برنامه های موفق کسب اطلاعات
در مورد رقبا (CIP) ، عمدتاً امکان عکس العمل مناسب به بازار را برای شرکت
شما فراهم می آورد. این برنامه شما را قادر می سازد تا در مورد تحولات
بازار هم، بتوانید پیش بینی نمائید.
برنامه
های موفق کسب اطلاعات در مورد رقبا (CIP) ، عمدتاً امکان عکس العمل مناسب
به بازار را برای شرکت شما فراهم می آورد. این برنامه شما را قادر می سازد
تا در مورد تحولات بازار هم، بتوانید پیش بینی نمائید. کسب اطلاعات در مورد
رقبا، ابزار تصمیم گیری برای پیش بینی و تعیین نقاط ضعف و فرصتها را در
استراتژی خودتان و همچنین استراتژی رقبا، برایتان فراهم می نماید.....
در
اینجا سعی خواهد شد تا مباحث و موضوعات موجود در راه اندازی و ایجاد یک
برنامه موفق کسب اطلاعات رقبا (CIP) ، مورد توجه قرار گیرد. این
موضوعات که حاصل تحقیق ناشی از حضور 30 شرکت در یک پروژه اندازه گیری ومحک
زنی(Benchmarking) می باشد،از طریق جمع آوری داده های بدست آمده از پیمایش
ها، جلسات، و مصاحبه ها ، حاصل گردیده است. دسته بندی این اطلاعات ، ما را
به چهار حوزه اصلی رهنمون ساخت:
١ - ایجاد یک نقش، واحد سازمانی، و ساختار
برنامه CIP
· ساخت جایگاه سازمانی برای
CIP
· تعریف مأموریت برای واحد
CIP و آئین نامه اخلاقی برای آن.
· تعیین موضوعات
مهم برای کسب خبر، و به کار گیری حسابرسی بر فعالیتهای کسب خبر.
· گزینش محل و مدل و همچنین
تعیین بودجه برای برنامه CIP
· اتصال فعالیتهای
CIP به سراسر سازمان.
· انتخاب کارکنان
واحد CIP (مدیر، تحلیل گر، متخصص اطلاعات، و غیره) و تعیین مهارتها و حقوق
برای هر پست سازمانی.
2- بسیج منابع سازمانی برای راه اندازی
برنامه CIP
·
زمینه سازی فرهنگی برای CIP
·
ایجاد آگاهی سازمانی در مورد نقش CIP
·
ایجاد یک شبکه انسانی.
·
ایجاد زنجیره های بین وظیفه ای و انگیزه برای تقسیم و به مشارکت گذاردن
اطلاعات رقبا.
·
ارتقاء IT به منظور جمع آوری، تحلیل، و توزیع اطلاعات رقبا.
·
ایجاد اتصالاتی با مدیریت دانش مجموعه.
·
به کارگیری پروژه های بین وظیفه ای کسب اطلاعات رقبا.
3- ایجاد محصولات وخدمات عمل– محور،کسب
اطلاعات رقبا بمنظوربهبود سرعت وکیفیت تصمیم گیری.
· ایجاد زمینه برای دخالت
مستقیم تصمیم گیرندگان سطح بالای سازمان.
· درک نیازهای
تصمیم گیرندگان از واحد کسب اطلاعات رقبا.
· یکپارچه کردن واحد کسب
اطلاعات رقبا با تصمیم گیری.
· شناسائی ویژگی آندسته از
محصول واحد کسب اطلاعات رقبا،که بر تصمیم گیری اثرگذار است.
· ایجاد سبد
محصولات و خدمات برای واحد کسب اطلاعات رقبا.
· نقش تحلیل و تکنیکهای
تحلیلی.
· اهمیت پروژه های
نمایشی.
· نقش آموزش کسب اطلاعات
رقبا.
· صلاحیت ارائه دهنده (منبع
اطلاعات).
4-
اندازه گیری و تکامل برنامه کسب اطلاعات رقبا به منظور پاسخگوئی به
نیازهای در حال تغییرسازمانی.
· تهیه بازخورد از محصولات
واحدکسب اطلاعات رقبا.
· ارزیابی اثربخشی برنامه های
کسب اطلاعات رقبا.
· درک اینکه چگونه و
چرا برنامه های کسب اطلاعات رقبا به وجود آمده است.
. ایجاد توانائیهای
جهانی برای کسب اطلاعات رقبا.
· درک نقش مشاوران
کسب اطلاعات رقبا.
برخی
"یافته های اصلی و مهم" در این پژوهش به شرح زیر می باشد:
آغاز
تلاش برای یک برنامه کسب اطلاعات رقبا، بیشتر شبیه یک شلوغی و به هم ریختگی
است تا یک روند منظم و ساختارمند. این فرآیند در اثر یک اتفاق مهم آغاز می
گردد و پس از مدتی به عنوان حاصل چند فعالیت مهم، سر بر می آورد.
1-1. با پرسنل متکی به بیرون از
واحد کسب و کار، نیروی انسانی مناسب در مورد توسعه و اصلاح نقش واحد در
سازمان به صورت انتقاد آمیز برخورد می نماید. تفکر استراتژیک، مهارتهای
ارتباطی، مهارتهای تحلیلی، و مهارتهای بین پرسنلی در بین افراد از بالاترین
اولویتها برخوردار خواهد بود. بسته به اینکه تا چه اندازه بر کسب اطلاعات
رقبا متمرکز باشیم، مهارتهای IT ، تحصیلات، و تجربه – صنعتی، شرکتی، یا
مرتبط با کسب اطلاعات رقبا - می تواند بسیار متفاوت باشد.
تلفیق
واحد CI با بافت فرآیندهای کسب و کاری سازمان و توسعه نفوذ آن در تصمیم
گیری با یک طرح ترویجی آغاز و پس از یک دوره زمانی، طی سه مرحله سیکلی رشد و
اصلاح، افزایش پیدا می کند. با ارتقاء گروه CI و اصلاح محصولات و
خدمات آن، این واحد نهایتاً با تیم های مهم استراتژیکی و تاکتیکی سازمان
پیوند می خورد، و این روند به نفوذ بالای این واحد در سازمان منجر می گردد.
هر مرحله از این سیکل، تمرکز بر فعالیتهای متنوعی را ایجاب می نماید و نقش
قهرمانها، شبکه ها، IT ، و آموزش متفاوت خواهد بود.
1-2 . تعاملات در سطح و کیفیت
بالا موجب افزایش توانائی واحد CI در پیش بینی نیازهای مشتریان و برآورده
نمودن آنها می گردد، و بدینترتیب محصولات و خدمات ارزشمندتری ایجاد می
گردد، و به افزایش دانش کاربران – که هر کدام نسبت به افزایش اعتماد و
اعتبار پرسنل واحد CI انتقاد داشتند – می انجامد.
2-2. شبکه های داخلی و خارجی چه
دارای ماهیتی هماهنگ و یا غیر متمرکز باشند، در هر صورت در تسویه اطلاعات و
ارتقاء نقش CI در سازمان، دارای نقشی حیاتی می باشند. دسترسی به منابع
دانش، پاسخگو، و معتبر موجب افزایش توان CI در ارائه محصولات و خدماتی به
موقع و ارزشمند می گردد.
بهترین فعالیتهای CI برای بهبود سرعت و
کیفیت تصمیم گیری در شرکت به موارد حساس زیر مربوط می شود: یک
روند درخواست، کاربران متخصص و دارای دانش مربوطه، یک چارچوب تحلیلی رسمی
اداری، تحلیل متمرکز بر کاربرد، روابط با فروشندگان و ارائه دهندگان مبتنی
بر ارزش افزوده، و تعریف سبد محصول / خدمت در حال تکامل.
نحوه
ارزیابی CIP ، تعیین کننده رشد یا ناتوانی این واحد است. ارزیابی
های رسمی یا غیر رسمی، تحلیل شکاف، و فعالیتهای بهبود مستمر، در شرکتهائی
که دارای بهترین عملکرد در این زمینه بوده اند، توانسته است فرآیندهای CI
آن شرکتها را به چشم انداز نهائی این واحد – شرایطی که نقش کسب اطلاعات
رقابتی به راحتی در تمامی روندهای کسب و کار و تصمیم گیریهای استراتژیکی و
تاکتیکی مشاهده شود – هدایت و نزدیک نماید.
توسعه یک CIP با گذار از چهار مرحله امکانپذیر است:
دوران قبل از شروع، شروع، نهادینه شدن، و کلاس جهانی. لازم به ذکر است که
هر یک از این مراحل دارای رابطه تنگاتنگی با شاخص های اصلی و فعالیتهای
گذار به مرحله بعد، عوامل شناخته شده خارجی و داخلی اثر گذار بر بازگشت به
مراحل قبل - اگر نه شکست برنامه کسب اطلاعات رقبا(CIP) - می باشند، که
بایستی مورد بررسی قرار گیرند.