بوق اشغال میزند وقتی شماره ات را در ذهنم می گیرم
کسی انگار پشت خط است . . .
.
.
.
من از تبار تیشهام، با من غمی هست
در ریشهام احساس درد مبهمی هست
جز زخم، این دنیا نخوردم تلخ و شیرین
آیا در آن دنیا امید مرهمی هست؟
.
.
.
وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد
گل هایی که شکوفه نمیدن
حداقل اس ام اس بِدن !
.
.
.
دوست دارم عاشقت باشم ولیکن بی نشانه / از غمت تنها بسوزم همچو یاری مخفیانه
دوست دارم عاشقت باشم ننالم در فراقت / سر دهم آوای وصلت با سرودی عاشقانه
.
.
.
حکایت تو که دنیا را نیازرده ست / دلی گرفته در آیینه های افسرده ست
حکایت منه در مشت روزگار دچار / پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست
.
.
.
ترسم که تو هم یار وفادار نباشی / عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی
من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم / تو از دل من هیچ خبر دار نباشی
.
.
.
بعد از این بگذار قلب بی قراری بشکند / گل نمی روید ، چه غم گر شاخساری بشکند
کاروان غنچه های سرخ روزی می رسد / قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند
.
.
.
بیستون کندن فرهاد نه کاری ست شگفت / شور شیرین به سر هرکه فتد ، کوه کن است
.
.
.
ای دوست ما همانیم که با یاد تو مستیم هنوز / از دوری تو جام به دستیم هنوز
در خلوت خود یاد ما باش که ما / در خلوت خود یاد تو هستیم هنوز
.
.
.
حرفهائی هستند که
اگر نگویی می میری
اگر بگویی می میرند !
تا ابد در دلت می مانند
و با تو زندگی میکنند
بی آنکه گفته شوند . . .
.
.
.
خاطره تنها مدرکی است که فراموشی را محکوم می کند ، پس بمان در خاطرم
.
.
.
هیچ وقت واسه فراموش کردن یه آدم ، آدم دیگه ای رو بازیچۀ احساسات گذراتون نکنید
.
.
.
روز و شب فکر توام در خواب میبینم تویی / خواب پوچ است ، من بیدار میخواهم تو را . . .
.
.
.
آسان نیست در پس خنده های مصنوعی
گریه های دلت را ، در بی پناهیت
در پشت هزاران دروغ پنهان کنی . . .
.
.
.
هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق / هم دعا کن گره ی تازه نیفزاید عشق
شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد / شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق
.
.
.
بلبلان از روی گل مستند و ما از روی دوست / دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست
.
.
.
قسم به عشق و زندگی که ارزشش یه عالمه / قلبی که بی تو بزنه لایق آتش زدنه
.
.
.
کاش خبر از این دل تنگم داشتی / کاش خبر از غصه و آهم داشتی
این دل شده مبتلا به تو ای دوست / کاش مرهمی برای دردش داشتی
.
.
.
در خلوت من جز تو کسی راه ندارد / رخسار فریبای تو را ماه ندارد
غمنامه ی من غصه ی چشمان تو باشد / غیر از تو دلم دلبر دلخواه ندارد
.
.
.
دوست مزرعه ی سرسبزی است که با امید و عشق
در آن بذر می افشانی و با سپاس آن را درو میکنی
.
.
.
وصل تو کجا و من مهجور کجا / دردانه کجا ، حوصله ی مور کجا
هرچند ز سوختن ندارم باکی / پروانه کجا و آتش طور کجا
.
.
.
کاش میشد در سایه ی مژگانت
لحظه ای به تماشای دریای خوشرنگ چشمهایت می نشستم
.
.
.
مثل فرشته ها شده ای احتیاط کن / زیبا و با صفا شده ای احتیاط کن
چندیست که احساس می کنم / عزیزتر از جان ما شده ای ، احتیاط کن
.
.
.
به سلامتی رنگین کمون که فقط یک رنگ رو انتخاب نکرد
گفت همه رنگ ها قشنگن خواست تو انتخاب کنی چه رنگی باشی
هر رنگی می خوای باش ولی یکرنگ باش
.
.
.
زندگی، شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد
تو، نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
زندگی را دریاب
.
.
.
زندگی مانند لبخند ژکوند است
در نظر اول به روی بیننده تبسّم می کند
امّا اگر در او دقیق شوی می گرید . . .
.
.
.
امروز ما ادم ها به جای اینکه دنبال خواب راحت باشیم
دنبال تخت خواب راحت هستیم ،
زندگی قشنگ شده ولی خوشمزه نیست . . .