تدبر و تفكرچون ملكه
سخنان هتكآميز بانوان اشراف و درباريان را شنيد در مقام چارهجويى برآمد
بهاينكه مجلسى تشكيل دهد و همه آنها را دعوت نمايد، صحنهاى بسازد و
نيرنگها بهكار بندد و هريك از بانوان را مورد آزمايش قرار دهد، تا اينكه
انصاف داده تصديق نمايند كه فريفتگى ملكه بهمورد و مقتضاى قريحه فراست
انسانى است و از انتقاد او خوددارى نمايند141
رهجو چرا گفتگوى زنان در مورد زليخا بهعنوان «مكر» خوانده شده است؟ بدين شكل كه مىفرمايد «فلما سمعت بمكرهن»
رهنما علت اينكه كلام زنان مكر خوانده شده، چند وجه مىتواند داشته باشد
1- بهاين اعتبار كه آنها نيز مانند زليخا هوسباز بودند اما عشق
خود نسبت بهيوسف را پنهان مىداشتند، اينگونه حرف زدن آنها مكر خوانده
شده است
2- بهاين اعتبار كه، غرض آنها از اين سخنان ديدن وصال يوسف بود،
چه اينكه يوسف هرگز از خانه بيرون نمىآمد نه تقبيح عمل زليخا، اما اين
سخنان را بهشكل تقبيح زليخا مىگفتند
3- و يا بهاين اعتبار است كه، زليخا تلاش مىكرد مراودهاش با
يوسف پنهان باشد اما آن زنان تلاش مىكردند افشا نمايند عمل زليخا را142
شايد بدين اعتبارات از كلام زنان در مورد افشاء مراوده زليخا تعبير بهمكر شده باشد
رهجو زليخا چه تعدادى از زنان را دعوت نمود؟
رهنما آوردهاند كه چهل زن را دعوت كرد كه آن پنج زن ملامتگر نيز در ميانشان بودند143
رهجو زليخا براى دستيابى بههدف خود چه برنامهاى را پياده نمود؟
رهنما زليخا بايد كارى مىكرد تا زنان دعوت شده نيز شيفته و
دلباخته يوسف گردند، بهطورى كه مانند خودش در اظهار عشق نسبت بهيوسف قدم
پيش گذارند، و ديگر اينكه بهخود اجازه ملامت زليخا را در اين امر ندهند
وى بهاين منظور برنامهاى را تدارك ديد كه نتيجهاش بيش از اين
شد بهطورى كه زليخا توانست از اين جلسه شاهدى بردلباختگى يكايك آنها نسبت
بهيوسف بيابد شواهدى مانند بريدن دست، احساس درد نكردن نسبت بهبريدن
دستشان، بهسخن آمدن عدهاى از آنان و دعوت كردن يوسف بهسوى خودشان،
اينها شواهد مناسبى بود كه بهدست زليخا افتاد، تا ديگر آنها نتوانند نزد
ديگران زليخا را ملامت و سرزنش نمايند چون خودشان هوسبازتر از زليخا
بودند لكن دستشان بهيوسف نرسيده بود تازه مىتوان گفت زليخا خويشتندارى
بيشتر از خود نسبت بهيوسف نشان داده بود زيرا اولاً يوسف هميشه در دسترس
او بود ثانياً، عبد و خدمتگزارشان بود و همسرش از ابتداى امر يوسف را در
اختيارش قرار داده بود اما برنامه زليخا براى رسيدن بهاهدافش اين چنين
بود بعد از آنكه زنان را بهخانه خود دعوت نمود براى پذيرايى آنها خوراكى
را آورد كه نيازمند چاقو باشد، از اينرو براى آنان چاقو نيز فراهم نموده
بود، سپس بههنگامى كه همه آنها مشغول بريدن طعام خود با چاقو بودند يوسف
را فرمان داد كه در آن مجلس حاضر شود و برزنان عبور نمايد، و يوسف نيز
چنين كرد اين برنامه زليخا بود
اما عكسالعمل زنان آنها در حالى كه مشغول بريدن طعام خود بودند
ناگهان يوسف برآنها وارد شد، زنان آنچنان مبهوت جمال زيبايى يوسف شدند كه
حال خود را فراموش كردند بنابراين با چاقويى كه بهدست داشتند بهجاى طعام
دست خود را بريدند، حتى احساس درد نكردند
رهجو زليخا براى پذيرايى از آنها چه خوراكى را فراهم نموده بود؟
رهنما قرآن كريم بهنام غذا اشاره نمىكند، و تنها مىفرمايد «و
اعتدت لهنّ متكاً و ءاتت كل واحدة سكيناً» براى آنها، «متكا» فراهم كرد و
بهدست هريك چاقويى داد، حال معناى «متكا» چيست؟ بين مفسرين اختلاف است در
معناى آن بعضى گفتهاند بهمعناى، پشتى و يا تخت و يا هرچيزى است كه بهآن
تكيه شود و بعضى گفتهاند «متكا» يك نوع خوردنى بوده كه خوردن آن نيازمند
چاقو مىباشد مثلاً گفتهاند نوعى ميوه مثل ترنج و يا خربزه بوده و بعضى
چيزهاى ديگرى را ذكر كردهاند144
رهجو مقصود زليخا از اينكه يوسف را بههنگام خوردن طعام، وارد مجلس كرد چه بوده است؟
رهنما اين نقشه را بدان جهت ريخت كه يوسف وقتى برآنان درآيد كه
خالى الذهن و مشغول بريدن ميوه باشند145 [و بهاصطلاح غافلگير شوند، زيرا
عكسالعمل انسان در حالى كه غافلگير شده است ديدنى است]
رهجو يوسف با چه حالتى وارد مجلس شد؟ آيا لباسهاى فاخر بهتن
داشت يعنى براى جلب نظر زنان اقدامى روى وى صورت گرفته بود؟ با چه
چهرهاى؟ آيا خندان و شادمان بود؟ و بهاختيار خود وارد برزنان شده بود؟ و
يا اينكه تحت جبرى در مجلس زنان حاضر شد؟
رهنما در آيه شريفه مورد بحث تنها بهاين مقدار اشاره مىكند كه
«قالت اخرج عليهن» زليخا بهيوسف گفت «بيرون آى برايشان» از اين عبارت
معلوم مىشود يوسف بهعلت اينكه بنده زرخريد خانواده عزيز بود، انقياد و
فرمانبردارى از آنها برايش لازم بود و نمىتوانست تمرد نمايد البته
چنانچه از بعضى تفاسير استفاده مىشود، زليخا زمينهسازى كرده بود تا
مبادا براى يوسف سوءتفاهمى پيش آيد، زيرا در اين صورت اگر يوسف احساس منفى
نسبت بهحضور در آن مجلس پيدا مىكرد، مانند مرتبه قبل در خلوتگاه زليخا
از خواست او تمرد مىكرد، بنابراين زليخا اطمينان داد كه از سوى زنان براى
او خطرى نيست و نيز براى او مأموريتى معقول در آن مجلس تدارك ديده بود
مثلاً گفتهاند از يوسف خواست جهت خدمتگذارى، يا جهت عرض خيرمقدم و عرض
سلام برمهمانان وارد مجلس شو بنابراين يوسف براساس خواست زليخا و مأموريتى
كه داشت باوقار و سكينه خاصى وارد مجلس شد، چنانكه شاعر گفته است