يکشنبه 4 آذر 1403
(24 / 11 / 2024)
بازدید امروز :0 مرتبهبازدید دیروز :0 مرتبهبازدید کل :2158786 مرتبهآی پی شما :3.144.106.207سیستم عامل شما :Unknownمرور گر شما :Mozilla
دارو خانه شبانه روزی شهریار 51 52 65.22 021 »« دارو خانه شبانه روزی دکتر خیر خواه شهریار 05 22 65.22 021 »« دارو خانه دکتر عازم اندیشه فاز یک 20 20 65.52 021 »« داروخانه هستیا 021.65.22.28.37 ( آرایشی، بهداشتی و ارتوپدی ) - داروخانه شبانه روزی اندیشه 021.65.53.25.00
لطفا چند لحظه صبر نمایید.در حال انجام عملیات
امکان ارسال ديدگاه شما در اين باره، در قالب ارسال نظر در انتهاي همين صفحه قرار دارد. صاحبان وب سايت ها و فعالان اينترنتي مي توانند با ايجاد صفحه شخصي از امکان ارسال محتوا: مقالات, لينک, آگهي و...برخوردار شوند. امکانات و خدمات ما را مقايسه کنيد!
در داستان حضرت موسی که سراغ فرعون می رود موسی تقاضای خروج بنی اسرائیل را از شهر می کند در ظاهر آیات خطاب به موسی از طرف خدا چنین ماموریتی برای موسی نسبت به خروج بنی اسرائل از شهر نشده بود از کجا موسی چنین درخواستی کرد؟آیا این تقاضا عاقلانه است؟آیا این تقاضا در برخورد با فرعون درست است؟آیا موسی احتمال 100 در 100 نمی داد که این تقاضا نادرست و غیر عاقلانه است و هرگز فرعون اجازه خروج بنی اسرائیل را نمی داد؟حال اگر فرعون دستور خروج بنی اسرائیل را می داد موسی آنها را با خود به کجا می برد؟و آیا با این بردن موسی به وظیفه اش عمل کرده بود؟چرا سایر پیامبران در برخورد با ستمگران تقاضای اخراج قوم را نمی کردند؟چرا موسی ایمان مردم را از طریق عقلانی محکم نکرده بود که آنها به محض دیدن بت پرستی بت پرستان تقاضای خدای مجسم نکنند. آیا کیفیت ایمان آوردن برای انبیاء مهم نیست و فقط ایمان آوردن مهم است؟ 1. رسالت حضرت موسی چند بعد داشت: الف) ابلاغ پیام الهی و هدایت مردم. به این دلیل به سراغ فرعون رفت تا با دعوت او پیام خود را به گوش همه قبطیان برساند «و قال موسی یا فرعون انی رسول من رب العالمین؛ و گفت:فرعون!من پیام آوری از جانب پروردگار جهانیان هستم» (اعراف، آیه 104). ب ) مبارزه با برتری جویی های فرعون:«ولا تعلموا علی الله انی اتیکم بسلطان مبین ؛ و بر خدا برتری مجویید که من برای شما حجتی آشکار آورده ام» (دخان، آیه 19). ج ) آزاد سازی بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان «ان ادوا الی عبادالله انی لکم رسول امین؛ بندگان خدا را به من بسپارید زیرا من بر شما فرستاده ای امین هستم» (دخان، آیه 18 - طه، آیه 47). فرعون خود را در مقام خداوندی و پروردگاری می دانست و به هیچ وجه حاضر نبود که بر حق و توحید گردن نهد. از سوی دیگر بنی اسرائیل زیر چنگال خشن فرعونیان اسیر بودند. این قوم که به موسی ایمان آورده بودند می بایست از زیر سلطه فرعونیان آزاد شوند. به همین دلیل حضرت موسی هم قوم خود را به صبر و مقاومت دعوت می کرد (اعراف، آیه 129 - 128) و هم با فرعون اتمام حجت می کرد که لازم است که بندگان خدا را که خداوند آزاد آفریده و تو آنها را اسیر کرده ای، سریع تر آزاد کنی و این روش منطقی در مبارزه است. 2. یکی از اهداف عمده رسالت حضرت موسی، آزاد کردن بنی اسرائیل بود و این حقیقتی است که قرآن بدان توجه داده است (قصص، آیه 6 - 2) در عین حال حضرت موسی مأمور شده بود که در ابتدا با زبانی نرم و دلپذیر با فرعون سخن بگوید (طه، آیه 44 - 43) و طبیعی بود که در ابتدا او حالت مبارزه جویی به خود نگیرد. این که حضرت موسی احتمال بدهد که فرعون به سخنان او ترتیب اثر بدهد در ابلاغ پیام و روش او جایگاهی ندارد. او وظیفه داشت تا آرام و دلپذیر هدف خود را برای فرعون تشریح کند. اگر فرعون پذیرفت و پند گرفت که بهتر وگرنه حجت بر او و پیروانش تمام می شود. 3. بر فرض که فرعون درخواست موسی را قبول می کرد و قوم بنی اسرائیل را آزاد می کرد تا از مصر کوچ کنند. هر جا بروند - حتی در بیابان خشک - بهتر از زندگی زیر سلطه فرعون بود. در آنجا موسی می توانست پیام الهی را با آسودگی بر قوم خود تبلیغ کند و سطح آن را بالا بیاورد، امری که زیر سلطه فرعون امکان نداشت. 4. موسی و قوم بنی اسرائیل در وضعیتی ویژه به سر می بردند که با بقیه پیامبران فرق داشت. قوم بنی اسرائیل در بند فرعونیان - قومی دیگر - اسیر و گرفتار بود و در وضعیت اسفباری به سر می برد. اما چنین حالتی برای پیامبران دیگر نبود. بنابراین حضرت موسی(ع)، با این کار دقیقا به وظیفه خودعمل کرد زیرا چنانکه دیدیم یکی از اهداف وی آزادسازی قوم بنی اسرائیل بود. 5. قوم بنی اسرائیل مردمی شدیدا حس گرا بودند واقعیت این است که اکثر مردم حس گرا هستند تا عقلگرا. اما این خصوصیت و ویژگی در این قوم بیشتر است. حضرت موسی از ابتدای رسالت خود، بر اصل مهم توحید تأکید فراوان داشت (طه، 57 - 50 ؛ شعراء، 27 - 23 ؛ یونس، 84 ؛ اعراف، 129 - 128) و سعی داشت با دلیل و برهان بنی اسرائل را به حقیقت توحید آشنا کند. اما این قوم حس گرا که سال ها زیر سلطه قبطیان بودند و دچار استضعاف فکری شده بودند هنوز از حقیقت توحید مطلع نشده بودند به همین دلیل به محض این که به سلامت از رود نیل عبور کردند به دنبال خدای مجسم گردیدند. در این هنگام نیز موسی آنها را نادان نامید و بر بیهودگی بت پرستی و اصل توحید استدلال کرد (اعراف، آیات 14 و 138). برای همه پیامبران و از جمله حضرت موسی کیفیت ایمان مهم است. یعنی آنها تلاش می کنند که در ابتدا مردم را از حالت بت پرستی نجات دهند و انگاه به نور ایمان وارد سازند و سپس سطح آنها را بالا ببرند و به حقیقت توحید آشنا کنند و حضرت موسی نیز چنین کرد (ابراهیم، آیه 5). حضرت موسی نیز در مرحله اول وظیفه خود را در جذب و هدایت بنی اسرائیل و نجات آنها از دستان فرعونیان انجام داد و بنی اسرائیل را از شرک و بت پرستی نجات داد. در این مرحله بنی اسرائیل - که اسیر چنگال فرعونیان بودند - به طور گسترده به موسی ایمان آوردند. در مرحله دوم، با آزاد سازی و نجات بنی اسرائیل، تلاش کرد با دریافت تورات آنها را به مراتب بالاتری از توحید برساند. اما اکثریت قوم بنی اسرائیل به دلیل حس گرایی و مادی گرایی که سالیان متمادی گرفتار آن بودند خدا را جسم می پنداشتند و روزی از موسی درخواست می کردند که برای آن اله ای را معین کند (اعراف، آیه 138) و زمانی درخواست دیدار و رؤیت خدا را داشتند (بقره، 56 - 55 ؛ ا عراف، 143) و هر بار نیز توبیخ شدند و زمانی گوساله سامری را پرستیدند (اعراف، 145 - طه، 85). آری این قوم حس گر و بهانه جو بود اما در هر حال حضرت موسی سعی می کرد که به بهترین نحو توحید ناب را برای آن ارائه دهد (طه، آیه 98) پس در همه مراحل حضرت موسی به وظیفه خود عمل می کرد. اما این قوم که در لجاجت و بهانه جویی و حس گرایی گوی سبقت را از اقوام دیگر ربوده بود. کمتر توان درک معارف بلند الهی و مقام شامخ حضرت موسی را داشت. قرآن از حضرت موسی نقل می کند که خطاب به قوم خود فرمود:«و اذ قال موسی لقومه یا قوم لم توذوننی و قد تعلمون انی رسول الله الیکم، فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم والله لای هدی القوم الفاسقین؛ هنگامی که موسی به قوم خود گفت:ای قوم من!چرا آزار می دهید با این که می دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟هنگامی که آنها از حق منحرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت و خدا نافرمایان را هدایت می کند» (صف، آیه 5).