بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
على محبوبترین فرد در پیشگاه خدا
انس بن مالك مى گوید:
هر
روز یكى از فرزندان انصار كارهاى پیامبر (ص ) را انجام مى داد، روزى نوبت
من بود، ام ایمن مرغ بریانى را به محضر پیغمبر (ص ) آورد و گفت : یا رسول
الله ، این مرغ را خودم گرفته ام و به خاطر شما پخته ام .
حضرت فرمود: خدایا محبوبترین بندگانت را برسان كه با من در خوردن این مرغ شركت كند. در همان هنگام در كوبیده شد. پیغمبر فرمودند:
انس
، در را باز كن . گفتم خدا كند مردى از انصار باشد. امام على (ع ) را پشت
در دیدم . گفتم : پیغمبر مشغول كارى است ، برگشتم و بر سر جایم ایستادم .
بار دیگر در كوبیده شد. پیغمبر گفت : در را باز كن ، باز دعا مى كردم مردى
از انصار باشد. در را باز على (ع ) بود. گفتم : پیغمبر مشغول كارى است و
برگشتم بر سر جایم ایستادم . باز در كوبیده شد، پیغمبر فرمودند، انس ، برو
در را باز كن و او را به خانه بیاور، تو اولین كسى نیستى كه قومت را دوست
دارى ، او از انصار نیست . من رفتم و على (ع ) را به خانه آوردم و با
پیغمبر (ص ) مرغ بریان را خوردند.
برگرفته از کتاب الکترونیکی چهل داستان آموزنده در اسلام