حقالعمل كاری
حق العمل در لغت به معنای «مزدكار، كارمزد، پولی كه بابت فروش كالایی از صاحب كالا دریافت میشود» آمده است.
در اصطلاح «حقالعمل كار، كسی است كه به دستور دیگری معاملاتی نموده و در
مقابل آن اجرت دریافت میکند. حقالعمل كاری نوعی وكالت در امور تجاری است
اما اگرحق العمل كار به نام خود انجام دهد، عنوان وكالت بر او اطلاق
نمیشود ولی میتوان آن را مصداق نیابت دانست، زیرا نیابت مفهومی عامتر و
وسیعتر از وكالت دارد».
حقالعمل كاری و مقررات حاكم بر آن
طبق
ماده 357 قانون تجارت، حقالعمل كار كسی است كه به اسم خود ولی به حساب
دیگری (آمر) معاملاتی كرده و در مقابل حقالعملی دریافت میدارد. ماده 358
قانون تجارت تصریح میكند كه: «جز در مواردی كه به موجب مواد ذیل استثناء
شده، مقررات مراجعه به وكالت در حقالعمل كاری نیز رعایت خواهد شد»؛ ولی
باید توجه داشت كه حقالعمل كاری با نمایندگی و وكالت تفاوت زیادی دارد؛
زیرا در نمایندگی عادی یا وكالت، نماینده یا وكیل بنام آمر یا موكل خود
عمل میكند، در صورتی كه حقالعمل كار اغلب نام آمر خود را كتمان میكند و
حتی طرف معامله حقالعمل كار نمیداند معامله برای كیست بلکه فقط حقالعمل
كار را در مقابل خود میشناسد.
حقالعمل كاری عملی است تجارتی و بند 3 ماده 2 قانون تجارت هر قسم حقالعمل كاری را جزء معاملات تجارتی نام برده است.
قانون تجارت هیچ گونه شرطی برای مبادرت به حقالعمل كاری در نظر نگرفته و
هر كسی كه اهلیت تاجر بودن را دارا باشد، میتواند به حقالعمل كاری
مبادرت نماید، علاوه بر آن هیچ گونه پروانه یا اجازه مخصوصی برای اشتغال
به حقالعمل كاری لازم نیست، برخلاف شغل دلالی كه نیاز به كسب پروانه هم
دارد.
حقالعمل كار همانند دلال واسطه در معاملات است با این تفاوت که دلال جز
معرفی طرفین معامله به یكدیگر وظیفهای ندارد و جز با اجازه مخصوص
نمیتواند نمایندگی یكی از طرفین را عهدهدار باشد اما حقالعمل كار خود
طرف معامله بوده و علاوه بر آنكه در مقابل طرف معامله مسئول انجام
تعهداتی میباشد كه بنام خود تقبل كرده است، در مقابل آمر نیز مسؤل است كه
حاصل معامله را به او واگذار نماید. بنابراین حقالعمل كار دو تعهد مستقیم
دارد؛ یكی در مقابل طرف معامله كه صرفنظر از این كه آمر، معامله را قبول
كند یا خیر، مسؤل انجام تعهداتی است كه تقبل كرده است و دیگر در مقابل
آمر، كه باید انجام معامله را به اطلاع او برساند و حاصل معامله را در
اختیار او بگذارد ولی باید در نظر داشت که چنانچه حقالعمل كار حسن انجام
معامله را ضمانت نكرده و کوتاهی هم نکرده باشد، مسؤل عدم اجرای معامله از
جانب طرف معامله نخواهد بود.
وظایف حقالعمل كار
1) انجام دستورات آمر.
2) انجام معامله بنام خود.
3) ذینفع نبودن در معامله مگر در مورد ماده 373 قانون تجارت.
4) اطلاع به آمر.
5) وكالت از طرف آمر و رعایت امانت.
6) بیمه اجناس (مادۀ 360 قانون تجارت).
7) منظور كردن منافع معامله در حق آمر (ماده 365 قانون تجارت).
8) قبول مسوولیت در قبال انجام تعهدات در صورت انجام معاملات اعتباری (ماده 366 قانون تجارت).
منابع:
1) عمید، حسن؛ فرهنگ فارسی عمید، تهران، انتشارات امیركبیر، 1381، چاپ بیست و دوم، ص 527.
2) جعفری لنگرودی، محمدجعفر؛ ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش، 1380، چاپ یازدهم، ص 225، ش 1799و 1798.
3) ستوده تهرانی، حسن؛ حقوق تجارت، تهران، نشر دادگستر، 1380، چاپ چهارم، ج 4، ص 64-59.