پاهایی به شکل سم الاغ. گفت
شده که این موجودات بچههای کوچک را هم میدزدند، به قبرها دستبرد زده و
مردهها را میخورند! چه بسا که گاهی اوقات مسافران و جهانگردان در
بیابانهای...
در این مقاله با هیولاهای مربوط به زمان باستان آشنا میشوید.
10- اونی ژاپنی
شکل و شمایل «اونی» تنوع گسترده ای دارد، اما این هیولاها معمولا به صورت مخلوقاتی غول پیکر و ترسناک با ناخنها یا پنجههای تیز، موهای جنگلی و دو شاخ دراز
که از سرشان بیرون آمده نشان داده میشوند. آنها خیلی اوقات به شکل انسان
درآمده اند اما گهگاهی هم با شمایلی غیرطبیعی تصویر شده اند که انگشتان و پنجههایی بیشتر از اندازه انسان داشته و تعداد چشمهایشان هم بیشتر از دوتا وعددی فرد است.
رنگ پوستشان ترکیبی از رنگهای مختلف است، اما معمولا رنگ قرمز و آبی در
پوستشان به کار رفته است. ظاهر تندخو و خشن آنها با پارچه پلنگی که به کمر
میبندند و گرز آهنی شان تشدید میشود. همچنین این موجود در باورها و
افسانههای یهودی-مسیحی خیلی شبیه به شیطان تصور شده است.
9- «اُگری» فرانسه
اگری هیولایی شبیه به انسان اما عظیم الجثه و زشت است. اگریها اغلب در افسانههای فولکلور و مربوط به جن و پری تجسم میشوند، آنها از مخلوقات انسانی تغذیه میکنند
و در ادبیات کلاسیک نیز به دفعات ظاهر شده اند. آنها اغلب با سری بزرگ،
موهای فراوان و ریش، شکمی بزرگ و بدنی قوی نمایش داده میشوند.
8- خون آشامهای اسلاو
خون
آشامها موجوداتی اسطوره ای یا فولکلور هستند که به خاطر تغذیه از خون
آدمیزاد و سرزنده شدن با نوشیدن خون مشهور شده اند، اما در برخی موارد
آنها حیوانات را هم شکار میکنند. خون آشامها بسته به فرهنگ هر محل در
شخصیتهای متفاوتی ظاهر میشوند که در اغلب موارد نیز موجوداتی تصور شده
اند که با خون موجودات زنده حیات تازه میگیرند. البته این قضیه خون آشامی
از قرن 18 سرزبانها افتاد و خواستگاه اصلی آن اروپای جنوبی خصوصا یونان
و ایالتهای بالکان بود. خون آشامهای فولکلور موجوداتی فوق
انسانی و غیرفانی بودند که در محله ای که سکونت داشتند افراد زیبا و دوست
داشتنی را ملاقات کرده و با آزار رساندن و آشامیدن خونشان آنها را به کام
مرگ میفرستادند. آنها لباسهای کفن مانند میپوشیده و دو دندان شبیه حیوانات داشته و چهره شان پف کرده به رنگ تیره یا قرمز است.
7- مومیایی مصری
مومیایی
جسدی است که پوست و گوشت خشک شده اش یا از روی عمد و یا به کمک برخی از
تغییرات شیمیایی طبیعی (مثل سرمای بیش از حد، میزان رطوبت خیلی پایین و یا
فقدان هوا) حفظ میشود. افسانههای خیلی زیادی در مورد مومیاییها وجود
دارد؛ خصوصا افسانههایی در مورد بلاهایی که گریبان متجاوزین به مقبرههای مومیایها را گرفته است. این افسانهها منجر به پیدایش نگاهی افسانه ای و اما جدید نسبت به مومیاییها شده که بعضیها فکر میکنند آنها در مقابرشان زنده میشوند!
6- انسان گرگی در بین ژرمنها
گرگ نماها
انسانهایی فولکلور یا اسطوره ای هستند که قابلیت تغییر شکل به صورت گرگ
را دارند و یا گرگهایی با شکل و شمایل انسانی هستند، که یا با جادوگری
این قدرت را به دست آورده اند یا به خاطر نفرین به این شکل درآمده اند. «گرواس» مورخ قرون وسطا این تغییر شکل را به ظهور ماه کامل
مربوط میداند؛ باوجود این دلایلی مبنی بر وجود این ارتباط در نوشتههای
«پترونیوس» زمان یونان باستان وجود دارد. امروز برخی از نظریه پردازان
مدرن اعتقاد به گرگ نماها (و نیز خون آشامها) را نشات گرفته از مشکلات
طبی آن زمان که یکی از آنان بیماری «برفیریا» (porphyria) بود (که از مقدار زیاد برفرین در خون و ادرار به وجود میآمد) میدانند.
5- گوبلین (غول یا جن انگلوساکسونی)
گوبلین شیطان، موجودی
خرچنگ مانند و بدسگال است و اغلب به شکل ارواح و شبحهایی که مثل اجنه
کوتوله هستند با ظاهری که به طرز بیتناسبی بدریخت هستند ترسیم شده اند.
قدشان نیز از اندازه آدم کوتوله تا قد انسان عادی متغیر است. به آنها
تواناییهای مختلفی (گاهی هم متضاد) نسبت داده اند و ظاهر و خوی و خصلتشان
بستگی به افسانههای سرزمین خودشان دارد. در برخی موارد آنان در زمره
موجودات کوچک با خوی همیشه عصبانی طبقه بندی شده اند که تاحدی به جنهای
کوچک سلتی مرتبطند.
 4- غول خاور میانه
غول
هیولایی مربوط به افسانههای عربی زمان باستان است که بیشتر در قبرستانها
و دیگر مکانهای غیرمسکونی حضور داشته اند. غولها در داستانهای فولکلور
عرب زبان باستان به یک طبقه اهریمنی از جنها متعلق بودند و گفته شده آنها فرزندان ابلیس هستند
(یعنی همان شیطانی که مسلمانان میشناسند). آنها میتوانند مدام شکل خود
را تغییر دهند، اما حضور آنها همیشه با علامت تغییر ناپذیری قابل تشخیص
است: پاهایی به شکل سم الاغ. گفت شده که این موجودات بچههای کوچک را هم میدزدند، به قبرها دستبرد زده و مردهها را میخورند! چه بسا که گاهی اوقات مسافران و جهانگردان در بیابانهای بی آب و علف وقت خود را در جستجوی غولها تلف کرده اند.
3- بانشی - سلتیک
طبق یک افسانه اگر در یک خانه یک نفر در حال مرگ باشد، بانشی در اطراف آن خانه شیون و ناله میکند. اگر چند بانشی هم زمان در یک مکان ظاهر شوند بدان معنی است که مرگ آن شخص واقعه ای مهم و یا شاید هم مقدس است. در افسانهها خصوصیات بانشی اینگونه آمده است: روح یک زن که پری یا جن نامیده میشود، زنی خاص که به قتل رسیده است یا در سن کودکی فوت کرده است.
بانشیها بارها در لباس خاکستری یا سفید ترسیم شده اند با موهایی زیبا و
بلند که آنها را با شانههای نقره شانه میکنند. در داستانهای دیگر نیز
بانشی را در لباسی ردا مانند و به رنگ سبز، قرمز یا سیاه نشان داده اند.
2- گورگون یونان
گورگون در اساطیر یونان هیولای زن تبهکاری با دندانهایی تیز است که موهایش را مارهای زنده سمیتشکیل داده اند. در بعضی تصویرها هم با پنجههای برنجی، بالهایی از طلا و دندانهایی شبیه به گراز نشان داده شده اند. طبق این افسانه دیدن صورت یک گورگون انسان را تبدیل به سنگ میکند. هومر تنها از یک گورگون صحبت میکند که در ایلیاد
نشان داده شده که سرش در مرکز زره زئوس ثابت شده است. Hesiod شاعر یونانی
تعداد گروگونها را سه عدد میداند: Stheno (قدرتمند و بزرگ)، Euryale
(کمندانداز به دوردستها) و مدوسا (ملکه) و آنها را
دختران فورکیس (Phorcys) خدای دریا و از کتو Keto میداند. مسکن آنها را
نیز عمیق ترین قسمت اقیانوس باختری؛ طبق گفته نویسندگان جدیدتر در لیبری
میدانند. از بین این سه گورگون فقط مدوسا فناپذیر است.
1- زامبی آمریکای لاتین
زامبی
عبارت است از جسد انسان که دوباره زنده شده ولی عاری از هرگونه عقل و
هوشیاری است! در تعریفهای مربوط به زمان معاصر آنها معمولا به صورت گروهی
از انسانهای مرده ظاهر میشوند. اصل و منشا داستان زامبیها به اعتقادات
معنوی آفریقایی- کارائیبی به نام Voodoo (جادوگری سیاه پوست)
برمیگردد. اما شرح ترسناک تری در مورد زامبیها هست که امروزه نیز متداول
شده و عاملی برای ترساندن مردم به خصوص در فیلمها شده مربوط میشود به
داستانی که میگوید: آنها در اثر عواملی علمی و یا ماوراطبیعی از قبرها بیرون آمده و دوست دارند گوشت و مغز انسانهای زنده را بخورند!! آنها هوش و آگاهی خیلی اندکی دارند و هیچ وقت تحت کنترل انسانها قرار نمیگیرند.