افراد زیادی در مورد ارزیابی عکسهایشان در ذهن خود سوال می پرسندکه
چگونه عکسی بهتری بگیریم و در نظر دیگران چگونه جلوه خواهد کرد. هر چند در
قضاوت در مورد یک عکس، سلیقه و نوع علاقه دخالت بسیاری دارد، ولی اصول کلی
نیز بر آن حاکم است که ریشه در اصول زیبا شناختی انسان دارد.البته همیشه
برای قوانین در شرایط خاص استثنا نیز وجود دارد. منتها در هر مورد باید
برای رعایت نکردن یک قانون، باید دلیل کافی داشته باشید.
ترکیب بندی:
قانون یک سومها: قانون یک سوم در ترکیب بندی تنها یک نظریه هنری نیست.
بلکه با بررسی های علمی درستی آن اثبات شده است. وقتی چشم ها به یک عکس
نگاه می کنند، ابتدا به نقاط یک سوم تصویر خیره می شوند اگر چیز قابل
توجهی در آن یافته نشود به جستجو در تصویر می پردازند. اگر بعد از چند
ثانیه جستجو چیزی توجه آنها را جلب نکند، علاقه خود را نسبت به تصویر از
دست می دهند. بنابراین اگر نمی خواهید بینندگان آثارتان نسبت به عکستان بی
علاقه شوند، بهتر است چیز قابل توجهی را روی این خطوط قرار دهید. ضمنا شخص
یا چیزی را دقیقا در مرکز دید دوربین قرار ندهید، چون زیاد جالب نخواهد
بود.
سوژه خود را در یک طرف تصویر قرار دهید و کمی آن را در کادر بچرخانید.
ضمنا خط افق را دقیقا در مرکز عکس قرار ندهید، بلکه آنرا در یک سوم بالا
یا یک سوم پایین تنظیم نمایید. اگر در عکس بخش پایینی تصویر مورد علاقه
شماست، خط افق را بالا بیندازید. برعکس، اگر موضوع مورد توجه در بخش
بالایی خط افق قرار دارد، خط افق را در یک سوم پایین قرار دهید. مجبور
نیستید وقتی در آسمان چیز قابل توجهی وجود ندارد بخش زیادی از آن را نشان
دهید. در مورد زمین هم همینطور.
او به کجا میرود و به کجا خیره شده؟
شما عکسی عالی گرفتهاید، قانون یک سومها را هم رعایت کرده اید.
ولی هنوز نمی توانید توجه دیگران را جلب کنید! چرا؟ خوب، اجازه دهید
بزرگترین اشتباهات ترکیب بندی را با هم مرور نماییم.
سوژه در حال قدم زدن یا نگاه کردن به خارج کادر است به جای داخل آن.
سوژه شما باید به درون عکس نگاه نماید تا نگاه بیننده را به داخل هدایت
کند، نه اینکه با نگاه به خارج توجه بیننده را از عکس خارج نماید. اگر در
جلوی سوژه خود فضای خالی نگذارید، بیننده می خواهد بداند سوژه به کجا می
نگرد و یا به کجا میرود. بیننده برای درک عکس و اینکه داستانی در ذهنش
شکل بگیرد، باید قادر به فهم شرایط باشد.
بریدن دنباله سوژه:
یک قانون کلی این است که در عکس سوژه خود را در محل های اتصال
اعضا یا اجزاء به آن قطع نکنید. اگر می خواهید کادر بستهای داشته باشید،
مطمئن شوید که دست، آرنج، زانو یا بخش هایی جزئی از سوژه را قطع نکرده
اید. اگر پاها را در کادر قرا داده اید، مراقب باشید انگشتان را نبرید.
اگر بازوها را در کادر دارید، آرنج را هم در کادر بگیرید. هرگز دستها را
در محل انگشتان قطع نکنید.
عکاسی از ارتفاع بالاتر از سوژه
وقتی از سوژه هایی عکاسی می کنید که ارتفاع کمتری از شما دارند،
دوربین را تا سطح آنها پایین ببرید. وقتی از بچه ها از بالا عکس می گیرید
بسیار کوچک و غیر مهم جلوه میکنند. همین طور در عکاسی از حیوانات اگر از
بالا عکس بگیرید عکس هایی اتفاقی و نه چندان جالب به نظر خواهند آمد.
دوربین را پایین ببرید و هم ارتفاع با سوژه عکس بگیرید. آنگاه از نمای به
دست آمده لذت خواهید برد.
بریدن سایه یا انعکاس
اگر سایه یا انعکاسی از سوژه روی زمین است، یا تمام آن را بگیرید یا هیچ چیز آن را.
افقی یا عمودی
چه موقع عکس را افقی و چه موقع عمودی بگیریم؟ ساده است. اگر سوژه
بیشتر از آنکه دراز باشد، پهن است، عکس را افقی و اگر ارتفاع سوژه بیشتر
از عرض آن است، عمودی بگیرید. این اشتباه درجه یک آماتورها در عکاسی است.
برای جلوگیری از دیده شدن اجزاء نا خواسته در عکس، کادر را بسیار بسته می
گیرند و حتی دوربین را کمی می چرخانند تا سوژه بهتر در کادر قرار گیرد!
البته در بعضی موارد استثنائاتی وجود دارد و باید با تمرین و مطالعه مواردی را که بهتر است یک قانون را رعایت نکنیم دریابیم.
نورسنجی:
وقتی نور مناسب باشد در عکس رنگ ها درست به نظر میرسند، سفیدها سفید و سیاهها سیاه هستند.
وقتی روی یک سوژه که دارای طیف های متوسطی است فوکوس می کنید دوربین کار
خودش را درست انجام می دهد. ولی اگر بخواهید از یک خرس قطبی سفید یا یک سگ
سیاه عکس بگیرید چه؟ یا عکس بسیار روشن خواهد شد یا خیلی تیره و یا همه
چیز خاکستری می شود (چون سیستم نورسنجی داخلی دوربین سعی می کند که عکسی
با طیف ۱۸ درصد خاکستری ایجاد نماید).
چه کار باید کرد؟ بهتر است وقتی از جسمی سفید یا منعکس کننده عکس می گیرید
دیافراگم را یک گام بازتر نمایید و برعکس، وقتی از جسمی سیاه یا جاذب نور
عکس میگیرید، دیافراگم را یک گام ببندید.
درباره قانون آفتابی F16 چه میدانید؟ معنی آن چیست و چگونه کار میکند؟
ساده است. این یک فرمول دقیق در عکاسی است که همیشه نتیجه خوبی می دهد.
سعی می کنم در این مورد توضیح دهم تا موضوع برایتان روشن شود.
در یک روز آفتابی درخشان دیافراگم دوربین را روی F16 می گذارید و سرعت
مناسب شاتر را معکوس حساسیت فیلم یا دوربین انتخاب می کنید. مثلا، فرض
کنید حساسیت فیلمتان ISO 100 است، یعنی سرعت شاتر باید ۱۰۰/۱ باشد. بیشتر
دوربین ها سرعت شاتر ۱۰۰/۱ ندارند، بنابر این شما نزدیکترین سرعت را
انتخاب نمایید یعنی ۱۲۵/۱ . همین. در این شرایط شما تنظیم نوری دقیق
خواهید داشت.
اگر نخواستید روی F16 عکس بگیرید چه؟ باز هم ساده است. دوربین را روی
دیافراگم مورد نظرتان گذارده و بر اساس آن سرعت شاتر را اینگونه تنظیم
کنید. اگر می خواهید روی F8 عکس بگیرید (دو گام بازتر) باید سرعت شاترتان
را دو گام بیشتر کنید (۵۰۰/۱) تا نور کمتری وارد دوربین شود. حالا اگر می
خواهید روی F32 عکس بگیرید (دو گام بسته تر) باید سرعت شاتر را دو گام
کمتر کنید (۳۰/۱) تا نور بیشتری وارد دوربین شود. ساده است. نه؟
خوب، اگر عکاسی در یک روز آفتابی درخشان نبود تکلیف چیست؟ باید آنرا یک
روز F8 بنامیم. اگر سایه های روی زمین به وضوح دیده نمی شد و نور به شدت و
روشنایی یک روز آفتابی درخشان نیست، فقط کافی است همه چیز را نصف مقدار
قبلی تنظیم نمایید. همانند حالت قبل عمل کنید، ولی این بار با F8 و سرعت
۱۲۵/۱ شروع نمایید.
آیا این تنظیم ها همیشه درست عمل می کند. تقریبا بله. ولی برای اطمینان
بهتر است همیشه سه عکس بگیرید. یکی با یک گام بالاتر و یکی با یک گام
پایین تر از معمول. به این کار محدوده بندی یا Bracketing گفته میشود.
اگر بر روی فیلم های اسلاید عکس می گیرید بهتر می توانید اثرات کارتان را
ببینید. چون وقتی عکس نگاتیو را چاپ می کنید، در لابراتور نور عکسها را تا
حد ممکن اصلاح می کنند. ولی به هر حال اگر در هنگام عکاسی نور را درست
تنظیم کرده باشید نتیجه بهتری خواهید گرفت.
عکاسی از ماه
شاید تعجب کنید که چرا معمولا عکس هایی که از ماه می گیرید بی
رنگ و رو و مات می شود؟ آیا جزئیات مورد انتظار شما از ماه در عکس هایتان
دیده نمی شود. برای نور سنجی درست ماه یک ترفند ساده وجود دارد. قانون F16
را که یادتان هست. شاید باور نکنید، ولی برای عکاسی از ماه کامل همان
تنظیم روز روشن آفتابی را استفاده نمایید.
چرا؟ باز هم ساده است. ماه یک شی روشن شده با نور خورشید است و فرقی نمی
کند که این نور خارج زمین است یا در نیمه شب است. به هر حال ماه با نور
خورشید روشن شده است. در باره عکاسی از ماه نیمه یا یک چهارم چه؟ اگر ماه
نیمه است، عدد دیافراگم را نصف کنید، یعنی F8. وقتی ماه یک چهارم است
دیافراگم را یک چهارم کنید F4. می بینید که چقدر ساده است.
درباره عکاسی از ماه با نمایی از منظره شهر چه؟ خیلی ساده است. عکاسی
همزمان از منظره شب و ماه غیر ممکن است! چرا؟ چون نمی توان با یک تنظیم
نور هم منظره شب را عکاسی کرد و هم جسمی را که با خورشید روشن شده است.
درحالت عادی برای عکاسی از منظره شب دیافراگم F8 با ۸ ثانیه نوردهی انتخاب
می شود. (در حساسیت ۱۰۰). اگر ماه را برای مدت ۸ ثانیه عکاسی کنیم ماه از
جای اولیه خود حرکت می کند و علاوه بر حذف جزئیات آن بخاطر نور زیاد، مات
هم می شود. پس چاره چیست؟ راه حل استفاده از یک حقه ساده است. عکس
دوتایکی! در دوربین های فیلمی باید ابتدا یک عکس از منظره شب شهر بگیرید.
سپس موقعیت ماه را در کادر منظره یاب در محل مورد نظر تنظیم نموده و اکنون
یک عکس از ماه در میان آسمان در محل مورد نظر بگیرید. در دوربینهای
دیجیتال به سادگی می توان دو عکس را با فتوشاپ روی هم مونتاژ نمود. در این
حالت پیدا کردن محل مناسب ماه در عکس بسیار راحت تر است.
فوکوس:
اتوفوکوس هنگامی که وقت کافی برای تنظیم دوربین ندارید بسیار
عالی است. ولی بسیاری از مردم از آن استفاده نامفید می کنند. بیشتر
مبتدیان از فوکوس خودکار با تنظیم فوکوس روی مرکز کادر استفاده می کنند.
هنگامی که شما از فوکوس خودکار استفاده میکنید، ممکن است دوربین هنگامی که
سوژه شما در میان کادر نیست روی آن فوکوس نکند. برای رفع این مشکل این راه
حل را امتحان کنید. بدون در نظر گرفتن ترکیب بندی سوژه را در مرکز کادر
قرار دهید و روی آن فوکوس کنید. (امیدوارم که قصد نداشته باشید در همین
وضعیت عکس بگیرید) در حالی که دکمه شاتر را تا نیمه نگه داشته اید ترکیب
بندی نمایید و عکس خود را بگیرید. اگر در پشت سوژه چیزی است که می خواهید
روی آن هم فوکوس داشته باشید، با تنظیم عمق میدان این کار را انجام دهید.
عمق میدان
عمق میدان به معنی این است که چه مقدار از عکس شما در جلو و پشت
سوژه اصلی در فوکوس قرار دارد. اگر شما از عمق میدان باریک (عدد F کوچک،
روزنه دیافراگم باز) استفاده نمایید، بخش کمتری از تصویر شما در فوکوس
خواهد بود. همین طور، اگر از عمق میدان بزرگی استفاده نمایید(عدد F بزرگ،
روزنه دیافراگم کوچک) بخش بیشتری از تصویر شما دارای فوکوس مناسب است.
البته تمام این مسائل به این که شما کجا فوکوس کرده اید بستگی خواهد داشت.
اگر با یک عمق میدان کم روی سوژه خود فوکوس کنید، همه چیز در جلو و پشت
سوژه خارج از فوکوس خواهد بود. این وضعیت در شرایطی که زمینه عکس را به
خاطر شلوغی و یا تاکید بیشتر بر روی سوژه اصلی می خواهید مات نمایید مناسب
است. ولی اگر در جلو یا پشت سوژه چیزهایی وجود دارد که می خواهید دقیق
بیفتد، این حالت خوب نیست.
پس اگر بخواهیم همه چیز در جلوی سوژه واضح باشد چکار کنیم؟ تنها کافی است
بر روی آنها فوکوس کنید! البته با یک عمق میدان بالا که فاصله بین سوژه
اصلی و سوژههای فرعی را بپوشاند. فکر می کنید کدام وضعیت بهتر است؟ عمق
میدان بالا یا پایین؟ این موضوع کاملا به سوژهای بستگی دارد که از آن
عکاسی میکنید. بخاطر همین است که عکاسی در مد اولویت دیافراگم اهمیت
دارد. در این مد شما می توانید عدد F مناسب خود را انتخاب نمایید. در این
حالت برای گرفتن عکسهای بهتر کنترل کافی بر روی دیافراگم خواهید داشت. چه
کسی از عکس یک سگ که بینیاش مات شده و یا یک شخص که در زمینه شلوغ عکس گم
شده است خوشش میآید؟!
همه چیز در چشم هاست
می گویند وقتی از یک حیوان عکاسی می کنید، همه چیز در چشمها قرار
دارد. همه سوژهها نیاز نیست مستقیما به دوربین خیره شوند، اما باید
بتوانید چشمها را ببینید. همچنین، اگر میتوانید چشمها را در عکس ببینید
باید در فوکوس کامل باشند تا عکس های شما تاثیرگذار باشند. وقتی با کسی
سخن میگویید، در چشم ها نگاه نمی کنید؟ به همین صورت، از چشمها برای
ارتباط برقرار کردن با سوژه استفاده میکنیم و دیدگاهی از احساس و افکار
آن بدست میآوریم. چشمها منتقل کننده احساسند و بدون آنها در عکس انتقال
احساس صورت نخواهد گرفت.
انعکاس نور در چشم
منظور از انعکاس نور در چشم نورهای کوچکی هستند که هنگامی که نور
به چشم می تابد در چشم دیده می شود. دیدن این نورها در چشم بسیار لذت بخش
است و حتی داشتن آنها در عکس ضروری است. این نورها به چشم ها حالت زنده
بودن می دهند. معمولا این نورها با نور خورشید یا فلاش ایجاد می شود، اما
اگر در دسترس نبود می توان از یک منعکس کننده یا یک فلاش کوچک دستی
استفاده نمود. در این مورد شدیدا توصیه می شود که مطمئن شوید که این نورها
در چشم سوژه شما وجود داشته باشد، چون بدون آنها چشم ها بسیار بی روح و
عروسکی به نظر می رسند. البته ممکن است در شرایطی خاص به خاطر القای یک حس
ویژه نیاز به حذف این نورها باشد. هر قاعده ای استثنایی هم دارد.
فلاش
چه فرقی بین عکس پرتره یک عکاس آماتور با یک عکاس کاملا حرفه ای
وجود دارد؟ ممکن است هر کسی در ابتدای راه عکاسی خود بارها از خود بپرسد
چرا عکسهای من مانند عکس هایی که در مجلات می بینم نمی شود. چکار می توان
کرد که عکس هایمان شبیه کارهای عکاسان حرفه ایی شود؟
وقتی به این سوال پاسخ داده شود شاید از سادگی پاسخ تعجب کنیم و بپرسیم
چرا قبلا به این موضوع پی نبرده بودم. البته علت نوشتن این مطالب این است
که کسانی که این موضوع را نمی دانند خیلی زیادند.
سایه ها
وقتی به یک عکس در مجله نگاه می کنید و آنرا با عکسی که از فرزند
خود یا دوستتان گرفته اید مقایسه می کنید فرق اصلی بین آن دو چیست؟ بله.
در عکس مجله هیچ گونه سایه ای پشت مدل وجود ندارد! خوب، چگونه باید این
کار را کرد؟
سایه ها معمولا توسط نورهایی ایجاد می شود که دقیقا از روبرو به سوژه می
تابد یا وقتی که از فلاش دوربین استفاده می نمایید. اگر فلاش دوربین شما
از نوع سرخود است که دیگر وضع بدتر است. اگر می خواهید عکسهایی شبیه حرفه
ایها بگیرید، اول از همه باید یک فلاش برخوردی (انعکاسی) بخرید. نوع بهتر
این فلاش دارای سر چرخان است و علاوه بر چرخش به بالا می تواند به اطراف
نیز بچرخد. پولتان را بابت فلاشهایی که ثابت هستند تلف نکنید. این فلاشها
فقط کمی قوی تر از فلاش سرخود دوربینتان عمل میکنند، ولی سایه های تندتری
ایجاد می کنند.
وقتی برای دوربینتان فلاشی خریدید، دفترچه راهنمای آن را کامل بخوانید. با
این کار تمام مشخصات، عملکردها و استفاده های آن را خواهید فهمید. تمام
این تواناییها را تست و تجربه کنید.
تنها با استفاده از فلاش انعکاسی و تاباندن نور آن به سقف، از تفاوت ایجاد
شده در عکسهایتان نسبت به زمانی که نور را مستقیما به سوژه می تاباندید،
متعجب خواهید شد. البته درمورد انعکاس فلاش نیز باید دقت کافی بخرج دهید.
اگر سطحی که نور فلاش را به آن میتابانید دارای رنگ خنثی و سفید نباشد،
طیف رنگی عجیب غریبی بر روی عکسهایتان ایجاد خواهد شد.
وقتی اندکی پیشرفت کردید میتوانید فلاش را روی سه پایه گذارده و از کنار
به سوژه اتان نور بتابانید. در این زمان عکسهایتان شروع به پیشرفت به سوی
حرفه ای شدن خواهند نمود.