زمانی كه توشمالها
(نوازندگان محلی) نغمههای حماسی بختیاری را مینواختند سواران فرصتی برای
بازنمایی رشادت و شجاعت تاریخی ایل مییافتند و رنگها مجالی برای
خودنمایی. در اینجا چند صحنه از این جشنواره را میبینیم...
كمی آنطرفتر از شهر بلداجی (از شهرهای چهارمحالبختیاری كه به خاطر درختهای گز، گز آن بسیار مرغوب و مشهور است) مرغزار نسبتاً وسیعی نزدیك تالاب چغاخور قرار گرفته است كه چندی پیش شاهد برگزاری جشنوارهای بود.
جشنواره فرهنگ و هنر ایلیار بختیاری، مجالی است برای مرور آداب و رسوم این ایل بزرگ؛ جشنوارهای از رنگ و موسیقی و حركت.
زمانی كه توشمالها (نوازندگان
محلی) نغمههای حماسی بختیاری را مینواختند سواران فرصتی برای بازنمایی
رشادت و شجاعت تاریخی ایل مییافتند و رنگها مجالی برای خودنمایی. در
اینجا چند صحنه از این جشنواره را میبینیم.
سیاهچادر
محل اسكان افراد ایل در قشلاق و ییلاق است؛ دست بافتهای از پشم بز كه با
به هم دوختن آنها فضایی مناسب برای زندگی به وجود میآید.
رنگها
یكی از ویژگیهای بارز زندگی ایل است. لباسها (به خصوص لباس دختران و
زنان بختیاری) و همچنین دستبافتههای آنها (گلیم، فرش و...) محل نمایش
این رنگهاست.
اسبها
جزیی از زندگی ایل هستند و شاهد دلاوریهای مردان در جنگها در طول تاریخ
ایل؛ مرد بختیاری رو به كوههای بلند زردكوه میتازد.
كره اسب تازه متولد شده در لحظهای كه دختر بختیاری برای استراحت ایستاده است به مادرش نزدیك شده است و شیر مینوشد.
طنابهایی
بافته از پشمبز كه كارشان نگهداشتن سیاه چادرها و همچنین بستن بار و بنه
روی قاطرها در سفرهای متوالی ایل است، در كنار منگولههایی كه از پشم
گوسفند و با رنگهای طبیعی مانند پوست بلوط، روناس و... رنگ شدهاند،
محلی برای بروز ذوق و هنر زنان ایل است.
چهرههای آفتاب سوخته و بدنهای ورزیده مردان، نشان از زندگی سخت همواره در سفر مردان بختیاری دارد. افراد سرشناس ایل كه «كلانتر» نام دارند، به جشنواره چشم دوختهاند.
تنها مردان سواران اسبها نیستند؛ زنان بختیاری نیز در سواركاری تبحر دارند