مايكوپلاسما به
كندي رشد ميكند و نياز به محيط خاص دارد، به طوريكه اگر محيطهاي كشت
اختصاصي براي اين باكتري تهيه نشود، نميتوان آن را شناسايي كرد. پنوموني
مايكوپلاسمايي به طور اوليه گوسالههاي پرواري يا با تغذيه دستي را درگير
ميكند اما گهگاهي در گوسالههاي شيري و در جراحيهاي گاو و گوساله يافت
شده است.
انتقال
مايكوپلاسما داراي گونههاي متعدد است اما
معمولترين علت پنوموني مايكوپلاسمايي M.bovis است. مهمترين روش انتشار
احتمالي مايكوپلاسما در اثر تماس گوساله با گوساله است. اين بيماري، در
اثر تماس مستقيم گوساله با گوساله، يا از طريق هوا زماني كه گوسالهها در
بهاربند و نزديك هم نگهداري ميشوند و نيز از طريق خوراندن دارو و بلوس به
وسيلۀ تفنگ قرصخوران باعث انتشار بيماري بين گوسالهها ميشود. حتي به
نظر ميرسد مايكوپلاسما بويس ميتواند در محيط به مدت كوتاه زنده بماند و
از طريق آلوده كردن طويله، ظروف غذا، وسايل نقليه و غيره بيماري منتشر
ميشود. البته اين روش به نظر نميرسد وسيله مهّم انتقال بيماري باشد. تا
زماني كه مايكوپلاسما در دستگاه تنفسي فوقاني باقي بماند باعث ايجاد
بيماري باليني نخواهد شد. هنگامي كه باكتري وارد ريهها شود باعث پنوموني
ميشود كه تا حدي با پنوموني تب حملونقل كه بيشتر توليدكنندگان گاو گوشتي
با آن آشنا هستند، متفاوت ميباشد. باكتري M.bovis از دستگاه تنفسي
ميتواند وارد جريان خون شود و سپس به مفاصل، اندامها و اعصاب از طريق
جريان خون وارد گردد. در گاوهاي گوشتي مايكوپلاسما به طور معمول از طريق
جريان خون به مفاصل، اندامها و اعصاب وارد ميگردد (Meda etal 2003). در
گاوهاي گوشتي مايكوپلاسما به طور معمول مفاصل را درگير ميكند و باعث
آرتريت و زمينگيري و التهاب تاندونها و مايع درون مفصل ميشود.
مايكوپلاسما همچنين ميتواند گوشها، چشمها و دستگاه تناسلي را درگير
كند.
علائم كلينيكي
پنوموني
مايكوپلاسما بوويس به خودي خود
ميتواند باعث بيماريهاي تنفسي شود با وجود اين، اين بيماري بيشتر زماني
رخ ميدهد كه يك عامل استرس اوليه به گوساله وارد شود و باعث بيماري
كمپلكس تنفسي مرسوم شود و سپس بيماري مايكوپلاسموز 7 تا 14 روز پس از آن
ظهور خواهد كرد. در اين حالت به خاطر اينكه عامل سومي در كمپلكس بيماري
دخالت كرده است به آن بيماري سهگانه ميگويند. ويروس اسهال ويروسي گاوان
نيز سيستم ايمني گاو را سركوب ميكند و باعث مستعد شدن گاوان به پنوموني
مايكوپلاسما بوويس و ديگر بيماريهاي تنفسي ميشود. مايكوپلاسما سيستم
ايمني گاو را ضعيف ميكند و دفاع سيستم تنفسي عليه بيماري را مهار
ميكند.*
علائم كلينيكي معمول عبارتند از سرفههاي تنفسي خشك و خشن،
تب با درجۀ پايين، افزايش حركات تنفسي به طور خفيف، افسردگي خفيف و آبريزش
از بيني. از آنجائيكه مايكوپلاسما نميتواند مانند Mannheimia haemolytica
توكسين توليد كند اين گوسالهها در ابتدا علائمي شبيه گوسالههاي مبتلا به
پنوموني ديگر ندارد و شدت بيماري آنها به شدت گوسالههاي ديگر مبتلا به
پنوموني نيست.
اين گوسالهها هشيار هستند و اشتهاي نسبتاً خوبي
دارند. با وجود اين اگر اين گوسالهها در اوايل بيماري درمان نشوند بيماري
به طور پيشروندهاي ادامه خواهد يافت و درمان آنها بسيار سختتر خواهد شد.
اين بيماري ممكن است 4 تا 7 روز پس از اينكه دستگاه تنفسي آلوده شود و قبل
از اينكه گوسالهها علائم كلينيكي برجستهاي نشان دهند طول بكشد، و تا اين
مرحله تخريب مشخص و اغلب دائمي به ريهها وارد شده است. نتايج اين سناريو
مرگ بالاي گوسالهها و افزايش موارد مزمن بيماري را در پي خواهد داشت.
يافتههاي نكروپسي مربوط به مايكوپلاسما شامل وجود آبسههاي كوچك در ريه
ميباشند كه به آن يك منظرۀ دانه برنجي ميدهد. گوسالههاي مبتلا به
پنوموني مايكوپلاسمايي به درمانهاي استاندارد براي بيماريهاي كمپلكس تنفسي
گاوي يا BRDC پاسخ نميدهند و اغلب پس از يك ماه از درمان اوليه درباره
عود خواهند كرد.
آرتريت
برخي از گوسالههاي مبتلا به پنوموني
ناشي از مايكوپلاسما بوويس 2 تا 4 هفته بعد دچار آرتريت شديد خواهند شد.
سويههاي متفاوت مايكوپلاسما بوويس داراي احتمال متفاوت در ايجاد مشكلات
مفاصل هستند به طوري كه شيوع برخي از آنها با ابتلاي بسياري از گوسالهها
به لنگش همراه خواهد بود در حالي كه سويههاي ديگر ممكن است ديگر چنين
علائمي نداشته باشند. گوسالههاي مبتلا داراي مفاصل متورمي هستند كه بسيار
دردناك ميباشد لذا باعث ميشود كه آنها از راه رفتن به طرف آخور غذا و آب
امتناع كنند. زماني كه عفونت به مفاصل گوسالهها ميرسد احتمالاً تخريب
شديد ريهها رخ داده است. در موارد نادر، گوسالهها مبتلا به درگيري مفاصل
هستند بدون اينكه هيچ نوع علائم ريوي نشان دهند. مفاصل كارپ و استايفل
مهمترين مفاصلي هستند كه معمولاً درگير هستند، اما هر نوع مفصلي ميتواند
درگير شود. گوسالهها ممكن است در يك يا چند مفصل دچار لنگش شوند.
شكل 1 ـ گوساله مبتلا به آرتريت مايكوپلاسمايي كه داراي تورم در مفصل كارپ راست (زانو) است.
شكل2 ـ ريههاي يك گوساله تلف شده از پنوموني، مايكوپلاسمايي را نشان ميدهد كه در آن
ميكروآبسهها در سراسر بافت ريه مشاهده ميشود.
شكل 3- برش عرضي بافت ريه مبتلا به آبسههاي ناشي از مايكوپلاسما پنومونيه
شكل 4 -مفصل استافل يك گوساله مبتلا به آرتريت مايكوپلاسمايي است كه التهاب شديد كپسول مفصل را نشان ميدهد
در حاليكه سطح مفصل صاف است و صدمهنديده است.
تورم
مفصل ابتدا از التهاب كپسول و بافتهاي اطراف آن آغاز ميشود. اگرچه سطوح
استخواني پوشيده شده از غضروف در مفصل، بهبودشان بسيار ضعيف است، اما
درگيري آنها حداقل است. پيشآگهي گوسالههاي درگير بسيار اهميّت دارد و
حتي در برخي موارد مفاصلي كه شديداً درگير ميشوند، اغلب بهبود مييابند.
ساير علائم كلينيكي
درصد
اندكي از گوسالههاي گوشتي مبتلا به پنوموني مايكوپلاسمايي دچار عفونتهاي
گوش يا اوتيت ميشوند. اين گوسالهها داراي گوشهاي افتاده هستند كه چرك
از يك گوش يا دو گوش آنها خارج ميشود. در موارد نادر، مانكوپلاسما به گوش
داخلي حمله ميكند و باعث چرخش سروگردن، چرخش يا افتادن سر به يك سمت، و
يا عدم توانايي در برخاستن از طرفي كه به زمين افتاده است ميشوند.
(Smith,2002,p951). مايكوپلاسما همچنين ميتواند باعث سقط، ناباروري،
التهاب پستان، و التهاب چشمها درگوسالهگوشتيگردد اما اين موارد نادر
است
شكل 5- گوساله داراي گوش افتاده ناشي از اوتيت مايكوپلاسمايي را نشان ميدهد.
تشخيص
تشخيص
قطعي پنوموني مايكوپلاسمايي مشكل است زيرا M.bovis ميتواند از كشت ترشحات
بيني و مجاري هوايي فوقاني گوسالههاي نرمال جدا شود. به منظور اطمينان از
اينكه M.bovis در پنوموني دخالت دارد، نياز است از ريههاي گوساله جدا
شود. همانگونه كه قبلاً توصيف شد، اين باكتري نياز به محيط كشت اختصاصي
دارد. هنگامي كه درگيري مفصل با علايم گوشهايافتاده تنها در يك گروه
گوساله كه مبتلا به پنوموني هستند جلب توجّه كند. يا هنگامي كه پنوموني به
درمان پاسخ نميدهد بايد M.bovis شك كرد. بسيار مهّم است كه به خاطر داشته
باشيد كه برخي سويههاي M.bovis باعث لنگش يا افتادن گوشها نميشود، و
احتمال دارد كه گوسالههاي مبتلا به مايكوپلاسموز بدون وجود اين علايم
اضافي باشند. در ايالات متحده، M.bovis مهّمترين عامل بيماريزاي دستگاه
تنفسي گاوان است كه به خوبي به درمان پاسخ نميدهد.
درمان
مايكوپلاسما
به سختي به درمان جواب ميدهد زيرا بسياري از آنتيبيوتيكهاي موجود عليه
آن بياثراست. آنتيبيوتيكهاي مانند پنيسيلين، poly fex® ، Naxcel® ،
Excenel® ، Excede® باعث از بين رفتن باكتري به وسيله تخريب ديواره سلولي
باكتري ميشوند. از آنجائيكه مايكوپلاسما فاقد ديواره سلولي معمولي است،
اين آنتيبيوتيكها در درمان آن بياثرند. Micotil® نيز فاقد اثر يا داراي
اثر كم بر مايكوپلاسما است. اكسيتتراسايكلين (به صورت تركيبات LA-200® ،
Biomycin 200® ، Tetradure 200® و ديگر نامهاي ژنريك نتايج مختلفي در
درمان مايكوپلاسما داشته است). در يك مطالعه 50 درصد از موارد جدا شده
M.bovis به اكسيتتراسايكلين مقاوم بودند. Tulathromycin يا (Draxxin) ®
تنها داروي تأييد شده براي مايكوپلاسما است، و در مطالعهاي ديگر نشان
داده شد اين دارو احتمالاً مؤثرترين داروي شناخته شده است
.(Godinho,etal.2005) آنتيبيوتيك Draxxin مناسبترين دارو براي بيماري
مايكوپلاسموز است زيرا يك دُز آن 7 تا 14 روز در غلظت مناسب درماني خون
عليه باكتريهاي مايكوپلاسما و Mannheimia haemolytica، پاستورلا مولتي
سيدا و هيستوفيلوسسومني ، كه تمام آنها عامل BRDC هستند، باقي ميماند.
ساير داروها كه نتايج خوبي دارند عبارتند از Nuflor®، Adspec® ، ® Baytril
وAl80® نيز ميتوانند در درمان مايكوپلاسما هنگامي كه يك عفونت مركب به
M.haemolytica و مايكوپلاسما وجود دارد، مؤثر باشند.
دو عامل بسيار
مهّم در درمان مايكوپلاسما شناسايي سريع بيماري در اوايل بيماري و درمان
طولاني مدت است. گوسالههاي درمان شده در اوايل بيماري پاسخ نسبتاً خوبي
به بيماري ميدهند. نياز به درمان طولانيتر از معمول براي BRDC با توجّه
به اين واقعيت كه بدون درمان فشرده، درمان آن با پيشآگهي ضعيف همراه است
و بيماري 30 درصد از 70 درصد گوسالهها ممكن است عود كند تخريب ريه بيشتر
ميشود احتمال بهبود بيماري كمتر خواهد شد. امروزه پيشنهاد شده است كه
سطوح درماني مداوم آنتيبيوتيكها براي گوسالههاي مبتلا به مايكوپلاسما
پنومونيه به مدت 14 ـ 10 روز تجويز شود.
كلراتتراسايكلين به ميزان
25/0 تا 0/1 گرم به ازاي هر 100 پوند وزن بدن در هر روز ميتواند به غذاي
دام اضافه شود و پروتكل درماني به مدت 14-10 روز پيشنهاد ميشود. اگر به
عفونت مايكوپلاسما مشكوك شديد با يك دكتر دامپزشك براي انجام يك پروتكل
درماني كه مناسب با دستورالعملها و ارائه بهترين درمان مشورت نمائيد.
كاربرد آنتيبيوتيكها براي درمان مفاصل متورم معمولاً هنگامي كه پنوموني
كنترل شده است توصيه نميشود. مؤثرترين درمان براي گوسالههاي مبتلا به
آرتريت فراهم آوردن امكان دسترسي آسان آب و غذا براي آنها است تا از
گرسنگي و دهيدراتاسيون آنها پيشگيري شود. همچنين ضروري است چندين بار در
روز در اختيار اين گوساله آب و غذا قرار دهيد تا شروع به بهبود نمايند.
خوشايندترين جنبه اين بيماري اين است كه هنگامي كه پديدار ميشود، زمان
كافي براي بهبودي تعداد زياد گوسالههاي مبتلا خواهيد داشت. مفاصل براي
بهبودي كامل نياز به هفتهها تا ماهها زمان دارند و پس از آن گاوها شروع
به افزايش ميكنند.
پيشگيري
از آنجائيكه درصد زيادي از گاوهاي
سالم داراي M.bovis در دستگاه تنفسي فوقاني هستند، تقريباً براي
پرورشدهندگان، با توجه به اينكه تمام گاوهاي آنها از منابع بيروني هستند.
اجراي روشهاي بيوسكوريتي براي جلوگيري از ورود مايكوپلاسما به فارمهاي
آنها تقريباً غيرممكن است. با وجود اين، پرورشدهندگان گاو و گوساله بايد
يك پروتكل بيوسكوريتي دقيق در هنگام ورود گاو جديد به گله در نظر بگيرند.
از آنجائيكه بيماري مايكوپلاسموز بعد از BRDC رخ ميدهد، مهمترين جنبه
پيشگيري از پنوموني مايكوپلاسمايي (مايكوپلاسما پنومونيه) كاهش عوامل
استرسزا براي گاوهايي است كه مبتلا هستند. بايد عملكردهاي مشابهي براي
پائين آوردن خطر BRDC انجام ميدهند تا بهترين كار براي كاهش خطر
مايكوپلاسموز انجام گردد. واكسيناسيون مناسب، برنامههاي تغذيهاي، تقويت
برنامههاي مواد معدني باعث توسعه سيستم ايمني گاوها ميشود و باعث ميشود
آنها كمتر به BRDC و مايكوپلاسموز مبتلا شوند. تعداد گاوهاي خريداري شده
در هر زمان نبايد بيشتر از ظرفيت امكانات باشد گوسالههاي با ضعيف يا
داراي ريسك ابتلاي بالا نبايد خريداري شوند مگر اينكه از نزديك بررسي شوند
و به آساني براي درمان كنترل شوند. همچنين تفنگ مايعخوران و بلوسخوران
بايد در بين هر بار استفاده زماني كه به چندين گوساله به صورت رديفي
خورانده ميشود بايد ضدعفوني شوند. شناسايي و درمان حيوانات بيمار به طور
اوليه نهتنها تعداد موارد مزمن و مرگومير گوسالهها را كاهش ميدهد،
بلكه باعث كاهش انتشار بيماري بين جمعيت گاوهاي گوشتي ميشود.
خلاصه مقاله
مايكوپلاسما
يكي از مهّمترين علل پنوموني و لنگش مربوط به آن در گاوهاي گوشتي پرواري
است. فراواني و شدت بيماري در دهه اخير به طور سريع در حال رشد
است.شناسايي اوليه و درمان موارد بيمار و برنامه هاي كلي مديريت شروع و
شدت بيماري را كاهش ميدهد. اگر به بيماري مايكوپلاسما مشكوك شديد، با
دكتر دامپزشك خود تماس بگيريد. اگر اين بيماري سريعاً شناسايي نشود،
ميتواند باعث ضررهاي اقتصادي و مديريتي در يك فارم شود.
References:
ــ Currin, John.F,. Currin,N., Dee winter, w.,Mycoplasma in Beef Cattle, Virginia Cooperative Extention, (2007).
http://www.ext.vt.edu