مسلمین را خوار نمودند و صاحبان اصلی حكومت را كشتند. بنابراین تاریخ از
روی انصاف حكم میكند كه خون حسین (ع) به گردن بنی امیه است.
وی در جایی دیگر حادثه كربلا را موجب اتحاد میداند و تأثیر آن را در ایران ذكر میكند.
«حادثه
كربلا مایه پشیمانی و تأسف امویان شد زیرا این واقعه شیعیان را متحد كرد و
برای انتقام حسین (ع) هم صدا شدند و صدای آنها در همه جا و مخصوصاً نزد
ایرانیان كه میخواستند از نفوذ عرب آزاد شوند، انعكاس یافت.»
«كاپتین. هـ نیبلت»
نیبلت
به آخرین شب حیات با بركت امام در كربلا اشاره مینماید كه امام حوادث روز
عاشورا را به یارانش توضیح داد و فرمود كسانی كه با حسین بمانند جز به مرگ
نیندیشند از این رو از همه خواست كه در تاریكی امام را ترك نمایند.
آن
شب هنگامی كه آتش اردوها در اطراف او در بیابان شعله میزد امام پیروانس
را جمع كرد و در یك سخنرانی طولانی و قلبنواز گفت: كسانی كه با من بمانند
فردا شهید خواهند شد سپس عمل بسیار زیبایی انجام داد كه نشانه آگاهی كامل
او از ضعف بشری و قدرت روح فداكاری وی و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود.
امام
حسین به پیروان خود گفت؛ هر كس جرأت و قوت ایستادگی و شهادت را در خود
نمیبیند در تاریكی به طور ناشناس و بدون خجلت برود. صبح روز عاشورا كه
ابرهای ارغوانی در آسمان شرق جمع میشد هفتاد و یك نفر باایمان دور امام
را گرفتند و همگی آماده مرگ و شهادت بودند.
«موریس دوكبری» مورخ اروپایی
وی
در مورد كسانی كه به عزاداری امام حسین (ع) پس از قرنها خرده میگیرند
میگوید: «اگر تاریخ نویسان ما حقیقت روز عاشورا را درك میكردند، این
عزاداری را غیرعادی نمیپنداشتند. پیروان حسین (ع) به واسطه عزاداری به
امام میدانند كه زبونی و پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید
قبول كنند زیرا شعار امام و پیشوای آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود.
حسین
در راه شرف و ناموس و مردم و بزرگی مقام و مرتبه اسلام از جان و مال و
فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجوییهای یزید نرفت. پس بیایید ما هم
شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزیدیان، بیگانگان خلاصی یافته و
مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم و این است خلاصه تعالیم اسلام
ملتی كه از گهواره تا گور تعلیماتش چنین است پیداست دارای چه مقام و
مرتبتی خواهد بود چنین ملتی دارای هر گونه شرف و افتخار هست چون همه سرباز
حقیقت و عزت و شرافتاند.»
«كورت فریشلر» نویسنده آلمانی
فریشلر
در مورد امام حسین(ع)، كتاب «امام حسین (ع) و ایرانیان» را نوشته است.
فریشلر در این كتاب اسناد و مدارك را دقیقاً ثبت نكرده است و به حضور
نماینده امام در ایران «شهر ری» و آشنایی كم و بیش امام حسین(ع) به زبان
فارسی و علاقه متقابل امام و ایرانیان و حركت امام حسین(ع) از مكه به
كربلا و فعالیت مسلمبن عقیل در كوفه و حادثه كربلا و اوضاع ایران و تأثیر
خون حسین(ع) و نفرین زینب(س) در سقوط اموی اشاره نموده است.
فریشلر
به نقل از ابوعلی سیمجور در مورد علاقه ایرانیان و حمایت آنها از امام
حسین(ع) ذكر میكند كه، عدهای از ایرانیان كوفه به سوی قادسیه رفتند و به
كربلا رسیدند و خود را به امام حسین (ع) رساندند. حسین گفت: پس بدانید كه
من و كسانی كه نسبت به من وفادارند فردا به قتل خواهیم رسید و شما از راهی
كه آمدهاید برگردید تا كشته نشوید ایرانیها گفتند: كشته شدن در راه تو
برای ما سعادت است كه بین (20 تا 30) نفر مرد ایرانی در كربلا ماندند و
فقط اسم (برویج=پرویز) معلوم است.
از نظر كورت فریشلر نطق زینب در
كوفه هم در مردم تأثیر نمود و هم روحیه نستوه و خللناپذیر او را نشان داد
و هم جوابی دندانشكن در جمع به عبیدالله زیاد داد.