تیتر : اطلاعات جامع و علمی درباره گیاه دارویی چای ترش ( چای مکی ) 2 خلاصه : تكنولوژي توليد و روش کاشت و آفات به همراه منابع متن کل خبر : تكنولوژي توليد
كاشت
خدمات اطلاع رسانی بیات کارز : چاي مكي معمولاً بوسيله بذر تكثير مي شود، اما گاهي به آساني از طريق قلمه
رشد مي كند. اين روش گياهان كوتاه تري ايجاد مي كند كه به صورت كشت مخلوط
در بين درختان و گياهان ديگر كاشته مي شود ( مثلاً همراه با سه محصول ديگر
) و در هند اين روش متداول تر است. اما عملكرد كاسبرگها نسبتاً پايين است
(Morton,1987 ). چون گياهي با ريشه هاي عميق است در تهيه بستر بذر شخم
عميق تا عمق 20 سانتي متر توصيه مي شود. اگر اين گياه فقط براي توليد
كاسبرگ كشت شود، زمان مناسب كشت در فلوريداي جنوبي ارديبهشت مي باشد. بطور
كلي كشت آن در فلوريدا معمولاً از فروردين تا اواخر مرداد مي باشد. اگر
كشت براي شاخ و برگ باشد ( رشد سبزينه اي ) بذر را مي توان در اسفند و
بدون تنك كردن كاشت (Morton,1987 ). در هندوستان كشت در فروردين ماه انجام
مي شود. براي باغچه هاي خانگي، بذر روسل بطور مستقيم در 15 ارديبهشت در
رديف هايي كشت و بعد از جوانه زني بفواصل يك متري تنك مي شوند
(James&Duke,1983 ). بذرها بيشتر در ابتداي بهار در گلخانه هاي گرم
كشت مي شود و به سرعت رشد مي كند. اگر رشد آنها را سالانه در نظر بگيريم
در ابتداي تابستان قسمت هاي اصلي آن شكل مي گيرد و بايد توسط چارچوب از
آنها بايد محافظت شود تا رشد آنها به طور كامل شكل گيرد. اگر بخواهيم به
عنوان يك گياه چند ساله مورد كشت قرار بگيرد بايد سال اول رشد را در
گلخانه و در اوايل تابستان از گلخانه خارج تا مورد پرورش قرار گيرد. قلمه
چوبي نشده بايد در ماههاي تير و مرداد در چارچوب بايد باشد. در طول مدت
زمستان اين گياه بايد در گلخانه هاي گرم مورد پرورش قرار گيرد و پس از
آخرين سرما از گلخانه خارج شود. براي توليد كاسبرگ ، بذرها بايد در يك
بستر مناسب كشت شوند زماني كه گياهچه ها به ارتفاع 10- 5/7 سانتي متر
رسيدند، به فواصل روي رديف 6/1- 3/1 متر و فواصل بين رديف 2/3 – 2 متر
نشاء مي شوند. اما بذرها معمولاً به طور مستقيم در مزرعه، به مقدار 6-4
بذر در هر كپه كشت مي شوند، كپه ها به فاصله 8/1- 9/0 متر روي رديف و 3-
5/1 متر بين دو رديف مي باشد، در مرحله 3- 2 برگي گياهچه ها به ميزان 50
درصد تنك مي شوند (Morton,1987 ). در كوازولو- ناتال كشت بذرها در پلاتهاي
به فاصله 1- 8/0 متر روي رديف و 5/1 – 2/1 متر بين دو رديف مي باشد، كه
تراكم10500- 6800 بوته در هكتار مي باشد و عمق كشت 5/1-1 سانتي مترمي
باشد. در هندوستان در اوايل فصل باران فروردين كشت در كپه هاي به فاصله 15
× 15سانتي متر در عمق 5/0 سانتي متر كشت مي شود. در مناطق معتدل به عنوان
محصول تابستانه كشت مي شود، ميوه آن نمي رسد و گياه آن قابل استفاده است.
كشت مي تواند با يك بذركار مدرن انجام شود و سپس نياز دارد با دست تنك شود
يا بذر مي تواند دستي كشت شود. يك ذرت كار كوچك مي تواند براي كشت دانه
هاي اين گياه مناسب باشد. با توجه به نفوذ ریشه های آن در خاک و نظر به
اهمیت کنترل علفهای هرز، اجرای شخم عمیق قبل از کاشت و افزودن 10 تا 14 تن
کود دامی به خاک توصیه شده است. در مناطقی که منبع آبیاری بارندگی می
باشد، بهترین زمان کشت بذر آغاز فصل بارندگی است. میزان بذر بر حسب روش
کشت و نوع بهره برداری فرق می کند و بین 11 تا 22 کیلوگرم در هکتار متفاوت
است. وجود رطوبت کافی خاک در موقع کاشت ضروری بوده و لازم است بین 32-20
درصد باشد. ازدیاد چای ترش معمولاً از طریق دانه انجام می شود. در هند
معمولاً به دو روش بذور کشت می شوند: 1- دست پاش 2- خطی، کشاورزان در هند
بیشتر از روش دستپاش استفاده می کنند که پس از آماده سازی زمین، بذور به
صورت ضربدری پخش شده و سپس با ماله روی دانه ها پوشانده می شود (43).
میزان بذر مصرفی در هکتار در روش دست پاش 15 تا 17 کیلوگرم و خطی 12-10
کیلوگرم توصیه شده است (41). در روش خطی فاصله ردیف ها 25 تا 30 سانتی متر
و روی ردیف 7 تا 10 سانتی متر توصیه شده است در روش دستپاش بعد از سپری
شدن چهار هفته از رشد گیاه باید به فاصله 15-12 سانتی متر گیاه
را تنک کرد. برای جلوگیری از حمله بیماریها قبل از کشت بذور با قارچ کش
تیمار می شوند در روش نشاء کاری هنگامی که بوته ها در خزانه به ارتفاع
10-5/7 سانتی متر رسیدند آماده انتقال به مزرعه می باشند (47 و 52).
داشت
1- كود دهي
در جاوا براي كود سبز قبل از اينكه دانه ها شروع به رسيدن و حداكثر تعداد
5 دانه رسيده بيشتر مشاهده نشود به خاك برگردانده مي شود
(Games&Duke,1983 ). در جاوا همچنين ميزان كود شيميايي توصيه شده براي
روسل، 80 كيلوگرم نيتروژن در هكتار ، 54- 36 كيلوگرم فسفرP2O5 در هكتار و
100- 75 كيلوگرم پتاس K2O در هكتار می باشد (James&Duke,1983 ). روسل
به مصرف نيتروژن پاسخ مطلوب مي دهد، كه در هند بميزان 45 كيلوگرم در هكتار
بشكل كمپوست يا كود مصرفي بهمراه مقدار كمي از فسفات بكار مي رود
(James&Duke,1983). كودهاي شيميايي تجاري بر اساس فرمولاسيون NPK،
7-6-4 نتايج رضايت بخشي داشته است. افزودن آمونياك رشد رويش را افزايش مي
دهد و توليد ميوه را كاهش مي دهد. به هر ميزان كه به طور طبيعي به سبزيجات
ديگر كود داده مي شود به اين گياه هم بايد داده شود. اما تنها نصف تا یک
چهارم مقداري كه به طور معمول براي سبزيجات ديگر مصرف مي شود، براي چاي
مكي بايد مورد استفاده قرار گيرد (James&Duke,1983 ). بذرهاي چاي مكي
در ماههاي فروردين، ارديبهشت و خرداد كشت شوند و با 300 و 350 و 400
كيلوگرم سولفات آمونيوم، 60 ، 120، 180 كيلوگرم پتاسيم و 350 كيلوگرم كود
فسفر در هكتاركوددهي شدند. و گياهان شاهد با 400 و 350 و 350 كيلوگرم كود
نيتروژن، فسفر، پتاسيم در هکتار كوددهي شدند و ملاحظه گرديد كه بالاترين
عملكرد كاسبرگ خشك و كاسبرگ تازه از تاريخ هاي كاشت در ماه ارديبهشت و
خرداد و استفاده از 350 كيلوگرم سولفات آمونيم و 120 كيلوگرم سولفات
پتاسيم در هکتار بدست آمد. مطالعات در اروپا نشان مي دهد كه ميزان كود
نيتروژن مورد نياز 130- 100 كيلوگرم در هكتار و فسفر 50 – 35 كيلوگرم در
هكتار و پتاس 140- 110 كيلوگرم در هكتار پيشنهاد شده است. توليد بيوماس
بالا نياز به مواد غذايي بالايي دارد كه براي توليد 20 تن در هكتار
بيوماس، نیتروژن100 كيلوگرم در هكتار ، فسفر 17 كيلوگرم در هكتار و پتاس
220 كيلوگرم در هكتار توصيه مي شود. با توجه به نیاز چای ترش به نیتروژن،
فسفر و پتاسیم میزان 100 کیلوگرم نیتروژن و 31 کیلو گرم فسفر و 148 کیلو
گرم پتاسیم و 152 کیلو گرم کلسیم توصیه شده است. فسفر به توسعه مناسب ریشه کمک می کند و پتاسیم که سبب توانایی تحمل به خشکی، مقاومت به آفات و بیماریها در گیاهان می گردد و همچنین در بهبود کیفیت فیبرهای تولیدی نقش دارد قبل از کاشت مصرف می شود ( 43 و 66).
2- علفهاي هرز
وجين كردن و از بين بردن علفهاي هرز در ابتداي فصل رشد لازم مي باشد، اما
بعد از اينكه گياه به 60- 45 سانتي متر ارتفاع رسيد روي علف هاي هرز سايه
اندازي نموده و باعث حذف علف هاي هرز مي شود (Morton,1987 ). وجین کاری در
اوایل رشد گیاه لازم بوده و اولین وجین یک ماه بعد از کشت انجام می شود. معمولا وجین کاری تا هفته پنجم از سن گیاه
صورت می گیرد(66). علف كش توصيه شده در مزارع چاي مكي جهت عملكرد فيبري
بيشتر استفاده از مخلوط پرلميترين و آمترين بميزان 5/1 ليتر در هكتار مي
باشد. تري فلورالين و آلاكلر بميزان 2 ليتر در هكتار از جمله آفت كشهاي
توصيه شده در زراعت چاي مكي به منظور توليد فيبر مي باشد (Messiaen,1975
). استفاده از علف كش فلوكلرالين كه به مقدار 1 كيلو گرم در هكتار، 7- 3
روز قبل از كشت و يك بار وجين دستي در 35 روز پس از كشت باعث كنترل علف
هرز شد و عملكرد فيبر بالاتر از 94/1 تن در هكتار را موجب شد. استفاده از
فلوآزي فوب – متيل، 20 روز پس از سبز شدن ضعيف ترين كنترل علف هرز و پايين
ترين عملكرد فيبري را موجب گرديد. چاي مكي به سايه اندازي مقاوم نيست و
بايد هميشه عاري از علف هرز باشد و وجين كردن در ماه اول كشت ضروري مي
باشد. طي يك آزمايش مزرعه ايي در هندوستان كه بر روي واريته آلتيزيما
انجام شد جهت مقايسه روشهاي مختلف مديريت و كنترل علف هرز ، ملاحظه گرديد
كه وجين دستي در 35- 20 روز پس از كاشت بالاترين ميزان كارايي كنترل علف
هرز 6/97 درصد و عملكرد فيبر 20 تن در هكتار داشت. یکی از ترکیبات توصیه
شده علف کشها در مزارع چای ترش (جهت حصول عملکرد فیبری) استفاده از مخلوط
پریمیترین و آمیترین به میزان 5/1 لیتر در هکتار می باشد (39).
3- گل دهی
گل دهی از اواخر شهریور یا اوایل مهر شروع می شود و کاسبرگها در آبان و آذر آماده برداشت می باشد. برداشت میوه به روش چینی باعث می شود جوانه های خفته فعال شده و دوره گلدهی گیاه تا اواخر بهمن ماه طول بکشد در صورتی که به روش سودانی برداشت شود گیاه در دی ماه از بین می رود. هرس اولیه شاخه زایی و نمو بیشتر شاخه های گل دهنده را افزایش می دهد (56 و 65).
4- آفات و بيماريها
الف- حشرات
شپشك ها بسيار حائز اهميت مي باشند. شپشك ها بهترين زمان سمپاشي براي
كنترل آنها در بهار زمانيكه جوان هستند و حركت مي كنند مي باشد . سمپاشي
بايد در زمانيكه شپشك ها سفيد و كوچك هستند شروع شود و از اسفات و فن
پیروکسی میت و يك محلول شوينده ضعيف استفاده شود .استفاده از دی متوات ها
نيز براي كنترل آنها موثر مي باشد. در استراليا سه گونه سوسك با نام هاي
علميbreweri Nisotra ، Lagris cyanea، Rhyparida disco Punctulata به
برگهاي جوان حمله مي كنند (Morton,1987 ). روسل سفيد به شدت توسط سوسك
كاكائو با نام علمي Steirastoma breve مورد حمله قرار مي گيرد. اما در
ترينيداد كشت مخلوط با روسل قرمز ميزان آلودگي را كاهش داده است. آفات كم
اهميت مانند پولك داران يا فلس داران با نام علمي Hemichionaspis
aspidistrae ، Coccus hesperidum شاخه ها و ساقه ها را مورد حمله قرار مي
دهند ( Morton,1987 ). شته زرد، با نام علمي Aphis gossypii ، كه به
برگها،گلها و جوانه ها خسارت مي زند (Morton,1987) . شته ها حشراتي مكنده
با بدني نرم هستند كه مي توان توسط صابون مايع 1 قاشق غذا
خوري در گالن يا با فشار شديد آب آنها را از بين برد. آفت غوزه پنبه با
نام علمي ( Dysdercus suturellus ) به كاسبرگهاي رسيده خسارت وارد مي كند.
. چاي مكي به آفت كشها بسيار حساس است. بهترين زمان اسپري آفت كش ها اوايل
صبح يا غروب آفتاب در دماي كمتر از 27 درجه سانتیگراد مي باشد . و بايد هر
دو سطح برگ سمپاشي شوند . گياهان بايستي 2-1 روز قبل از سمپاشي آبياري
شوند . مالاتيون و متومیل براي چاي مكي مضر هستند . بيشتر آفات چاي مكي را
مي توان بوسيله 1 قاشق از اسفات 75 درصد يا 2/1 قاشق از فلووانیلیت حل شده
در يك گالن آب كنترل نمود.
آفت برگ خوار
حشره ای به نام maconellic ccus hirsutus می باشد و از مریستم انتهای و
برگ چای ترش تغذیه می کند. جهت کنترل آن از سموم پاراتیون 4 درصد و یا از
فنیتروتیون 4درصد استفاده می شود (55).
سوسک برگ خوار
این حشره به نام isotra orbiculatate N می باشد و از برگ چای ترش تغذیه می کند و از آفات مهم در کشور هندوستان می باشد.
آفت Pseudococcus virgatus
يكي از مهم ترين آفات چاي مكي در بنگلادش مي باشد. آلودگي مزرعه در تير
آغاز و جمعيت آفت در نيمه آخر مرداد به اوج خود مي رسد . و شدت خسارت اين
آفت بيشتر از 85- 65 درصد مي باشد. در طي فصل زراعي دو نسل دارد . زمستان
را روي Hibiscus cestrum nocturnum ، Esculentus و يكسري گياهان زينتي بسر
مي برد.
كنترل: دشمنان طبيعي آن لارو شكارچيان Spalgis epius و Scymnus castaneus هستند . مصرف ديازينون نتايج قابل توجهي داشته است .
زنجرك Amrasca biguttula
اين زنجرك چاي مكي را مورد حمله قرار مي دهد . نمف ها و بالغين زير برگ ها
مستقر شده و شيره گياهي را مي مكند. علائم : برگهاي آلوده چروكيده شده و
در آخر زرد مي شوند . لبه برگها قرمز يا قهوه اي شده و گياهان آلوده
كوتوله مي شوند. مبارزه : جلوگيري از كاشت گياهان خانواده مالواسه
(Malvace) ، سولاناسه (Solanace ) در جوار هم خودداری شود. استفاده از
متيل ديمتيونE c 20 در 500 میلی لیتر در ایکر، دي متوات امولسیون شونده 30
درصد به میزان 300 میلی لیتر در ایکر ، مونوكروتوفوس wsc36(کنستانتره قابل
حل در آب) در 400 میلیتر در ایکر مخلوط با mc5/0 صابون مايع در هر ليتر از
محلولهای اسپری.
كرم خاردار پنبه Earias insalana
از آفات مهم H.Sabdariffa مي باشد . ميزبان هاي ديگر آن كتان و ذرت مي
باشد . اين آفت عمدتاً به ميوه حمله مي كند و بيشتر از 20 درصد خسارت به
كپسولهاي چاي مكي مي زند. در فلوريدا سفيدك هاي سطحي مي بايست كنترل شوند
همچنين Phoma sabdariffae خساراتي را ايجاد مي كند . همچنين توسط عوامل
ذيل از جمله Aecidium hibiscisurattense، Alternaria macrospora،
Cercospora abelmoschi، Phytophthora parasitica ، Sclerotium rolfsll
مورد حمله قرار مي گيرد. گياهاني كه توسط بيماريهاي لكه برگي مورد حمله
قرار مي گيرند با بكارگيري قارچ كش ها، كنترل مي شوند.
ب- باكتريها
باكتري Bacillus solanacearum از روسل جداسازي شده است. در بين ساير آفات
كه به روسل حمله مي كنند مي توانيم از Anomis erosa،Cosmophila erosa،
Nistora gemella،Phenacoccus hirsutus،Tectocoris diophthalmus ، نام ببريم
3- ويروس ها
گياهان روسل توسط تعدادي از ويروس ها مورد حمله قرار مي گيرد از جمله ويروس ها پيچيدگي برگ پنبه، ويروس موزائيك زردي رگبرگ.
4- قارچها
پوسیدگی ریشه
رطوبت نسبی زیاد در طی ماه های خرداد و تیر می تواند به شیوع این بیماری
کمک کند، حضور رطوبت بالا در خاک برای مدت زیادی این بیماری را باعث می
شود، گیاه
پژمرده شده و بتدریج خشک می شود(55). این بیماری در اثر قارچ Rizoctonia
bataticola به تنهایی یا با ترکیب با قارچ Fusarium oxysporua به وجود می
آید. توسط سموم جیوه ای یا کاپتان که بذور را قبل از کشت با آن آغشته می
کنند کنترل آن انجام می شود.(55)
پوسیدگی چشمی
بیماری روی ساقه به شکل نقطه های قهوه ای رنگ ایجاد شده سپس توسعه یافته و به هم متصل
می شوند که در نهایت باعث آلوده شدن ساقه و شکستن آن می شود این بیماری در
اثر قارچ Myrothecium roridum بوجود می آید. با سموم قارچ کش مبارزه انجام
می شود (59).
پوسیدگی ساقه
این بیماری در اثر قارچ Phytophthora paraititica به وجود آمده میدان عمل
این قارچ هم در خشکی و هم در آب می باشد ساقه آلوده شده سیاه رنگ شده و گیاه
از بین می رود یک بیماری مهم در مزارع چای ترش هند می باشد و فعلاً بوته
هایی که مقاوم به این بیماری باشد وجود ندارد. اين قارچ دامنه ميزباني
وسيعي از جمله گوجه فرنگي، لوبيا ، پياز ، توت فرنگي، چاي مكي دارد. علائم
بيماري در چاي مكي بصورت پوسيدگي ساقه ظاهر شده و از سطح خاك به سمت بالا
گسترش مي يابد و ايجاد پژمردگي مي كند. كنترل: در يك آزمايش تاثير چند
قارچكش سيستميك و غير سيستميك بر روي بيماري پوسيدگي ساقه و طوقه بررسي شد
. Calixin ( تري دمورف ) و Kitazin ( IBP ) بهترين تيمار كننده هاي بذر
بودند . براي تيمار خاك دي فولاتان ( كاپتافول) بيشترين كارايي را داشت و
متعاقب آن Blitox ( آكسي كلريدمس) بيشترين تاثير را داشت و دي تان z-18 (
زنيب) و دي تان m-45 ( مانكوزب) اثر كمتري داشتند. در يك آزمايش ديگر بكار
بردن قارچ كش هاي دي فولاتان ( كاپتافول) و ترزان هنگاميكه قبل از تلقيح
در خاك بكار برده شوند باعث كاهش خسارت مي شوند. در مطالعات آزمايشگاهي
عليه Ph.Parasitica با بكار بردن5w agrosan (استات توليل مركوري) در P.P.M
79 بطور كامل از جوانه زدن زئوسپورها جلوگيري كرد. اثر تاريخ كاشت روي
شيوع بيماري در روسل بررسي شد. این بیماری توسط اکسی کلرید مس 50 درصد به
میزان 3 کیلوگرم در هکتار قابل کنترل می باشد(55). در خصوص پوسیدگی ساقه
یک آزمایش مزرعه ای در طی سال های 86-1984 در هند، بنگال غربی و چند کشور
دیگر انجام شد. بیشترین محصول زمانی به دست آمد که گیاهان
در اول فروردین کاشته شده و در هفته سوم آبان برداشت شدند. زیرا در این
فاصله شیوع بیماری دارند. در یک بررسی دیگر تأخیر در تاریخ کاشت چای ترش
فیبری از اول اردیبهشت به اول تیر باعث کاهش محصول فیبر از 5/3 تن در
هکتار به 6/0 تن در هکتار گردید و درصد گیاهان
آلوده به Phytophthora از 2/9 به 8/41 درصد افزایش یافت. به ازای هر واحد
افزایش محتوای رطوبت خاک ( در یک گلدان آزمایشی) میزان آلودگی فایتوفترایی
به نسبت چشمگیری( 1/1 درصد) افزایش یافت. محتوای رطوبت 65 درصد بالاترین
حدی بود که در بالاتر از آن هیچ افزایش بیشتری در شدت بیماری رخ نداد (9).
سطوح مختلف کودهای ازت، فسفر، پتاس روی توسعه بیماری بررسی شد. پتاسیم و
نیتروژن به میزان قابل توجهی روی توسعه بیماری نقش دارند در حالی که
هیچکدام از ترکیبات NK , NP , PK, NPK تأثیر چشمگیری در توسعه بیماری
ندارند. این داده ها نشان می دهد که گسترش بیماری با استفاده از کودهای
کامل تحت تأثیر قرار نمی گیرد(9). در مطالعات آزمایشگاهی علیه
ph.parasitica روی چای مکی w 5 agrosan (استات تولیل مرکوری) در p.p.m
79بطور کامل از جوانه زدن قارچ جلوگیری کرد. همچنین بذرهای خشک با مانکوزب
به میزان 3 گرم در 1 کیلوگرم تیمار شده از رشد این قارچ جلوگیری نمود(9).
در طي سالهاي 1968-1984 در هند، بنگال و چند كشور ديگر انجام شد. بيشترين
محصول زماني بدست آمد كه گياهان در اوايل فروردين كاشته شده و در هفته سوم
مهر برداشت شدند، زيرا در اين فاصله شيوع بيماري كمتر بود. درجه حرارت خاك
و ميزان بارندگي رابطه معني داري با شيوع بيماري دارند. در يك آزمايش ديگر
تاخير در تاريخ كاشت چاي مكي فيبري از اول ارديبهشت به اول تير باعث كاهش
محصول از 5/3 تن در هكتار به 6/0 در هكتار گرديد و درصد گياهان آلوده به
فيتوفترا از 2/9 به 8/41 درصد افزايش يافت. نكاتي كه براي كاهش خسارت
فيتوفترا بايد رعايت كرد: 1- كاشت محصول در زمين هاي زهكشي شده 2- كاشت
زود هنگام محصول 3- كاشت بيشتر از دو سال محصول در يك زمين
پوسیدگی برگ
این بیماری عمدتاً در کشور هندوستان وجود دارد. عامل آن قارچ
Phoma-sabduriffae می باشد. ابتدا قارچ به نوک برگها حمله کرده و سبب سیاه
رنگ شدن آن می گردد. با پیشرفت بیماری تمام برگ سیاه می شود که حاکی از
آلودگی کامل برگ است، برگهای آلوده از بوته جدا شده و نهایتاً بر روی رشد گیاه اثر نامطلوبی می گذارد(55) .
عامل پوسيدگي ريشه Fusarium Soloni
عامل پوسيدگي ريشه Fusarium Solaniكه باعث پوسيدگي ريشه چاي مكي در هند
شده است. Fusarium Oxysporium از چاي مكي جدا شده است كه باعث پژمردگي
آوندي مي شود.
نماتد
يكي از دشمنان طبيعي و اصلي روسل نماتد گره ريشه، با نام علمي Heterodera rudicicola مي باشد .
بیماری ایجاد کننده گال، این بیماری توسط Meloidogyne incognita در چای
ترش بوجود می آید و به سرعت توسعه پیدا می کند در خاکهای مزروعی شنی این
بیماری بیشتر شایع بوده و بهترین راه کنترل آن کشت های تناوبی می باشد(55)
برداشت
1- كاسبرگ
اولین میوه ها 3 هفته بعد از گل دهی آماده برداشت می باشد. میوه
ها باید قبل از ظهور هر گونه بافت چوبی در کاسبرگ جمع آوری شوند، در این
مرحله کاسبرگها نازک، پیچیده و گوشتی هستند و کپسولها به آسانی جدا می
شوند کاسبرگها حدوداً 40 تا 50 روز بعد از ریزش گلبرگها به حداکثر اندازه
خود می رسند. جدا کردن کاسبرگها از کپسول و خشک کردن آنها باید در حداقل
زمان ممکن انجام شود در غیر این صورت کپک ها سریعاً رشد کرده باعث فساد
کاسبرگها خواهد شد (59). میوه ها به طور مداوم از پایین به بالا می رسند به بیان دیگر گل آذین از پایین به بالا می رسد. برداشت میوه
ها در صبح آسانتر از انتهای روز است در صورتی که برداشت دیر شود دمگل ها
سفت شده و بایستی از قیچی باغبانی استفاده کرد (60). شروع گلدهي از شهريور
تا مهر مي باشد و برداشت كاسبرگها در ماههای آبان و آذر است. زمان برداشت
كاسبرگها با رسيدن دانه همزمان است. كاسبرگهاي قرمز تازه مرطوب بعد از
افتادن گل و قبل از خشك شدن و باز شدن غلاف دانه ها برداشت مي شود. هر چه
كپسول مدت بيشتري بعد از اينكه دانه ها شروع به رسيدن مي كند روي گياه
باقي بماند. نور خورشيد باعث ترك خوردگي كاسبرگ و فساد آن با توجه به نوع
رقم و در كيفيت آن موثر مي باشد. برداشت كاسبرگها با دست انجام مي شود و
در طي مرحله برداشت بايد براي جلوگيري از آلودگي با مواد خارجي و زائد به
هيچ وجه كاسبرگ با زمين يا سطوح آلوده تماس پيدا نكند. كيسه ها يا مخزن
هاي تميز بايد براي حمل از مزرعه به محل خشك كردن مورد استفاده قرار گيرد.
براي جلوگيري از آلودگي زمان بين برداشت و خشك كردن بايد حداقل باشد.
برداشت امروزه به صورت روشهاي متفاوتي انجام مي شود. در مكزيك كل گياه
بريده و به محل نزديكي براي جدا كردن كاسبرگ ها برده مي شود. در چين تنها
كاسبرگهاي رسيده بوسيله قيچي باغباني برداشت مي شوند و كاسبرگهاي نارس
براي رسيدن در زمين تا رسيدن باقي مي مانند. زمين تقريباً هر 10 روز يكبار
تا آخر فصل رشد برداشت مي شود. كاسبرگ از غلاف دانه ها بوسيله دست يا فشار
دادن يك ابزار نوك تيز به بافت تازه كاسبرگ صورت مي گيرد و باعث جداسازي
آن از غلاف دانه ها مي شود. در حدود 3 هفته بعد از آغاز گلدهي اولين ميوه
ها آماده چيدن مي باشند. ميوه از كاسبرگهاي قرمز رنگ بزرگي كه تخمدانهاي
كوچك دانه را احاطه كرده اند تشكيل مي شود. ميوه ها بايد قبل از ظهور
هرگونه بافت چوبي در كاسبرگ جمع آوري شوند. آنها بايد نازك ، پيچيده و
گوشتي باشند (James&Duke,1983 ). معمولاً كاسبرگها 30- 20 روز پس از
ريزش گلبرگها ، به حداكثر اندازه خود مي رسند و 20 – 10 روز پس از آن
رسيدگي كامل حاصل مي شود. بنابراين بهترين زمان برداشت 50- 40 روز بعد از
ريزش گلبرگها مي باشد. برداشت كاسبرگ از گياه چاي مكي به صورت دستي انجام
مي شود. بدين ترتيب كپسولها يا بصورت يك چين در انتهاي فصل رشد يا طي چند
چين متوالي از گل آذينهاي گياه جدا مي گردند، در مرحله بعد كاسبرگها از
تخمدان كپسول با دست جدا مي گردند كه پس از آن بايد خشك شوند . در سودان
كشاورزان اجازه مي دهند دانه كاملاً برسد و برگها پيش از برداشت ريزش
كنند. كاسبرگها را مي توان 120- 90 روز بعد از نشاء كاري برداشت كرد.
2- شاخ و برگ
جهت استفاده از شاخ و برگ گیاه برای تعلیف دام ها بریدن شاخ و برگ این گیاه
در سه مرحله انجام می گیرد که اولین مرحله از 6 هفته پس از نشاء کردن شروع
شده و ساقه از ارتفاع 5/7 تا 10 سانتی متر قطع می گردد. دومین مرحله 4
هفته بعد انجام می شود و سومین مرحله بریدن ساقه حدوداً چهار هفته بعد
انجام می گیرد. سپس گیاهان بریده شده تنک شده و بقیه گیاهان رشد کرده و میوه
آن به عنوان یک محصول ثانویه برداشت می شود (31 و 59). پس از آن گياهان
بريده شده، 2 رديف از 3 رديف حذف مي شود و سپس به گياهان باقي مانده اجازه
رشد داده مي شود و ميوه به صورت يك محصول ثانويه برداشت مي شود.
3- فيبر
بهترین کیفیت فیبر تولیدی از چای ترش در هنگام گل دهی می باشد که حدود 3
تا4 ماه پس از کشت حاصل می شود. ساقه ها از سطح زمین برداشت و در دسته
هایی منظم در آب خیس می شوند و سپس فیبر از ساقه به وسیله دست یا ماشین
جدا می گردد. الیاف موجود در پوست
جهت مرحله بعدی آماده مصرف می شوند، یک کارگر در هر روز 36 تا 45 کیلوگرم
فیبر تمیز خشک را جدا می کند (39). براي توليد فيبر ميزان بذر مصرفي 22-
11 كيلوگرم در هكتار مي باشد، كه فاصله كشت روي رديف 15 سانتي متر و بين
دو رديف 15 سانتي متر مي باشد. در اوايل فصل باران بذز به عمق 5/0 سانتي
متر كشت مي شود. اين نوع كشت معمولاً براي ساقه هاي دراز و شاخ و برگ كوچك
مي باشد. زمان برداشت فيبر حدوداً 4- 3 ماه پس از كشت كه در اندونزي اين
مدت 10 ماه مي باشد. اگر برداشت در زمان گلدهي انجام شود بهترين كيفيت
فيبر حاصل مي شود. ساقه ها از سطح زمين بريده شده و در دسته هايي بسته
بندي مي شوند تا زماني كه فيبر از چوب جدا شود خيس مي شوند آنگاه شسته شده
و در نور آفتاب خشك مي شوند. يك كارگر ماهر مي تواند 45- 36 كيلو گرم فيبر
تميز و خشك را روزانه به اين روش جدا كند ، اگر از يك ماشين پوست
كني استفاده شود نيازي به خيساندن نمي باشد (James&Duke,1983 ).
برداشت گياه براي توليد فيبر 10 – 3 ماه بعد از كاشت مي باشد و مقدار
توليد فيبر در طي دوره گلدهي زياد است . اگر براي توليد فيبر روسل برداشت
شود ، فيبر استخراجي تنها 9/7 – 3/1 درصد از مواد ساقه را شامل مي شود ، و
باقي آن حداقل 10 برابر بيشتر از فيبر است (Crane ,1949 ) ( مشخص نيست آيا
درصدهاي كرين بر اساس مواد خشك است يا خيس). ميزان فيبر در ساقه ها حدود 5
درصد است ( James&Duke,1983 ) . به منظور برداشت الياف مي توان 240 –
90 روز بعد از نشاء كاري برداشت كرد . اگر گلدهي مدنظر نباشد براي توليد
الياف طول روزهاي بلند براي مدت 4 – 3 ماه يك عامل مهم است.
دانه
برداشت دانه وقتی صورت می گیرد که میوه
های واقع در محور گل آذین از پایین تا وسط آن کاملا رسیده باشند.پس از قطع
بوته ها چندین روز به منظور خشک شدن رها می شوند و سپس عملیات کوبیدن و
جداسازی بذور انجام می پذیرد(69).
خشك كردن
خشك كردن را مي توان به روشهاي مختلفي انجام داد. خشك كردن با تهويه كافي
با استفاده از حصيرهاي گوني ، نايلوني ، بافتني انجام مي شود . تا از پخته
شدن توسط نور خورشيد كه كيفيت را كاه ش مي دهد جلوگيري شود . همچنين مي
توان از يك صفحه تميز پلاستيكي كه در روي زمين قرار داده شده با پخش كردن
لايه نازكي از كاسبرگ چاي مكي بر روي آن خشك كرد . اما اين روش باعث هجوم
حشرات و قارچ ها و كپك ها مي شود. پهن كردن كاسبرگها بر روي پرده ها يا
چهار چوب هوادهي را بيشتر كرده و زمان خشك كردن را كاهش مي دهد. اگر از
روشهاي خشك كردن حرارتي استفاده بشود بايد توجه داشت كه دما از 43 درجه
سانتي گراد بالاتر نرود .
الف- خشك كردن طبيعي كاسبرگها
در اين روش كاسبرگها را پس از جدا كردن از كپسولها ، روي گوني يا صفحات
مشبكي كه هوا در دو طرف آنها جريان داشته باشد در سايه پهن مي كنند تا خشك
شود .
ب- خشك كردن مصنوعي كاسبرگها
در اين روش از دما و جريان هواي مصنوعي براي خشك كردن كاسبرگها استفاده مي
گردد. بدين صورت كه براي اين منظور استفاده از دماي كمتر از 40 درجه سانتي
گراد و استفاده از جريان هواي بالا و شديدي خصوصاً در مراحل اوليه خشك
سازي توصيه مي گردد ( Mcgaw,1986 ).
عملكرد
در هاوايي روسل در كشت مخلوط وزن تر كاسبرگ16000 كيلوگرم درهكتار و به
تنهايي 19000 كيلوگرم در هكتارمحصول مي دهد(James&Duke,1983). عملكرد
در كشت دو منظوره 17000 كيلو گرم شاخ و برگ در 3 مرحله ساقه بري و 6300
كيلو گرم كاسبرگ توليد مي كند (Morton,1975 ). توليد كاسبرگ تازه در هر
گياه از 3/1 كيلوگرم در كاليفرنيا تا 8/1 پورتوريكو و 25/7 كيلوگرم در
فلوريداي جنوبي متغير مي باشد. در هاوايي روسل در كشت مخلوط با روبر 16800
كيلوگرم در هكتار عملكرد داشت (Morton,1987 ). عملكرد قسمت سبز گياه (قسمت
هوايي ) 50- 40 تن در هكتار گزارش شده است. نسبت خشك كردن 10 به 1/1 است
يعني از هر 4/45 كيلوگرم كاسبرگ تازه 99/4 كيلوگرم كاسبرگ خشك تهيه مي
گردد. ميانگين محصول 250 كيلوگرم در هكتار است، اما تا 500 كيلوگرم در
هكتار گزارش شده است. ميانگين توليد فيبر 1700 كيلوگرم در هكتار تا 3500
كيلوگرم در هكتار نيز گزارش شده است. ميزان فيبر در ساقه ها حدود 5 درصد
است. عملكرد فيبر 4- 1 تن در هكتار گزارش شده است. به طور كلي عملكرد فيبر
1600 كيلوگرم در هكتار و در آفريقاي غربي نزديك 650 كيلوگرم در هكتار،
2100 كيلوگرم در سري لانكا، 1500 كيلوگرم در جاوا و به طور تجربي عملكرد
از 3400- 1200 كيلو گرم در هكتار در مالزي (James&Duke,1983 ). واريته
تون-کیو از جمله واريته هاي فيبري چاي مكي مي باشد كه در تايلند مورد كشت
قرار مي گيرد و تاريخ كشت آن در اين كشور عمدتاً اواخر فروردين و زمان
مناسب برداشت آن 165 روز پس از كاشت مي باشد و متوسط عملكرد فيبر آن بين
2775- 1965 كيلوگرم در هكتار مي باشد (Sermsri& Duyapat,1987 ). در
آزمايش عملكرد ماده خشك واريته آلتيزيما چاي مكي در تايلند، بصورت تك كشتي
1/ 12 تن در هكتار گزارش گرديده است (Ponyskul,1990 ). در يك بررسي در
مورد توليد دانه چاي مكي و كنف ميانگين عملكرد دانه بدست آمده براي چاي
مكي 600-400 كيلوگرم و براي كنف 500- 300 كيلوگرم بيان گرديده است
(Singh,1985 ).منبع:شیراحمد سارانی1 – بهروز میر2
1- عضو هئیت علمی دانشگاه زابل 2- کارشناس ارشد زراعت دانشگاه زابل
منابع مورد استفاده
1- آمار گياه چاي ترش ( 1385 ). مديريت جهاد كشاورزي ايرانشهر.
3- ترابي، ع. ( 1383 ) بررسي اثر تاريخ كاشت و فاصله رديف بر عملکرد چاي
مكي. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده كشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي
واحد جيرفت.ص 125
4- حاجي فرجي، م. حاجي ترخاني، وا ( 1376 ). اثر چاي ترش بر پر فشاري اوليه خون 2، شماره 6: 64-57 ناشر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی.
5- خور سندي، ه. حاج سيد هادي، م ( 1380 ). محصولات زراعي مورد كشت در ايران. نشريه شماره 354/80 معاونت زراعت جهاد كشاورزي.
6- صندوق داران، م ( 1379). گزارش پيرامون كشت آزمايشی گياهان چاي ترش در
چاه نيمه زابل. معاونت آموزش و تحقيقات مركز تحقيقات منابع طبيعي و امور
دام استان سيستان و بلوچستان.
13-Adamson, W.C.an_d J.E ,O’Bryan1981. Inheritance of photosensitivity in roselle, Hibiscus sabdariffa. J. Hered. 72: 443-444
27- Arnon, L.1972. crop produetion in Dry Regions, Vol. II cam bridge univ. press London
14- Babalola, S.O., A.O. Babalola an_d O.C. Aworh, 2000. Copositional
attributes of the calyces of roselle (Hibiscus sabdariffa. L). J. Food
Technol in Africa, 6: 133-134.
15- Chakravarty, K.an_d N.C, Basu.1972. The anthocyanin pigmentation
pat- tern in Hibiscus sabdariffa L. an_d its mode of inheritance, with
special reference to the variation intermedius. Genetica 43: 366-374
4- Crane, J.C. 1949. Roselle-a potenlially important plant Fiber. Econ. Bot. 3:89-103.
10- Duke, J.A. 1979. Ecosystematic data on economic plants. Quart. J. crude Drug Res. 17 (3-4) : 91-110.
12- Duke. J. 1983. Han_d book of Energy crops
8- Duke, J.A. 1978. the quest for to lerant germplasm. P. 1-61. In: ASA
special symposium 32, crop to lerance to sub optimal lan_d conditions.
Am. Soc. Agron. Madison, WI.
18- Facciola. S. cornucopia- A source Book of Edible plants. Kam pong publications 1990
18- Follin,J.C, Zuijlen. T.V. 1972. 4 years of experiment attain on
Kenaf an_d roselle in the Ivory coust. Tokon et fibres tropicales. 27:
2, 265-268. (27:).
13- Huxley.A.1992. .the New RHS Dictionary of Gardening.
16- Howard, A.an_d G.L.C, Howard. 1911. Studies in Indian fibre plants.
No. 2. On some new varieties of Hibiscus cannabinus L. an_d Hibiscus
sabdariffa L. Indian Dep. Agric., Mem. Bot. Serv. 4: 9-3.
9- IbramhimRS, MikoHM, Altheacc 1998. Effect of N.P.K fertilization on the yield of Roselle.
11- James A .Duke. 1983. Han_d book of Energy crops. unpolished.
13- Khafaga, E.R, Koch. H, 1980. Stage of maturity an_d quality of
roselle (Hibiscus sabdariffa var. sabdariffa).I. organic acids.
Angewan_dte- Botanik. 54: 5-6, 278- 293, 14
16- Komaro v.V.L.1968. flora of the USSR. Israel program for scientific Translation.
17-lakshmi , MB an_d MV, Naidu . 1995. Effect of time of sowing an_d
topping on seed yield of roselle ( Hibiscus sabdariffa ). Indian Jaunal
of Agronomy 40 : 4 , 682.
18- Laila, M. Hilmy an_d nadia Gad. 2002. Effect of cobalt fertilization
on the yield, quality an_d the essential oil composition of parsley
leaves. Arab Univ. J. of Agric Sci. Ain Shams Univ. , Cairo, Egypt,
10(3): 803-829.
19- Maheshwari S. 1997. Kenaf as an alternative for Wood for Pulp an_d
Papar making Phoenix Pulp an_d Paper Public Co., LTD. Khon Kean ,
Thailan_d.
15-McCaleb, R ,1996. Roselle production manual (Hibiseus sabdariffa) . Herb Research foundation, USA.
17- MCGaw, D.R, Fraser, I. 1986.Ananalysis of sorrel (Hibiscus
sabdariffa) drying an_d its effect on subsequent processing . Drying 86.
proceedings of 5 tn International symposium on Drying, Cambridge,
MA,USA, 13-15 August 1986. 526- 530
52-Messiaen- C-M, . 1975. the tropical Veget able garden. 3. In tivi dual crops. 567 pp.
8-Morton, J.1987.Roselle. In: fruitsofwarm climates. Julia, F. Morton, Miami, FL P.281-286.
10- Morton, J.F. 1975. IS there a safer tea. Morris Arb. BUL. 26 (2): 24-30.
20- Muller, B.M. an_d G, Franz .1992. Chemical structure an_d biological
activity of polysaccharides from Hlibiscus sabdariffa L. Planta-Medica,
58(1): 60-67.
21- Onyenekwe P.C. EO, Ajani.an_d DA, Ameh. 1999. Antihypertensive
effect of roselle ( Hibiscus sabdariffa ) calyx infusion in
spontaneously hypertensive rats an_d a comparison of its toxicity with
that in Wistar rats. Cell Biochem Funct. 199917:199–206.
22-Omema,A.M. M.O,Edema. A.O, Atayese,. And A.O, obadina. 2005. Asurvey
of the Microflora of Hlibiscus sabdariffa ( Roselle ) an_d the resulting
Zobo juice. African Journal of Biotechhnology. Pp. 254-259
22- Rao. B.R.M, an_d Raju, A.K . 1983. The effect of sowing dates on the
yield of mesta an_d the ineidence of jassids Amrasca biguttula Ishida.
Madras Agricultural Journal. 70: 5, 3c8-33.
14- Rao, P.U.1996. Nutrient composition an_d biological evaluation of
mesta (Hibiscus sabdariffa) seeds. Plant- food- for- Human- Nutvition.
49: 1, 27- 34, 14
16- Roberts. McC alab,2000, Rosselle pro duetion Manual (Hibiscus sabdariffa) Her. Research foundation.
24-Rukmini , C an_d MJ, Vijayaraghavan. 1982. Nutristion an_d
Toxicological evalution of Hibiscus Sabdariffa. Oil an_d cleome viscosa
Oil Journal of the American oil chemists Socity. 59 : 10, 415 – 419
36 ref.
25-Sermsri , N. C, Duyapat . 1987. Tudies on roselle ( Hibiscus
Sabdariffa var. ltissimal.) Cultivation in Thailan_d Japanese Journal of
crop Science. 56:1, 64-69.
26-Selim , SM. AM , Rokba . ( 1993 ) Effect of Sowing dates Nitrogenous
an_d potussium fertilization on roselle plant. II. Effect on chemical
Compositon. Egyption Journal of Horticlture. 20. 1 , 97 – 109 16 ref.
28-Shalaby , AS . AM, Razin . 1989. Effect of plant Spacing on the
prductivity of ,، Selle Hibiscus Sabdariffa. ) grown in new ly
reclaimed lan_d. Jaurnal of Agronomy an_d crop Science.162 : 4,256-260.
39- singh- AP: . 1985. Techniques of seed production of mesta. Seeds- an_d- farms. 11: 6,37-38.
27-Sreeramu , BS.( 1996 ). Effect of different levels of nitrogen an_d
row spacings on yield an_d harvest index of roselle. farming systems.
12: 1-2, 40 – 42 3 ref.
23- Szentmihalyi, K.A., M. Then, B. Lakatas, Z. Sador an_d P, Vinkler,
1998. Potassium, sodium ratio for the characterization of medicinal
plant extracts with diuretic activity. Phytotherapy Research, 12:
163-166.
29-wrobel,K. k, nrobel. 2000. Determination of Total aluminm , chromium
, Copper , Iron , Mahganese , an_d Nickel an_d their fractions leached to
the Infusions of black tea , green tea , Hibiscus Sabdariffa , an_d Iiex
paraguariensis ( mate ) by ETA-Aas.Biologlcal Trace Element Research ,
78: 1-3,271-280,28 ref.
30-Wilson , FD . 1994 . The genonie biogtogrPhy of Hiboscusl. Section
Furcaria De. Genetic Resources an_d crop Evolution. 41:1,13-25 41 ref
31- Young, M.M.(1995). Ethylmethane sulphonate induced mutations an_d
other studies on Jamaican sorrel (Hibiscus sabdariffa var. sabdariffa).
M Phil. thesis, University of the West Indies, Mona, Kingston 7, Jamaica
|