آ – رسوبات تا اواخر ترياس با ويژگيهاي پلاتفرمي .
ب – رسوبات اواخر ترياس تا ميوسن از نوع رسوبات زمين ناوديسي.
پ – رسوبات كنگلومرايي همزمان يا بعد از كوهزايي آلپي پسين مربوط به زمان پليو - پليستوسن.
در
رسوبات كولابي كامبرين پيشين، ژوراسيك و ميوسن، چينهاي ناهماهنگ متعددي
تشكيل شده و گنبدهاي نمكي كامبرين در غرب چينخوردگي زاگرس تغييرات مختصري
در سيستم كلي چين خوردگي ايجاد كردهاند.
در
جنوب زاگرس رشته ارتفاعات تپه ماهوري به سن آلپي كه ذخاير بزرگ نفتي را در
بر دارند تا قسمتي از منطقه ساحلي خليج فارس گسترش مي يابند. اين تپه ها
بيشتر از رسوبات ميوسن بالايي و پليوسن تشكيل شده اند.
ماگماتيسم و متامورفيسم:
فعاليتهاي
آتشفشاني در منطقه چين خورده زاگرس وجود ندارد فقط در گنبدهاي نمكي آثاري
از سنگهاي نفوذي از قبيل دياباز و ريوليت مشاهده شده است كه سن آنها را به
اواخر پركامبرين نسبت مي دهند. از نظر فعاليتهاي دگرگوني نيز به جز
قطعاتي از سنگهاي دگرگوني كه در گنبد هاي نمكي ديده شده است رخنمون ديگري
وجود ندارد.
جايگاه تكتونيكـــــي:
افتخارنژاد(1359)
بر آنست كه بخش چين خورده زاگرس همراه با بخشي از آذربايجان كه از دوره
سيلورين تا پرمين در آن رسوبگذاري صورت نگرفته احتمالا بخشي از پلاتفرم
بالا آمده پالئوزوئيك ايران را تشكيل داده است. از زمان پرمين تا اواخر
ترياس حوضه رسوبي كم عمقي اين منطقه را در بر داشته و رسوبات تخريبي،
كربناتي و رخساره هاي محلي مركب از شيل و رسوبات تبخيري در آن بوجود آمده
است. از اواخر ترياس به بعد اين ناحيه به يك ناوه عميق تبديل شده است. به
نظر مي رسد زاگرس قسمت حاشيه اي و پرتحرك صفحه عربي بوده و در مراحل
انتهايي رسوبگذاري در اين حوضه زمين ناوديسي در اثر تغييرات تدريجي امتداد
نيروهاي فشارشي، محور چين خوردگي به سمت جنوب غرب متمايل شده است.
كاني
زايــــــي: اگر چه شماري ذخاير فلزي مس و سرب و روي را در اين كمربنــــد
شناسايي شده ولي مهمترين ذخايرمعدني غير فلزي موجود در آن عبارت است از:
ذخايري همچون بوكسيت، فسفات رسوبي، سلستين، بيتومين، سنگ گچ، دولوميت و سنگهاي آهكي با درجه خلوص بالا، سنگ نمك، پتاس و خاك سرخ.