واقعا ازدواج امری خلافه ؟؟
ترس داره ؟ از نظر قانونی اشکال داره ؟ جواب همه اینا منفیه . اولا یه پسر
اگر قصد ازدواج داشته باشه در اولین اقدام خانواده خودش رو از رابطه با
شما در جریان میزاره
روشهای آشنایی و شناخت جهت ازدواج
روش سنتی :
انقدر بشینین چشم به درخونه بدوزید که شاهزاده سفید پوش سوار بر اسبش بیاد
زنگ خونه رو بزنه یکی دو جلسه هم بشینین تو یه اتاق اولش به هم نگاه کنید
بعد بشنینید یه ساعت حرف بزنید اونم چه حرفهایی بعدا بیایید بیرون خوب
دیگه به توافق رسیدید برید وقت عقدو عروسی رو تعیین کنید شما خوشبخت میشید.
روش امروزی امر خیری ها
: تو دانشگاه یا تو راه منزل یا اینکه تو تاکسی شایدم هزار جای دیگه طرف
شما رو دیده بعد میگه خانوم من از شما خوشم اومده و … عجب !!
روش امروزی دوستی :
تو چت باهاش آشنا شدی ؟ همکلاسیته ؟ یا تو خیابون شماره بهت داده ؟ آقا
اصلا به من چه به هر حال یه جوری اشنا شدید می دونید اصلا مهم نیست چطوری
اشنا شدید این مهمه که بتونید هم دیگرو بشناسید چون اگر طرفتون آدمی باشه
که قصد سر کار گذاشتن شما رو داشته باشه از هر طریقی که آشنا شده باشه می
تونه سرکارتون بزاره اما و اما از کجا بدونید طرفتون قصد ازدواج با شما
رو داره :
از کجا بفهیمد یک پسر قصد ازدواج با شما را دارد یه به اصطلاح سر کار نیستید؟
واقعا
ازدواج امری خلافه ؟؟ ترس داره ؟ از نظر قانونی اشکال داره ؟ جواب همه
اینا منفیه . اولا یه پسر اگر قصد ازدواج داشته باشه در اولین اقدام
خانواده خودش رو از رابطه با شما در جریان میزاره اشکال هم نداره . مثلا
میره به خانوادش میگه من چند روزه با یه دختر خانم آشنا شدم و هدفم
ازدواجه و الان جهت آشنای با هم در ارتباط هستیم همین .همیشه جهت
ازدواج منتظر بمانید تا طرف مذکر پا پیش بزاره این نکته مهمیه هستش بعد از
مدتی که گذشت منظور از مدتی کمتر از ۶ ماه هستش و دو طرف به یک سطح شناخت
نسبی از هم رسیدن در این زمان وظیفه پسر هستش که قبل از خواستگاری شخصا با
پدر دختر صحبت کنه البته ممکنه اون پسر در حال حاضر شرایطش بریا
ازدواج جور نباشه اما واقعا قصدش ازدوئاج باشه مثلا طرف دانشجو هستش نه
کار داره نه سربازی رفته یا حالا کاستی های دیگه خوب چه اشکالی همه که همه
شرایط رو یه جا ندارن . اما می تونه با این حال با پدر اون دختر صحبت کنه
حتی یک جلسه ملاقات هم بزارن و کسب اجازه کنه که دختر او ناقارو بیشتر
بشناسه . به خاطر داشته باشید مردها حرف یکدیگر رو بهتر می فهمند و امروزه
هر کسی اینو درک میکنه که پسری که مه شرایط لازم بریا ازدواج رو داشته
باشه کم پیدا میشه؟ اینم به خاطر داشت هباشید یک پسر حتی میتونه به
خواستگاری دختر رئیس جمهور یک کشورم بره ( برداشت سیاسی نشه مثال بود) کسی
هم جلوشو نمیتونه بگیره . .
هرچه سن دختر بالاتر برود انتخابش محدود تر می شود تا جای که حق انتخاب از وی سلب می شود
متاسفانه
در جامعه ما به یک دختر و کلا زن از دید کالا نگاه می شود . حالا ما هم
اگر بخواهیم از همین دید به مسئله نگاه کنیم در نظر داشته باشید دختران تا
یه سنی در بورس هستند یعنی طالب دارند معمولا بین ۱۹ تا ۲۵ سال دیگه اوجشه
و تو این سن و سال بهترین خواستگارها بر سر راه آنها سبز می شوند و این در
حالیست که ممکنه اون دختر به حرفه یک نفر تو زندگیش دلبست هباشه مثلا دوست
پسرش که به اون وعده ازدواج داده حالا چه موقعیتهای خوبی رو باید از دست
بده تا اینکه شاید اون آقا یه روز بیاد خواستگاریش تازه اگر خانوادش طرف
رو قبول کنند . خوب این دختر خانم دیگه بعد از یه سنی که خواستگارهای
خوبشرو از دست داده و دیگه انتخابهاش محدود شده اگر این آقا هم که به
امیدش صبر کرده سرکارش گذاشته باشه پس دیگه باید بشینه هر کی اومد قبول
کنه چون شاید دیگه کسی نیاد .آیا این بی عدالتی نیست ؟پس اینجا مقصر خوده
شما دخترخانم ها هستید ساده نباشید اگر حس کردید طرفتون داره بازتون میده
خیلی راحت بهش بگید فلانی اگر قصدد ازدواجه پا پیش بزار . فراموش نکنیدشما
اگر خیلی زرنگ باشید فقط فرصت یکبار زندگی کردن رو دارید پس از این فرصت
استفاده کنید .
یادمه
یه بار یه پسر ۱۹ ساله خودش گل میخره و میره خواستگاری یه دختر ۲۲ ساله
شاید همه بخندید اما اون پسر اینقدر شهامت داشته که برای رسیدن به خواسته
اش گرچه شاید خواسته ای نا معقول بوده اما با این حال پاشده رفته
خواستگاری . به خاطر داشته باشید یه پسر اگر جرات بیان کردن خواسته هاشو نداشته باشه نمی تونه شما رو خوشبخت کنه
.آخه باید یه چشمه نشون شما بده پس حواستون جمع باشه که سرکار نباشید .
زیاد به حرف توجه نکنید افرادو در عمل بشناسد در مورد قضیه ازدواج تا
پیشنهادی از سوی طرف مذکر ندشاتید هرکگز خودتون پیشنهاد ندید مگر اینکه از
طرفیت طرف مقابلتون مطللع باشید و اگر یه پسر با طرفیت باشه هیچ وقت این
مسئله رو به روی شما نیمیاره .
هیچ تعهدی بین دو طرف در زمان دوستی وجود ندارد
اصلا و اصلا دلیل نمیشه چون با هم دوست هستید و پیش خودتون یه حرفهایی زدید که عموما بر پایه احساساته تعهدی داشته باشید
. پس وابسته نشید رابطه شما یک رابطه دوستی که هر لحظه ممکنه به هم بخوره
هر دوی شما حق انتخاب دارید ندارید ؟ اگر شما موقعیتی بهتر نسیبتون بشه که
بدونید درصد بیشتری ازمعیارهاتونه داره آیا منطق میگه ولش کن ؟ نه . پس به
جای اینکه در دوران دوستی و حتی نامزدی ( قبل از عقد) پای احساسات رو وسط
بکسید سعی کنید هم دیگرو بشناسید . معمولا در دوران دوستی دو طرف
صدها بار به هم دیگه ابراز احساسات می کنند و بارها به یکدیگر می گن دوست
دارم و از این جور حرفهای قشنگ اما بعد از ازدواج اصلا این واژه هابراشون
بیگانه میشه . اینا دسوت داشتن نیست اینا وابستگیه اینا عادته
سعی کنید با منطق پیش بروید و به خاطر داشته باشید در دوستی هاتون همیشه
یک راه برای جدایی بزارید . اینم به خاطرداشته باشید معمولا وفای دشمنان
از دوستان بیشتره اوکی ببخشید اگر زیاد از حد پیشروی کردم . این مقاله بر
اساس ایملهای مشابه بود که دریافت کرده بودم . موفق باشید