وسواس والدین و متوسل شدن به
هر كاری برای اینكه كودك بیشتر غذا بخورد و اشتغال ذهنی برای هر چه بیشتر
وزن گرفتن کودکان، یكی از مشكلات رایج پدرها و مادرهاست....
عدم
توجه والدین به تاثیر وراثت، محیط، نوع شخصیت و رفتارهای كودك و نیازهای
او و صرفا توقع داشتن یك بچه درشت و چاق، موجب میشود آنها به اشتباه تصور
كنند كه با فشار آوردن و به زور غذا دادن به كودك میتوانند به آرزوی خود
برسند.
گاهی نیز وسواس به خرج میدهند كه بچه باید حتما فلان مقدار
گوشت یا سبزی یا شیر را بخورد. بنابراین، اطلاعات و برداشتهای نادرست،
موجب اصرار بیش از حد والدین و فشار بیمورد آنها بر كودك میشود. مادر
میگوید: «چرا بشقاب غذای تو خالی نشده؟ تو كه چیزی نخوردی! این همه زحمت
كشیدم و برایت غذا درست كردم لب نزدی.» ن
هایتاً این فشارها علاوه بر
آثار سویی كه بر روح و روان كودك وارد میآورد، علاوه بر خدشه دار شدن
روابط والدین و فرزند اغلب بی نتیجه بوده و یا حتی نتیجه عكس میدهد. برخی
از این رفتارهای نادرست به قرار زیرند:
• گاهی اوقات، تلاش بیش از حد برای برقراری نظم و انضباط در موقع غذا خوردن و به اصطلاح، رفتار صحیح داشتن سر سفره غذا برای كودكی كه دوست دارد با غذایش بازی كند به حالت تنفر از غذا خوردن منجر میشود.
• برخی مواقع، عوامل
دیگری مثل اضطراب زیاد مادر به دلیل فشار ناشی از كار و مشغله فراوان یا
احساس گناه مادر به واسطه این ذهنیت كه مادر خوبی نیست و به دلیل كار زیاد
از فرزندش غافل است، موجب میشود كه برای غذا خوردن كودك تلاش و وسواس بیش
از حد به خرج دهد تا بتواند «احساس مادر بودن» را كه به تصورش كامل نیست
در خود ایجاد كند.
•
گاهی عوامل دیگری نظیر اصرار به جدا كردن كودك از كار یا چیزی كه دوست
دارد ولی مجبورش میكنند تا آن را رها كند و غذا بخورد یا اصولا رضایت
نداشتن كودك از موقعیت خود در خانواده و یا محبت نکردن به موقع والدین،
همچنین استرس و تنش حاصل از رفتار پدر و مادر با یكدیگر، خوردن غذاهایی كه
دوست ندارد و یا غذایی كه بقیه اعضای خانواده هم اظهار میكنند كه دوست
ندارند و در نتیجه او هم یاد میگیرد كه دوست نداشته باشد، غذاهای
یك جور و یكنواخت و یك مزه، بدون تغییر رنگ و بو، همه میتوانند بر اشتها
و غذا خوردن كودك اثر گذاشته و باعث مقاومت در كودك و در نتیجه اعمال فشار
بیشتر از طرف مادر و افزایش نگرانی و تشویش او از غذا نخوردن فرزندش شود.
همه
این عوامل باید مورد توجه قرار گیرند و برای رفع مشكلات تلاش شود در
نتیجه، شیوه مطلوبی برای تغذیه كودك انتخاب گردد تا غذا خوردن برای او یك
تجربه شیرین و دلچسب و برای مادر سبب آرامش خیال و انگیزه بیشتر جهت تهیه
غذاهای مناسب و متنوع شود.