اگرچه
کسانی هستند که درعین ناداری و بیچارگی با سیلی صورت خویش راسرخ نگاه می
دارند و منت نمی پذیرند ولی این گونه آحاد و افراد آدمی شاد و نادر هستند
و مستمندان قاطباً دست نیاز و توسل به سوی این و آن دراز می کنند و از
ارباب مکنت و ثروت برای دفع نیازمندیهای خویش استرحام و استمداد می کنند .
اگر دادند می گیرند و دعای خیر نثار می کنند اگر ندادند معمولاً سربه زیر
انداخته به دیگری می پردازند .
متاسفانه در میان این عده کسانی هستند که گدایی را به
مرحله وقاحت و سماجت می کشانند و تا چیزی نستانند دست از دامن مسئول برنمی
دارند .
این دسته گدایان و گداصفتان را به گدای سامره تشبیه و تمثیل
می کنند که لازم است دانسته شود سامره کجاست و گدایان سامره چه نوع
گدایانی هستند که اعمال و رفتارشان صورت ضرب المثل پیدا کرده است .
سامره
یا سامرا از بلاد شمالی کشور عراق و به فاصله یک و صدوبیست کیلومتری شهر
بغداد و در کنار شط دجله واقع شده است . نام اصلی آن به روایتی سرمن رای
بود یعنی هرکس آن را ببیند مسرور می شود که اکنون براثر کثرت استعمال
سامرا شده است .
بعضی از مورخین آن را سام راه یعنی راه سام می دانند ولی علت تسمیه آن به این شرح است :
«
به عهد ملوک عجم جزیه بنی اسراییلیان ستدندی آن جایگاه هرسالی ، و به حال
عمارت بود ، و ساو به عبارت و لفظ پهلوی آن است که تقریری برکسی نهند که
چندینی بدهد چون جزیت و جزیت گزیت است معرب کرده ، و مره عدد باشد به
پارسی . پس سامره خواندنی یعنی به عدد سرها جزیت ستانند ، ساومره .»
اما
گدای سامره : غالب سکنه فعلی سامره از پیروان اهل سنت و جماعت هستند و حتی
به طوری که نگارنده شخصاً از افراد مطلع و موجد کسب اطلاع کرد خادمان و
زیارتنامه خوانهای حرم مطهر عسکریین نیز علی اکثر سنی هستند .
این
خادمان که غالباً گردنهای کلفت و چشمان دریده و شکمهای برآمده دارند به
محض آنکه زائری داخل صحن شود او را چون نگین انگشتر در میان می گیرند و
هریک به نحوی اصرارمی ورزد که آداب دخول و زیارت را برای او انجام دهد .
اگر زائر بیچاره سواد نداشته باشد عرصه را چنان براو تنگ می کنند که
فریادش به آسمان می رسد ولی کسی نیست که به دادش برسد زیرا همه متحد هستند
و حتی پلیس هم کمتر جرات مداخله می کند .
چنانچه
زائر باسواد باشد و به آنها بگوید که خود می تواند آداب و تشریفات مذهبی
را انجام دهد به هیچ وجه زیربار نرفته وقاحت و سماجت را به حد اعلی می
رسانند . خلاصه تاچیزی نگیرند دست برنمی دارند و چنانچه زائری در مقابل
آنها مقاومت نماید از دشنام و ناسزا و حتی تهمت و افترا نیز دریغ نمی
ورزند .
عجیبتر آنکه گدایان واقعی درسامره زیاد
هستند ولی آن بیچارگان جرات نمیکنند که با وجود این گداصفتان ثروتمند که
هرکدام چندخانه و مسافرخانه دارند روی نشان دهند و از زائران پاکدل درهم و
دیناری برای اعاشه و ارتزاق عایله خویش بستانند .
آری
، منظور از گدای سامره بعضی از خدام حرمین شریفین شهرسامره هستند که در
لجاج و سماجت روی گدایان لاشیئی مستمند را سفید کرده اند .