زنان خیابانی و خیابانهای شمال شهر...
به نظرتون با وجود چنین معذلی در
جامعه امروز ما من نوعی در اینده میتونم مطمئن باشم همسرم بهم وفادار
بمونه و هزاران بیماری از جمله ایدز رو از طریق ارتباط با این افراد به من
منتقل نکنه؟! من که بعید میدونم! مگر اینکه مردی که نصیب من میشه خیلی
معتقد به خدا و باطن پسند و در مهار غرایزش استاد باشه! مخصوصا موقعی که
نمیتونه با من رابطه داشته باشه (دوران بارداری و عادات ماهانه...)
از این زنها متنفر نیستم! چون به
گفته دکتر فربد فدایی بیشترشون دچار اختلالات روانی هستن بعضی هم به خاطر
فقر به این کار رو اوردن ولی برخی دیگه متاسفانه عادتشون شده و به خاطر
لذتش این کارو انجام میدن!!!
در این زمینه مقاله ای براتون اماده کردم که خیلی مفید
و جالبه! این مقاله رو همراه با عکس هایی از زنان خیابانی به شما تقدیم
میکنم! بعد از خوندنش نظرتون رو در مورد از بین رفتن این معذل اجتماعی
بیان کنید!
یعنی بگید چطور میشه جلوی
فعالیت این گونه افراد رو گرفت یا چکار کنیم تا همسرمون در دام این گونه
افراد نیوفتن! و البته دوست دارم بدونم اگر متوجه بشید همسرتون با یکی از
این افراد ارتباط برقرار کرده چه واکنشی نشون میدید؟! یعنی در صورت خیانت
چیکار میکنید! میخوام برام تجربه بشه!
--------------------------------------------------
زنان خیابانی ، معلول مردان خیابانی هستند
هر از چندگاهی یکی از
مسوولان وزارت بهداشت، نیروی انتظامی ، آسیب شناسان از پدیده ای تحت عنوان
زنان خیابانی سخن بر زبان می رانند و درباره علل به وجود آمدن آنها و
تبعات حضورشان در جامعه هشدار می دهند و به دنبال راهکار برای کاستن از
تعداد این زنان هستند |
به گزارش سرویس اجتماعی ایرانیار، بر اساس تعاریف علمی
زنان خياباني، زناني هستند که برخلاف معيارهاي ارزشي اجتماع (قانون، مذهب،
فرهنگ و اخلاق) براي کسب درآمد اقدام به برقراري روابط با مردان بيگانه مي
کنند. سازمان بهزيستي به عنوان متولي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي، زنان
خياباني را چنين تعريف مي کند: زنان خياباني، زناني هستند که از راه خود
فروشي،امرار معاش مي کنند.
زنان خياباني چگونه متولد مي شوند؟
عده ای از کارشناسان و آسیب
شناسان اجتماعی زنان خیابانی را زائیده وضعیت نامناسب اقتصادی می دانند و
برخي ديگر از کارشناسان، علل اجتماعي و رواني را در ايجاد این پدیده و
معضل موثر مي دانند. به عبارت بهتر می توان پديده زنان خياباني را نتیجه فرار دختران و زنان از خانه و خانواده دانست.
به اعتقاد کارشناسان اجتماعی ،عمده ترين عامل فرار
زنان و دختران به نابساماني هاي زندگي و خانوادگي باز مي گردد و اين
نابساماني تنها شامل نابساماني اقتصادي نمی شود. زیرا نابساماني مي تواند
عامل اقتصادي، تربيتي، رواني، اجتماعي و يا فرهنگي داشته باشد.
عده ای از روان شناسان نیز بر این باورند که روسپيگري
یک بيماري رواني اجتماعي محسوب می شود و ممکن است فرد علاوه بر عوامل
اجتماعی به دلیل اختلال رواني به این کار گرایش پیدا کند.
فربد فدايي، روانپزشک در این
باره مي گويد: برخي از زنان خياباني دچار اختلالات رواني هستند در برخي
ديگر عوامل اجتماعي فقر، نبود حمايت اجتماعي و... نقش عمده دارد .
وی تاکید می کند:حتي اگر
عامل روسپيگري در برخي از اين زنان ریشه در اختلالات رواني داشته باشد،
اما نارسايي هاي اجتماعي در ظهور آن نیز نقش اساسی دارد. به اين معني که
در شرايط مطلوب اجتماعي، اختلال رواني نمي تواند سبب روي آوردن يک زن به
روسپيگري شود.
برخی از جامعه شناسان ضعيف شدن ارزش هاي ديني در
ميان برخي قشرهاي جامعه را یکی از عوامل موثر در گرایش به فحشا و روسپیگری
می دانند و معتقدند: کمرنگ شدن ارزش هاي ديني يکي از عوامل گسترش فحشا» در
جامعه است.
به باور این عده دين يکي از عوامل مهم پیشگیرانه از
انحرافات اجتماعي است زیرا تجربه ثابت کرده وقتي ارزش هاي ديني و هنجارها
در جامعه ضعيف شود، جامعه دچار بي بند و باري خواهد شد.
بسیاری از جامعه شناسان بر این باورند که پديده
زنان خياباني معلول يک علت خاص نيست.افزایش طلاق باعث قطع درآمد زن و بي
سر و سامان شدن وي شده که بنابراین مسير سوق دادن زن به سمت فحشا تا حدودي
هموار می شود. بيکاري را می توان از دیگر دلايل گسترش آمار طلاق برمي شمرد
که اين مساله می تواند منجر به گرایش زنان به فحشا و روسپیگری شود.
اعتياد از ديگر عوامل مهم ايجاد فحشاست زیرا بارها
مشاهده شده مرداني که معتاد هستند زنان خود را وادار به تامين مخارج
اعتياد خود از طريق فحشا مي کنند.با توجه به بررسي هاي انجام شده، دختران
فراري نیز یکی دیگر از عوامل روي آوردن به خود فروشی و فحشا هستند.
البته باید گفت که شهرنشيني و حاشيه نشيني نيز يکي ديگر از عوامل به وجود آورنده فحشاست. باید
گفت که خود فروشی، در واقع یک نوع آزار جنسی محسوب می شود و به حتم می
توان گفت که هیج زنی راضی نیست، فاحشه شود اما معمولا آنها به دلیل نیاز و
تامین مایحتاج خود، به این کار روی می آورند.
هر چند می توان مدعی شد که با افزایش فقر و بیکاری
،بی سرپرستی، پدیده زنان خیابانی افزایش پیدا می کنند و در اصل جامعه این
گونه شرایط را برای افزایش تعداد زنان خیابانی مساعدتر کرده است.
این در حالی است که دکتر سید هادی معتمدی،روانپزشک
و متخصص علوم رفتاری معتقد است تا مرد خیابانی وجود نداشته باشد به حتم زن
خیابانی پدید نمی آید. وی تاکید می کند: میزان فحشا در میان مردان بیش از
زنان است و به جرات می توان گفت در جامعه مردان خیابانی ۳ برابر زنان وجود
دارند.
وی توضیح می دهد: زن ها دارای محدودیت هایی نظیر
اینکه به هر جایی در هر زمانی نمی توانند بروند ،مواجه هستند اما در مقابل
مردان هیچ محدودیتی نداشته و حتی به راحتی می توانند به سایر شهرها نیز
سفر کنند. از نظر توانایی جسمی ،مردان قوی تر از زنان هستند و سلطه گری
بیشتری نسبت به زنان دارند و همچنین میزان درآمد آنان به نسبت زنان بیشتر
است ، بنابراین امکان ایجاد فساد و فحشا در میان مردان بیشتر از زنان است.
وی
تصریح می کند: آمارها نشان می دهند تعداد مردان فاسد چند برابر زنان است
اما به دلایل فرهنگی در جامعه ما ،فعالیت زنان روسپی و خیابانی بیشتر نمود
پیدا می کند.معتمدی خاطر نشان می کند: با توجه به پژوهش های انجام شده
انجام انواع اعمال خلاف عفت عمومی ،روابط جنسی نامشروع، تعریف جک های زشت
و غیر اخلاقی و... از سوی مردان اعمال می شود .
وی در مورد دلایل گرایش زنان به روسپیگری توضیح می
دهد: این مساله را می توان در ابعاد گوناگون بررسی کرد. یکی از علل زنان
به این پدیده به دلیل مسایل بیولوژیکی است؛ آنها دچار بیماری هایی هستند
که عده ای آن را بیماری اخلاق می نامند و از منظر آسیب شناسان می توان آن
را بیماری اختلال شخصیت نامید.
علل خانوادگی نیز از شایع ترین علل گرایش زنان به
این پدیده محسوب می شود. اعتیاد مردان، نابسامانی در روابط بین فردی و
زناشویی، طلاق و مسایل جنسی پس از آن، همسر آزاری و... جزو این موارد
هستند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند: بارها دیده شده که
به دنبال همسر آزاری، زنان درصدد برقراری ارتباط عاطفی جایگزین می گردند و
باید گفت کسی که با چنین زنانی رابطه برقرار می کند به حتم به دنبال منافع
شخصی است و کمتر نسبت به منافع زنان اهمیت قائل می شود.
وی
درباره تاثیر عوامل اقتصادی و فقر در گرایش زنان به پدیده روسپیگری می
گوید: در ایران حدود ۴ میلیون زن بیوه وجود دارد که تعداد زیادی از آنها
تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند ، پس با توجه به چنین شرایطی باید گفت
که تمام این زنان روسپی هستند.
وی تاکید می کند: بنابراین می توان گفت که تاثیر فقر در گرایش به فحشا در زنان بسیار ناچیز است. حال
خود قضاوت کنید با توجه به جمعیت زنان بیوه کشورمان که معمولا بیشتر آنها
با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند و تنها حدود ۴۰ – ۵۰ هزار نفر زن
روسپی در کشور وجود دارد که این تعداد در قیاس با کسانی که حاضرند به هر
قیمتی پاکدامنی خود را حفظ کنند بسیار ناچیز است.
بسیار دیده شده زنان مطلقه و بیوه ای که با وجود
نداشتن امکانات مالی مناسب و حمایت نشدن از سوی سازمان ها و نهادهای
مختلف ، هیچ گاه به تن فروشی نپرداخته اند و سختی ها و ناملایمات زندگی را
تحمل کرده اند.
اشتغال و تأمین سرپناه ،مشکل اصلی زنان خیابانی
رییس
پلیس امنیت اخلاقی با اعلام اینکه اقداماتی در مورد زن های خیابانی در
مجلس و وزارت کشور در دست اجراست تا به وضعیت آنها به طور جامع رسیدگی
شود،می گوید:مشکل اصلی این زنان، اشتغال و تأمین سرپناه مناسب برای زندگی
بعد از آزادی از زندان است.
سردار احمد روزبهانی می افزاید: زنان آسیب دیده را
خانواده و جامعه نمی پذیرند برهمین اساس بسیاری از آنان برای اینکه جایی
برای زندگی ندارند در خانه های فساد فعالیت می کنند تا از این طریق برخلاف
میل باطنی،مخارج زندگی خود را تأمین کنند.
وی با اعلام اینکه در این زمینه مشکل اصلی نگهداری
این زنان، اشتغال آنها و تأمین سرپناه مناسب برای زندگی بعد از آزادی از
زندان است،بیان می کند:باید مجلس و سایر مسوولان کشور تمهیداتی بیاندیشند
تا با ایجاد منبع درآمد برای این زنان آنان را از خانه های فساد جدا کرده
و به خانواده ها بازگرداند.
وی تصریح می کند:این وظیفه سازمان های مسوول است که
تدبیری بیاندیشند تا این افراد برای امرار معاش خود راهی داشته باشند زیرا
در شرایط فعلی این افراد پس از جمع آوری و رهایی از زندان ، دوباره کارهای
قبلی خود را شروع می کنند.
سردار روزبهانی تاکید می کند:باید بودجه ای برای ساماندهی این زنان از سوی دولت اختصاص یابد. سخنگوی
کمیسیون اجتماعی مجلس نیز چندی پیش در جلسه بررسی موضوع زنان خیابانی در
کمیسیون اجتماعی بهزیستی اعلام کرده بود:زنان خیابانی جمع آوری شده توسط
نیروی انتظامی را سازمان بهزیستی تحویل نمی گیرد و حتی در صورت تحویل
گرفتن نیز امکان نگهداری تنها ۲۰ تا ۲۵ زن را در طول سال دارد.
سیدجواد زمانی گفت:تنها نگهداری از این زنان راه حل
این مشکل نیست چرا که دوباره بعد از خروج از این مکان ها، آنها به کار خود
ادامه می دهند. اغلب این زنان مطلقه هستند و به خاطر امرار معاش دست به
این کار می زنند و باید ساز و کاری فراهم شود که این زنان مکانی برای
زندگی و شغلی برای درآمدزایی داشته باشند.
سردار اسماعیل احمدیمقدم ،فرمانده نیروی انتظامی
چندی پیش در مورد پدیده روسپیگری از عبارت جدید «كارگر جنسی» استفاده كرد.
وی میگوید: «در برخی مواقع زنی را كه در كنار خیابان میایستد و ماشینی
برایش بوق میزند،زن خیابانی اطلاق میكنند در حالی كه زنان خیابانی به
كارگران جنسی یا افرادی میگویند كه تنفروشی میكنند. البته اثبات همین
موضوع نیز بسیار سخت است و نمیتوانیم به این تعریف هم برسیم.»
روسپیگری پدیده امروزی نیست اما برخوردها و اظهار
نظرها درباره آن همواره بسیار متفاوت بوده است. تا چندی پیش مسئولان از به
كار بردن این عنوان نیز برای این گروه اجتناب كرده یا پرهیز داشتند و به
جای آن از واژه «زنان ویژه» یا «زنان خیابانی» استفاده میكردند.
وزیر
بهداشت شاید نخستین مقام رسمی بود كه با اعلام ابتلای ۵۰ درصد زنان روسپی
به بیماری ایدز توجه همگان را به حضور چنین معضلی معطوف كرد. تغییر الگوی
انتقال ایدز از راه تزریق مخدر به ارتباط جنسی كنترل نشده یكی از دلایل
توجه مسوولان به واقعیت زنان خیابانی است.
به طوری كه دكتر مینو محرز، رییس كمیته كشوری ایدز
نیز بارها نسبت به پنهان ماندن اخبار و اطلاعات در مورد افزایش بیماری
ایدز در كشور انتقاد كرده و عنوان داشته كه صدا و سیما نتوانسته تاكنون در
زمینه آگاهی رسانی به مردم درباره موج سوم ایدز از طریق رفتارهای پرخطر
جنسی موفق عمل كند. از سوی دیگر وزیر بهداشت اعلام کرده است که تنها ۲۵ درصد بیماران مبتلا به HIV/AIDS شناسایی شده اند .
وحید دستجردی از افزایش رفتارهای پرخطر در آینده به
مثابه آتشفشان ایدز در كشور یاد كرده و گفته است كه زمانی نگران انتقال
ایدز از طریق خون آلوده و اعتیاد تزریقی بودیم اما امروز رفتارهای پرخطر
جنسی و روسپی ها موجب افزایش موارد ابتلا به HIV/AIDS شده است. به طوری
كه سالانه ۵ تا ۱۰ نفر از طریق روسپی ها مبتلا به HIV/AIDS میشوند.
براساس برخی آمارها ۷۶ درصد از مبتلایان به ایدز در
کشور زنان هستند و بقیه این جمعیت را مردان تشکیل میدهند.این آمار در
صورتی بیان می شود که متاسفانه مسوولان کشور به مردان خیابانی توجه نکرده
و نقش آنان را از یاد برده اند و زنان روسپی را عامل اصلی گسترش ابتلا به
HIV/AIDS از طریق رفتارهای جنسی می دانند.
بررسی ها نشان دهنده آن است كه امروز اعتیاد تزریقی
و خون آلوده دیگر تهدید جدی برای انتقال ایدز در جامعه محسوب نمی شود بلكه
باید پذیرفت اکنون ابتلا به ایدز از طریق رفتارهای پرخطر جنسی و زنان و
مردان روسپی بیش از پیش سلامت جامعه را تهدید می كند و می توان گفت كه
زنان و مردان خیابانی زنگ خطر شیوع ایدز را در کشور به صدا در آورده اند.
راهکار
باید
گفت که برخورد قانونی و امنیتی برای بازگرداندن زنان خیابانی به زندگی
طبیعی موثر نیست و نمی توان با زنان خیابانی برخورد قانونی کرد زیرا زمانی
که زنی نمی تواند مایحتاج زندگی اش را تامین کند، به خودفروشی روی می آورد.
هنگامی که تورم افزایش می یابد و وضع اقتصادی
نابسامان می شود و سرپرستی برای نگهداری از زنان وجود ندارد،چه کار باید
کرد؟ قانون یا نیروی انتظامی در این مورد نمی توانند کاری کنند زیرا این
نهاد امکان نگهداری همه این زنان را در اختیار ندارد.
با توجه به افزایش تعداد زنان خیابانی و نقش آنها
در شیوع انواع بیماری های مقاربتی و HIV/AIDS ، متاسفانه هنوز زنان
خیابانی متولی مشخص و مناسبی در جامعه ندارند، در حالی که نیروی انتظامی
مسوول جمع آوری آنهاست اما هنوز سازمان بهزیستی نتوانسته این زنان را
ساماندهی کند.
باید گفت با توجه به شرایط فعلی و عدم توانایی
سازمان بهزیستی در نگهداری از این زنان ، هیچگاه هیچ دولتی نمی تواند با
معضل زنان خیابانی در جامعه مبارزه و آن را ریشهکن کند.همچنین تجربه
ثابت کرده در مورد آسیب های اجتماعی که ریشه در مشکلات جامعه و... دارد
،برخورد قهری راهکار مناسبی محسوب نمی شود و در اصل از آن نتیجه معکوس نیز
گرفته خواهد شد.
متاسفانه در کشور ما یک قانون مشخصی وجود ندارد تا
به صورت تخصصی به بررسی مشکلات زنان خیابانی بپردازد. در نتیجه هیچ آمار
قابل استنادی برای حل این معضل نیز وجود ندارد در حالی که پدیده زنان
خیابانی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است که نبود آمار رسمی از این پدیده
باعث طرح آمارهای غیر واقعی و مبالغه آمیز توسط برخی مسوولان می شود.
این در حالی است که سازمان بهزیستی، وزارت کشور،
وزارت رفاه، ریاست جمهوری و همه مسوولان، در برابر این معضل و آسیب
اجتماعی مسوول هستند.یکی دیگر از مهمترین خلاء های کشور ، ارائه نشدن
اطلاعات صحیح به دختران جوان است که باید با همکاری وزارت آموزش و پرورش
به دختران جوان آموزش داد که چگونه خود را در برابر آسیب ها و خطرهای
اجتماعی مصون دارند.
همچنین باید توجه داشت که بحث زنان خیابانی منحصر
به زمان و مکان خاصی نیست. اما دسترسی به آمار آسیب ها و معضلات اجتماعی
علاوه بر اینکه به افزایش اطلاعات مردمی و تقویت نهادهای مرتبط با امور
زنان می شود،خانواده ها با درستی و یا نادرستی روش های تربیتی آنها آشنا
می سازد
|