این سنت دیلمیان شصت سال دوام
داشت تا اینكه از زمـان سـلجـوقـیـان 700 ـ 429 سـوگـواری بـرای خـانـدان
رسـول اكـرم (ص) و خاصه حضرت سید الشهدا عـمـومی شـد و در این زمان...
شعر عاشورایی، از قرن چهارم هجری و توسط كسایی مروزی آغاز شد و در قرن دهم هجری با تركیببند محتشم كاشانی به اوج خود رسید.
ایران
سرزمین ادب و ادیبان است و از دیرباز ادبیات ایران زمین تجلی باورها،
اعتقادات، خواستهها و آمال مردمان این سرزمین بوده است. هنوز هم ادبیات
كلاسیك بیش از سایر هنرهای ما در بین جهانیان شناخته میشود و جهانیان،
ایرانیان را با نامهایی چون حافظ، سعدی، فردوسی، خیام، نظامی، عطار،
مولوی و دیگر شاعران میشناسند.
در كشور ما شعر گونهای است كه در
ادبیات اهمیت واژهای دارد. بسیاری از صاحب سخنان و دانشمندان و
اندیشمندان ایرانی، دستی هم در شعر داشتهاند و افكار و آراء خود را با
زبان نظم بیان كردهآند.
كاركرد
شعر در ایران چنان بوده است كه حتی بسیاری از شاعران از زبان نظم برای مدح
و ستایش شاهان استفاده میكردند و در ازای آن صلهای را بهعنوان پاداش
دریافت میكردند. اما گذشته از این شاعرانی بودند كه بدون چشم داشتی به
این هدایا؛ اعتقادات و خواستهای قومی را در سرودههایشان متجلی میكردند
كه گذر تاریخ نشان داد، سرودههای این دسته از شاعران ماناتر شد. اطلاعات
این گزارش از مقالهای با عنوان «عاشورا در آینه شعر كهن فارسی» نوشته
«مهدی شادكام اوغانی» فراهم آمده است.
شعر مراثی
با
در نظر گرفتن این مقدمه علت چرایی حضور قیام عاشورا در ادبیات فارسی و
خصوصا شعر فارسی و پرداخت نزدیك به هزار ساله به آن در شعر فارسی تا جایی
كه در گذشته زیر بنای گونه جدیدی از شعر قرار میگیرد تحت عنوان مراثی -
هر چند كه مراثی مطلق در ذكر مصیبت عاشورا نیستند و شاعران به نوبه مثلا
در مرگ كسان دیگری هم مرثیه دارند - مشخص است.
این گونه ادبی در ادبیات معاصر نیز تحت عنوان مشخص ادبیات عاشورایی و شعر عاشورایی تقسیم مطلق میشود.
ورود حماسه كربلا
به حیطه شعر، یقینا یكی از عوامل ماندگاری و پایایی نهضت عاشوراست؛ چرا كه
حضور پررنگ شعر در روایت ماجرا و قالب نافذ مرثیه در سوگداشت ماجرا از
سویی پیوند دهنده میان عواطف و دلهای سوخته و حقیقت ماجرای ظهر عاشوراست
و از سوی دیگر به نوبه خود باعث غنا و اعتلای اشعار و مراثی است.
ادبیات عاشورایی،
از غنیترین و حماسیترین ذخایر فكری و احساسی شیعی است و برخی از شاعران
نیز تمام شهرت خویش را مدیون همین ذخیره فكری - احساسی شیعی هستند كه
مشخصترین ایشان محتشم كاشانی است. او با تصویر كشیدن و توصیف واقعه عاشورا و سرایش تركیب بند معروف «باز این چه شورش است...» امروزه معروفترین شاعر شعر عاشورایی از ابتدا تا زمان حال است.
از
سوی دیگر شاعران شیعی پرداختن به واقعه عاشورا را بر خود فرض میدانند و
این جدای از محبت حضرت سید الشهدا یقینا ریشه در تایید و تشویق و سفارش
حضرات ائمه معصومین دارد در به تصویر كشیدن و احیای همیشگی ظلمی كه به
ناحق بر امامشان رفته و مظلومیت حضرت حسین.
راویان سقه شیعی
نمونههای زیادی از این سفارشات و روایات حضرات معصومین را در این مهم نقل
كردهاند كه ما در اینجا به ذكر یك نمونه آن بسنده میكنیم. شیخ طوسی در كتاب رجال صفحه 289 از امام صادق
(ع) نقل میكند كه فرمودند: «ما من احد قال فی الحسین شعراً فبكی و ابكی
به الا اوجب الله تعالی له الجنه و غفرله ؛ هیچ كس نیست كه درباره امام
حسین (ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنكه خداوند جل جلاله بهشت
را بر او واجب كند و او را بیامرزد.»
تقسیم بندی مراثی
مراثی
و اشعار عاشورایی عموما از دیدگاه درون مایه و ساختاری به دودسته مشخص
قابل تقسیم هستند، دسته اول با پرداختن به جنبه تاریخی؛ روحی و عاطفی
ماجرا با سرایش سوزناكترین مراثی ظهر عاشورا، عواطف خویش را مصروف
سوگوارهنگاری و مقتلنگاری منظوم كردهاند و خواننده را با دریای مواجی
از عواطف غلیان كرده و داغدار و مصیبت زده باقی میگذارند كه اینگونه
مراثی بیشتر و نه صد در صد در میان اشعار متقدمین شایعتر است كه البته
استثنائاتی هم دارند.
دسته
دوم گروهیاند كه كاربردیتر، اجتماعیتر و حماسیتر عمل میكنند و حتی با
نگاهی منتقدانه به نقد نگاه صرفا سوگوارانه و گریه آمیز به واقعه
میپردازند. اینان یقینا با در نظر گرفتن ظلم ناحق و مظلومیت حضرت حسین
(ع) ماجرا را بیشتر از زاویه ظلم ستیزی , حركت مصلحانه و انقلابی حضرت و
در نهایت عاقبت كار مینگرند. این زاویه كه بیشتر در میان شعرای متاخر
دیده میشود تمام تلاش خود را میكند ورای به شعر كشیدن «در كربلا چه شد؟»
به «چرا رخ دادن ماجرا» یا «چرایی شدن حادثه كربلا» بپردازد و شعر خود را
با اهرم واقعه كربلا تبدیل كند به مانیفستی برای حركتهای انقلابی و ظلم
ستیزی، چراكه شاعر از همین منظر است كه به واقعه مینگرد.
در نگاه
دسته دوم شعر عاشورایی در واقع تبدیل میشود به موتور محركی برای مبارزه و
قد علم كردن در برابر هر ظالمیو دفاع از هر مظلومی و به غلیان كشیدن حس
ایثار و دفاع از حقیقت و روحیه مبارزه و حتا نقد یاران نیمه راه.
«ما در ره عشق نقض پیمان نكنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نكنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نكنیم»
(مرحوم سید حسن حسینی)
شاعران عرب و فارسی شعر عاشورایی
حضور
امام حسین و قیام عاشورا بهعنوان یكی از فاكتورهای اصلی شعر آئینی و
مذهبی و شیعی فارسی و عربی دارای پیشینه طولانی است و شاعران بسیاری از هر
دو زبان، شعر شیعی و مشخصا شعر عاشورایی دارند كه برخی از ایشان در زبان
عربی عبارتند از: دعبل خزایی؛ كه حضرت امام رضا علیه
آلاف تحیه و ثنا او را سفارش و فرمان به سرایش شعر برای حضرت حسین سلام
الله فرمود. روایت حضرت رضا در بسیاری از كتب سقه شیعی موجود است به عنوان
مثال ما بسنده میكنیم به نقل روایت از كتاب جامع الاحادیث الشیعه جلد 12
صفحه 567. حضرت به دعبل میفرمایند : «یـا دِعـْبـِلُ! اِرثِ الحـسـیـن
(ع) فـَاَنـْتَ نـاصـِرُنـا و مـا دِحـُنا ما دُمْتَ حَیاً، فَلا تُقَصِّر
عَنْ نَصْرنا مَا اسْتَطَعْتَ /ای دعبل ! برای حسین بن علی مرثیه بگو، چرا
كه تو تا زنده ای، یاور ما و ستایشگر مایی. پس از یاری ما كوتاهی نكن.»
از سایر شاعران عرب میتوان به ابن رومی، ابوفراس همدانی، ابن عباد، مهیار دیلمی؛ سید رضی و سید مرتضی اشاره كرد و از میان شاعران گذشته فارسی كه موضوع بحث این مقالهاند میتوان از رودكـی سـمـرقـنـدی (متولّد 329 ه. ق)، ابوالحسن شهید بلخی (متولّد 325 ه. ق)، ابوطـیـّب مـحـمـّد مُصعبی (سده چهارم)، ابوشكور بلخی (سده چهارم)، ابومنصور محمّد دقیقی (مـتـولّد 368 ه. ق)، ابـوبـكـر مـحـمـّد خسروی (سده چهارم)، حكیم ابوالقاسم فردوسی (329 ـ 411)، مـحـمـّد عبده (متوفّی 483 ه. ق)، ابوالحسن علی فرّخی سیستانی (متوفّی 429 ه. ق) عـنـصـری (مـتـولّد 431 ه. ق)، ابـو نـظـر عـسـجـدی مـروزی (اوایـل سـده پـنـجـم)، مـسـعـود غـزنـوی
(نـیـمـه اوّل سـده پـنـجـم)، عـیـّوقـی (نـیـمـه اوّل سده پنجم)، ابوسعید
ابوالخیر میهنهای (357 ـ 440)، فخرالدّین اسعد گرگانی (نـیـمـه اوّل سـده
پـنـجم)، بـابـا طـاهـر عـریـان (متوفّی 410 ه. ق)، حكیم ناصرخسرو
قـبـادیـانـی (394 ـ 481)، حـكـیـم سـنائی غزنوی (سده پنجم و ششم)،
عبدالواسع جبلّی (مـتـوفـّی 555 ه. ق)، بـدرالدّیـن قوامیرازی (سده
ششم)، سوزنی سمرقندی (متوفّی 562 ه. ق)، رشیدالدّین وطواط (متوفّی 573
ه. ق)، اثیرالدّین اخسیكتی (متوفّی 577 ه. ق)، اوحـدالدّین محمّد انوری
(متوفّی 583 ه. ق)، حكیم نظامیگنجوی (متوفّی 614 ه. ق)، حـكیم خاقانی
شروانی (متوفّی 595 ه. ق)، عطّار نیشابوری (متوفّی 627 ه. ق)، كـمـال
الدّیـن اسـمـاعـیـل اصـفـهـانـی (مـقـتـول بـه سـال 635 ه. ق)، جمال
الدّین عبدالرّزاق اصفهانی (سده هفتم)، شیخ فخرالدّین عراقی (688 ـ 610)،
سیف فرغانی (سده هفتم و هشتم)، امیر خسرو دهـلوی (651 ـ 725)، جـلال
الدّیـن مـحـمـّد مـولوی (مـتوفّی 672 ه. ق)، ركن الدّین اوحدی مـراغـه
ای (سـده هـشـتـم) كـمـال الدّیـن مـحـمـود خـواجـوی كـرمانی (689 ـ 753)،
ابن یمین فـریـومـدی (685 ـ به)، جـمـال الدّیـن سلمان ساوجی (متوفّی 778
ه. ق)، شمس الدین مـحـمـّد حـافـظ شـیـرازی (مـتـوفـّی 791 ه. ق)،
نـعـمت اللّه ولی (730 ـ 834)، ابن حسام خوسفی (متوفّی 875 ه. ق)،
نورالدّین عبدالرّحمن جامی(817 ـ 898)، محتشم كاشانی (متوفی 996ه.ق)،
صائب تبریزی (متوفی 1081ه.ق) و بسیاری از شاعران دیگر نام برد.
سه قرن نخست
از
سه قرن اولیه شعر فارسی، شعری را كه به صراحت درباره قیام عاشورا و شخص
امام باشد نمیتوانیم استخراج كنیم و این به این خاطر است كه شاعران به
خاطر وجود حكومتهای ظالم و عموما دشمن اهل بیت بیشتر از ترس جان در حالت
تقیه بودند و یا با تمام ارادتشان به ساحت حضرت حسین ابدا شعری نسرودند یا
بر سنت تقیه اشارات مستقیمیبر حضرت یا حادثه ابدا ندارند.
آغاز توجه به شعر عاشورایی
متأسفانه
تا اوایل سده چهارم حتّی اجازه عزاداری عمومی در سوگ سالار شهیدان و سایر
شـهـدای كـربـلا بـه شیعیان داده نمیشد و بهخاطر حاكمیت فرمانروایان
سنّی مذهب در جـای جـای ایـران و سـخـتـگـیـریهای مـتـعصّبانه آنان و در
تقیه به سر بردن شیعیان، شـعـرای شـیـعـی مذهب از بیم جان، سكوت میكنند.
به همین دلیل از پیشینه شعر عاشورا در سه سده آغازین هجری نمیتـوان
مـطـلبـی ارایـه كـرد.
ولی
بـا روی كـار آمـدن سـلسـله آل بـویـه خـصـوصـاً ایـّام حكمرانی
معزّالدّوله احمد بن بویه 320 ـ 356 بر عراق و خـوزسـتـان و فارس و كرمان.
به خاطر ارادت دیرپای این دودمان ایرانی نـژاد بـه اهل بیت، سـیـاسـت
كارگزاران حكومتی در ایران به نفع شیعه رقم خورد و با رواج تـدریـجـی
مـذهـب تـشـیـّع، ادب عـاشـورا نـیـز از نـیـمـه دوّم سـده چـهارم به
تدریج فصل ممتازی از تاریخ ادبیات ایران را به خود اختصاص داد.
بـراسـاس مدارك متقن تاریخی، معزّالدّوله دیلمی
فرمان داد تا برای اوّلین بار در روز عاشورای سال 352 ه. ق مراسم
عزاداری حسینی بهصورت آشـكـار و عزاداری عمومی و فراگیر در ایالات تحت
سیطره او انجام پذیرد، وی در روز عـاشـورای سال 352 ه. ق خود موی پریشان
سـاخت و لطـمـه بـر سـر و صـورت زنان، بر قـتـل حـسین بن علی (ع) شیون كرد
و مردم را نیز امر به این مهم كرد. این اوّلین بار بود كه در ملا عام در
بغداد بر مصیبت شهادت حسین بن علی (ع) نوحه كردند و این سنت دیلمیان شصت
سال دوام داشت تا اینكه از زمـان سـلجـوقـیـان 700 ـ
429 سـوگـواری بـرای خـانـدان رسـول اكـرم (ص) و خاصه حضرت سید الشهدا
عـمـومی شـد و در این زمان و پس از این زمان است كه سنت تقیه از میان
شاعران شیعی برداشته میشود و ایشان قادر میگردند كه بدون تقیه و ترس و
جان از مصیبت بزرگ كربلا در اشعارشان بگویند و بسرایند.
به ظن قریب به یقین ابـوالحـسـن مـجـدالدّیـن كـسایی مَروزی متولّد 341 ه. ق، یعنی سالیانی چند پس از اتمام دوران تقیه و در عصر دیالمه، نخستین شاعر فارسی زبان شیعی
باشد كه سوگ سروده او در مراثی حضرت سید الشّهدا و اصحاب ظهر عاشورا به
صورت شعر مكتوب به ثبت رسیده است و از این روی او را آغازگر این حركت در
شعر فارسی میدانند. هر چند این شعر كسایی از پختگی و ساختارمندی و غنای
مفهومیمقبولی برخوردار نیست اما به نوبه خود به خاطر بحث همین اولین بودن
درخور توجه و تحسین است.
او در این مرثیه میگوید:
«باد صبا درآمد فردوس گشت، صحرا
آراست بوستان را، نیسان به فرش دیبا
دست از جهان بشویم، عزّ و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم، مقتل كنم تقاضا
میراث مصطفی را، فرزند مرتضی را
مقتول كربلا را، تازه كنم تولاّ
آن میرِ سر بریده، در خاك خوابُنیده
از آب ناچشیده، گشته اسیر غوغا
تخمِ جهانِ بیبر، این است وزین فزونتر
كهتر، عدوی مهتر! نادان عدوی دانا
بر مقتل، ای كسایی ! برهان همینمایی
گر هم برین بپایی، بیخار گشت خرما
تا زندهای چنین كن، دلهای ما حزین كن
پیوسته آفرین كن بر اهل بیت زهرا»
اوج شعر عاشورایی
با
وجود اتفاق نظر برخی از تذكرهنویسان بر شیعه بودن و یا گرایشات شیعی
داشتن تعدادی از نامبردگان بالا دارند؛ به همان دلیل تقیه در میان آثارشان
اشاره مستقیمیبه مصیبت شهادت حضرت سیدالشهدا نمییابیم. در عوض با روی
كار آمدن آل بویه و براشتن تقیه، شاعران كوشیدند تا این خلا را در اشعار
خویش جبران كنند.
از همین رو سرودن درباره كربلا بهطور رسمی,
گونهای از مراثی شاعران قرون بعدی شعر فارسی، تبدیل شد و ما در قرون 6 و
7 و 8 كه عصر و قرون طلایی ادبیات فارسی است شاهد نمونههای بسیار ارزنده
و والایی در زمینه مرثیه شهادت امام حسین و شعر عاشورایی هستیم تا جایی كه
در حوالی قرن 10 محتشم كاشانی آن را به تمامیبه اوج خود میرساند و تا
امروز همچنان تركیب بند «باز این چه شورش است» محتشم بر بلندای ادبیات
عاشورایی میدرخشد و استوار ایستاده است.
اوج حمایت حكومت صفوی از شاعران مذهبی به آنجا رسید كه شاه عباس اول صفوی در برابر این بیت شانی تكلو:
«اگر دشمن كشد شمشیر و گر دوست
به طاق ابروی جانانه اوست»
هم
وزن شاعر به او زر بخشید. این صلهها و بخششها و امتیازات موجب دگرگونی
ناگزیر شعر فارسی به سمت و سوی مراثی و مناقب ائمه اطهار(ع) بهویژه شهدای
كربلا و قیام سالار شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) گردید.
شعر عاشورایی پس از عصر صفوی
پس
از صفویه تا دوره پهلوی، رویكردهای سیاسی به تقویت و رشد شعر عاشورایی
انجامیدهاند. در نهایت، در دوره پهلوی، باز هم عوامل سیاسی بازدارنده كه
از مدتها پیش تاثیر خود را از دست داده بودند، اثرگذاری دوباره خود را
آغاز میكنند. این بازداشت سیاسی به جایی میرسد كه در دهههای 30 و 40،
موجب میشود شاعران قرائتی بر اساس و از منظر قیام عاشورا از حكومت وقت به
دست دهند.
شعر عاشورایی در دوران معاصر
با
پدیدآمدن دوازده بند محتشم آثار زیادی را میبینیم كه به تبعیت از شعر
محتشم سروده شدهاند. مرحوم زنده یاد جلال همایی، امیری فیروزكوهی، جواهری
وجدی، محمود شاهرخی و اخیراً علیرضا قزوه كه تركیب بند «كاروان نیزه» را
سرودهاند. البته در قالبهای نیمایی، آزاد و سپید هم شاعران معاصر ما و
به ویژه جوانان كار كرده و همین جوانان در دیگر قالبهای سنتی هم كارهای
مطرحی خلق كردهاند. در شعر آزاد میتوانیم به شعر «خط خون» علی موسوی
گرمارودی اشاره كنیم كه یكی از آثار بسیار خوب این عرصه است.
نتیجهگیری
در
پایان باتوجه به آنچه گذشت دیدیم كه سرایش واقعه كربلا و حماسه ظهر روز
دهم تنها مختص به شاعران شیعی نبوده و نیست و شاهد بودیم كه شاعران
آزادهای حتا از اهل سنت نیز از حسین بن علی(ع) سرودند و حتا غیر مسلمانان
- كه موضوع این مقاله نبودند - نیز مراثی تاثیرگذاری در منقبت حضرت
سیدالشهدا و مظلومیت ایشان و حادثه ظهر عاشورا دارند.
چنین
نمونهگزینی را میتوانیم در میان شاعران عرب زبان و شاعران غیر مسلمان
نیز انجام دهیم تا به عمق تأثیرگذاری و زیبایی معانی مراثی ایشان نیز دست
بیابیم.