این درست فرصتی است که در
عروسیها مراسم ختنه سوران و دیگر آیینهای سرور و شادمانی و سرگرمیها فرصت
بروز مییابند مهمترین سرگرمیهای ایلی را میتوان...
یکی
از مهمترین آداب و رسوم در میان ایلات و عشایر ایران رقص یا حرکات موزون
و ریتمیک میباشد. هرچند رقص در کنار موسیقی به عنوان یک سرگرمی و عاملی
روحیه بخش، نشاط آور و شادی آفرین مطرح است که به زندگی سخت و دشوار
ایلیاتیِ سخت کوش، رنگ و جلایی خاص میبخشد، لکن رقص از جنبههای دیگری
نیز قابل بررسی است. رقص به عنوان یک هنر در کنار موسیقی و شعر بیان کننده
حالات روحی و وسیله ای برای بیان احساسات و عواطف فردِایلیاتی بوده و نیز
ابزاری جهت ایجاد ارتباطِ نمادین میباشد. رقص درهمراهی با قصه گویی و
نقالی نوعی نمایش گونهی پرشور برای جذاب کردن کار قصه گوست و از این جهت
قابل مقایسه با پانتومیم یا نمایش صامت در تئاتر میباشد که در آن فارغ از
صحنه آراییهای مرسوم، تنها با حرکات صورت، دستها و بدن، معنایی خاص را به
بیننده القا میکنند. رقص همچنین کارکردهای دیگری مانند برانگیختن حس
تعاون و دوستی از یکسو و پرورش احساس رقابت سازنده میان افراد ایل دارد و
سبب آمادگی جسمانی و روانی برای انجام کارهای سخت زندگی کوچ نشینی میشود.
باید توجه داشت که در اکثر ایلها و عشایر ایران همچنانکه بخش عظیم، مهم و
سختی از کارها بر دوش زنان است و زنان نیز دوش بدوش مردان و گاهی حتی
بسیار فراتر از آنها به کار میپردازند و در تقسیم کار اجتماعی واجد نقشها
و جایگاههای مهم و قابل توجهی هستند، در آیینها و رسوم نیز همهی افراد
ایل اعم از مردان و زنان همراهند و اصولا" در رقصها خصوصا" آنها که
بازگوکنندهی مفاهیم خاصی هستند، هم زنان و هم مردان دارای نقش برابر
میباشند و در رقصهای آیینی همه با هم میرقصند. این همراهی زنان با مردان
در رقص، در گذشته و تاریخ تمامی عشایر به چشم میخورد، لکن در معدودی از
عشایر اکنون زنان و مردان در دستجات جداگانه ای میرقصند. در بررسی رقصهای
مختلف در میان ایلات و عشایر ایرانی با توحه به خصلتهای مشترک باید رقص و
آداب آن را از جنبههای زیر مورد توجه قرارداده و به این نکات توجه کرد:
۱) جنبههای نمادین و مفهومی رقص:
رقصها دارای بار مفهومی و نمادین میباشند بنابراین در بررسی رقصها باید
به جنبههای نمادین رقصها که در حرکات دستها، پاها و کل بدن قابل استخراج
است توجه گردد. معانی مختلفی در رقصها نهفته است. گاه شکر گزاری به درگاه
خداوند گاه ترتیب خاص یکی از کارهای زندگی عشایری مانند پشم چینی
گوسفندان یا کارهای کشاورزی، سوارکاری، جنگ با مهاجمان فرضی و تهدید آنان
در قالب حرکات رقصنده بیان میگردند.
۲) جنبهی تاریخی رقص:
رقص مانند دیگر عناصر فرهنگی هر قوم، ریشه در گذشتهی تاریخی آن قوم دارد
و با گذشت زمان مفاهیم و آداب آن به دلایل مختلف تغییر کرده یا تثبیت شده
است. رقصهای ایلات و عشایر نیز از این قاعده مستثنا نبوده است و ریشه در
تاریخ ایل دارد جنگها و تهاجم بیگانگان به ایل از مهمترین عوامل تاریخی
است که در رقصها نمود یافته است. از سوی دیگر با تحمیل یکجانشینی یا تخته
قاپو به ایلات از خشونت حرکات و سرعت ریتم موسیقی و رقص کاسته شده است. از
سوی دیگر با تسلط اقوام دیگر یا نفوذهای فرهنگی که در پی مغلوب شدن و تحت
سلطه در آمدن ایلها در طول تاریخ به وقوع پیوسته است، تغییراتی پیش آمده و
رقصهای کنونی بیشتر آمیزهای از رقصهای اصیل و عناصر تازهتر میباشند.
مثلا" با تسلط اعراب بر ایران یا در طی سلطهی مغولها تاثیراتی را میتوان
در رقص ایلات مشاهده کرد. مثلا" جنبههای آماده سازی بدنی و تمرینات دفاعی
و جنبههای اسطوده ای تقویت شده است.
۳) جنبهی تعاون و همراهی و هماهنگ کنندگی رقص:
رقصها نوعی هماهنگی و روحیهی تعاون و همکاری را در شخص ایجاد میکنند.
نزدیکی گروه رقصنده با یکدیگر و حرکات یکنواخت و هماهنگ گروه با توجه به
تلاشی که هرشخص در طی آن سعی میکند خود را با دیگران هماهنگ کند نوعی
روحیه ی برادری و تعاون در میان افراد ایل پرورش میدهد.
۳) جنبههای عرفانی رقص:
یکی دیگر از جنبههای قابل تامل در رقص ایلات و عشایر وجود عناصر عرفانی،
رازورزی و گنوسیسم است همچنانکه در سماع سعی بر آن است که با برداشتن پرده
ی عناصر مادی مانند زبان و جسم، بیواسطه و مستقیم به انوار حق واصل شد،
گاه عناصر عرفانی و نزدیک به سماع یا رقص عارفانه در رقصها دیده میشود و
گاه مانند رقص و آهنگ مرغ حق در عشایر شرق و جنوب خراسان رقص به تمامیدر
خدمت عرفان و خداجویی بیواسطه است. از سوی دیگر گاه رقص حالت نوعی ریاضت و
تزکیه ی نفس به خود میگیرد.
۴) جنبههای اسطوره ای رقص ایلیاتی:
این نیزاز مهمترین عناصر رقص ایلی است توجه به اسطورهها و سعی در نمایش
داستانها ی اساطیری و حماسی از عواملی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
۵ ) جنبهی آماده سازی بدنی و ورزش برای کسب توانایی انجام کارهای سخت:
رقصها خود نوعی ورزش سخت و آماده کنندهی بدن برای انجام کارهای سخت هستند
و در طی آن همانند نوعی ورزش بدن پرورده میشود و به آمادگی لازم جهت
انجام امور و کارها میرسد. در رقص چوب بازی که علاوه بر خراسان در بسیاری
ایلهای دیگر مثل بختیاریها و قشقاییها انجام میشود ریشه و بنیاد رقص به
زمان تسلط مغولها به ایران میرسد که افراد ایل در طی رقص با چوب توانایی دفاع و حمله را میآموزند و در آن تبحّر مییابند.
۶) جنبهی رقابت رقص:
در رقصهای عشایری نوعی حس رقابت برانگیخته میشود که سازنده است و به شخص
انگیزه میدهد تا با جدیت کوشش و تمرین بیشتر مهارت خود را ارتقاء بخشیده
خود را به موقعیت مرتبهی اول و بهترین رقصنده نزدیک کند. رشد روحیهی
رقابت از رقص به کارهای دیگر کشیده میشود و به افراد انگیزه بری تلاش
بیشتر و انجام بهتر کارهای ایل میدهد.
۷ ) جنبه شادی، سرگرمی و آیینی
در مراسمهای خاص از آنجا که زندگی کوچ نشینی زندگی سخت همراه با انجام
کارهای طاقت فرساست این نوع زندگی نیازمند کسب روحیه و استفاده از عناصر
شادی بخش و سرگرم کننده است در زندگی ایلی هر لحظه میتواند حوادث سخت و
جانفرسایی در بر داشته باشد از سوی دیگر در کنار روزهای سخت و پر کار
زمانهایی نیز فرا میرسد که در ییلاق یا قشلاق ایل کار چندانی برای انجام
ندارد این درست فرصتی است که در عروسیها مراسم ختنه سوران و دیگر آیینهای
سرور و شادمانی و سرگرمیها فرصت بروز مییابند مهمترین سرگرمیهای ایلی را
میتوان در رقصها و بازیها دید. عناصر مشترک بسیاری مابین رقصها و بازیها
وجود دارد در میان عشایر فارسی زبان خراسان به رقص، واژهی بازی اطلاق
میشود در عین اینکه بازی یا رقص بسیار جدی گرفته میشود و گاهی حتی نوعی
عبادت، دعا یا طلب حاجتی از آفریدگار به حساب میآید.
۸ ) جنبه ی موسیقایی و ریتمیک:
همراهی سازهای خاص در هر ایل که نشان از روحیات خاص با رقص و هماهنگی
سازها و فراز و فرود آن در هماهنگی با موسیقی و سازهای خاص هر ایل
۹ ) جنبهی منعکس کنندهی روحیات خاص هر ایل که علاوه بر رقص در اشعار خاص هر ایل نیز قابل دستیابی است.
۱۰ ) جنبههای دینی رقص: رقصهای ایلی گاه حالت عبادت یا طلب حاجتی به خود میگیرد مانند رقص طلب باران
در عشایر جنوب خراسان. در برابر چنین رقصهایی معمولا" نه تنها رقصنده بلکه
دیگر افراد حاضر در صحنه نوعی حالت احترام و اعتقاد قابل رویت است. این
رقصها بسیار جدی گرفته میشود و همگان در انجان آن که نوعی عبادت به حساب
میآید همکاری میکنند.
۱۱ ) جنبهی بخاطر سپاری کارها یا آیینهای خاص:
در رقصهایی که این جنبه در آن دیده میشود نوعی کار، فنّ یا مراسم خاص با
دقت و وسواس کامل به اجرا در میآیند این رقصها همچنین نوعی کارکرد آموزشی
برای جوانترها دارند و شخص را برای انجام یک کار یا آیین خاص آماده
میسازند مثل رقص شالیکاری در مازندران و یا رقص قاسم آبادی در گیلان یا رقص خوشه چینی در فارس یا رقص گندمکاران در عشایر خراسان. در رقص قاسم آبادی مراحل کامل نشا کردن برنج و مراحل دیگر برنج کاری به ترتیب و بطور کامل اجرا میگردد.
اکنون میپردازیم به ذکر نمونههای از رقصهای ایلات و عشایر ایران:
رقص در ایل بختیاری:
رقص
در ایل نشانی از هم بستگی، اتحاد و عاطفه است، همه میرقصند دست در دست و
دوشادوش یکدیگر. اگر رقص فردی هم باشد به منظور زورآزمایی است همانند چوب
بازی که نوعی نشان قدرت واعتماد است، آن هم همراه با موسیقی پرتحرکی که
یادآور جنگ و ستیز است. از رقصهای رایج و پرتحرک بختیاری رقص «سه پا» را باید نام برد، در این رقص زن و مرد با نوای توشمالان
میرقصند، سه قدم برمیدارند بعد یک پا را جلو میگذارند و یک دست را
پایین و دست دیگر را بالا نگه میدارند، این حرکت با نظم و ترتیب خاص
تکرار میشود. از دیگر رقصهای مرسوم و معروف در ایل بختیاری رقص گروهی «جیران، جیران» است که گروهی است و مردان و زنان باهم در آن شرکت میکنند و میرقصند.
ازدیگر رقصهای گروهی بختیاریها که درآن حرکات دست و پا بسیار سریع بوده و نیازمند قدرت و انعطاف بدنی بسیار است رقص «هی دته» میباشد که همراه آهنگی ریتمیک اجرا میشود.
از جمله رقصهای دیدنی بختیاریها که کم و بیش با اشکال مشابه و اندک تفاوتی در اکثر عشایر ایران موجود است رقصی است با نام رقص آهنگ مجسمه - مشابه این رقص در نواحی لرستان با نام «خُوس» یا «خَسَه»
و در خراسان و ایلات کرمانج که طایفه ای کرد هستند در شکلی مشابه انجام
میگردد. در طی این رقص که با نوای سازهای نوازندگان (توشمالان در میان
بختیاریها) و همراه فراز و فرودهای موسیقی به تناوب اوج میگیرد و فروکش
میکند زنان و مردان همراه هم، میرقصند. توشمالان در حین اجرای آهنگ به
ناگاه نوای موسیقی را قطع میکنند و در این حال رقصندگان باید مانند مجسمه
بایستند و تکان نخورند. در این حال عده ای با دادن انعام و شیرینی از
توشمالها میخواهند تا مجددا" بنوازند به این ترتیب نوای موسیقی با
ردیگروبه ناگاه آغاز شده و این فراز و فرودها ادامه مییابد. لازم به
توضیح است که نوازندگان و خوانندگان که حافظان فرهنگ موسیقایی و اشعار
محلی هستند و سینه به سینه این فرهنگ شفاهی را حفظ میکنند در هر ایل با
اصطلاحی خاص خوانده میشوند و در ایل بختیاری به طور کلی به آنها توشمال
میگویند. هفت لنگان به آنها «توشمال» یا «میشکال» و چهارلنگان به آنها «خطیر»
میگویند. در ایل بختیاری هر طایفه و تیرهای توشمال و خوانندهی خاص خود
را دارد تا همواره همراهشان اشند و در مراسم سوگواری و شادی کوچ نشینان را
همراهی کنند. توشمالان در ایل بختیاری، زنان و مردانی عاشق پیشه
و شاعر مسلک هستند که بیشتر اوقات زندگی شان صرف ساختن ابیات، لطیفهها،
متلها و ضرب المثلها میشود و در واقع یکی از مهمترین اقشار پدیدآورنده و
نگاهدارندهی آثار و ادبیات عامیانه و فولکلور این سرزمینند. در
مجالس رقص بختیاری؛ زنانِ توشمال با صدای گرم و گیرای خود اشعار و
ترانههایی را در متن آهنگ نوازندگان، میخوانند و مردان نیز با ابیات
دلپذیر و شورانگیزی به آنها پاسخ میدهند و بسته به نوع مراسم در حاضران
شور و حال پدید میآورند.
در
بررسی اجمالی رقص و مراسم آن و رفتارشناسی متقابل نوازندگان ایلی و سایر
اعضای ایل و ریشههای تاریخی رقص در ایل بختیاری به اختصار میتوان این
نکات را مطرح کرد:
رقص نمادی از وابستگیهای عاطفی اعضای ایل، اتحاد،
همدلی و هماهنگی اعضای طایفه وایل است. رقص دسته جمعی اعضای ایل در کنار
یکدیگر نشانگر آن است که تمامی اعضا در برابر هر عامل خارجی متحد و
یکپارچه اند و در حفظ داشتههای فرهنگی یکدل و مصمم. حضور مردان و زنان در
رقص همراه و همپا، کارکرد زنان در انجام امور ایل و احترام متقابل مردان
ایل به آنان را میرساند. مردان ایل در همراهی زنان در رقصهای نمادین نشان
میدهند که از نقش موثر زنان در فعالیتهای اجتماعی و فنی ایل آگاهند و
برای آن ارزش قائلند. حضور زنان این مطلب را میرساند که مردان و در مجموع
تمامی آحاد عضو ایل، ضمن برخورداری از زحمات زنان، آن را برای هر
بینندهی خارجی مطرح میکنند و تمایل دارند تا این موضوع به خوبی روشن شود
که زن و مرد ایلیاتی در کنار هم امور ایل را به انجام میرسانند و به یک
اندازه در آیندهی ایل موثرند. حضور زنان در جمع توشمالها یا خوانندگان
ایل نشان از اجازهی ابراز وجود و بیان احساسات، عواطف و عقاید زنان در
ایل دارد.
چوب بازی
که معمولا" مردان در آن شرکت میکنند، نشانهی وجود مردان دلیری است که در
حفاظت از قلمرو ایل،مصمم و توانایند. این مسئله از یکسو به اعضای ایل
امنیت خاطر میدهد و شبههی امکان تجاوز به حدود ایل را، از هر بدخواه
خارجی میگیرد. موسیقی و رقص در ایل بویراحمد:
ایل بویر احمد همانند
بیشتر ایلها وکوچ نشینان ایرانی برای موسیقی و رقص اهمیت بسیاری قائلند.
کارکرد موسیقی و رقص در ایجاد یکدلی و اتحاد در بین اعضای ایل و حفظ سنتها
و آداب و آیینهای ویژه ایل که سبب تثبیت و تمایز هویت فرهنگی ایل میگردد،
از مهمترین دلایل ماندگاری موسیقی، اشعار و ترانهها و رقصهای ویژه ی
بویراحمدی هاست. سختی زندگی معیشتی ایلیاتی و تهاجمهای گسترده به قصد
یکجانشین کردن (تخت قاپو ) و کنترل عشایر در یکصد سال
اخیر و نیز ایجاد اختلاف در میان عشایر که در تاریخ عشایر ایران مهمترین
راه کنترل عشایر از سوی حاکمیت مرکزی بوده و جنگهای خونین بین عشایر را
سبب گردیده است، موسیقی و رقصها را در عشایر ایران خصوصا" بویر احمدیها
به شکلی حماسی درآورده است. همانند بختیاریها موسیقی حماسی و ریتمیک
همراه با ترانهها یی که در وصف شجاعت و دلاوری و جنگ برای حفظ شرافت و
هویت ایلیاتی سروده شده است و رقصهایی که در بسیاری از موارد حاکی از وجود
قدرت بدنی نفرات و توان جنگاوری ایل است ریشه در این دورههای خاص جنگ و
نبرد دارد.
بویر
احمدیها برای بخشی از ابیات شعرهای خاص ومعروفشان، آهنگهای ویژه ای
دارند، این آهنگها را «قس» مینامند. از مهمترین و مشهورترین قسها میتوان
به قس برنو و قس یاریار اشاره کرد.
این ترانهها (مجموعهی یک بیت خاص و قس آن ) محتوای حماسی، عاشقانه یا در
وصف طبیعت یا محیط و ایل دارند. از سوی دیگر موسیقی حزن انگیزی نیز به نام
«تول چپ» دارند که در عزاداری توسط مهتر نواخته میشود. در ایل بویراحمد زنان بیشتر در رقص به هنگام شادی شرکت میکنند و مردان بیشتر در رقصهای حماسی و جنگاوری مثل رقص چوب شرکت مینمایند. از رقصهای معروف بویر احمدیها میتوان به چوب بازی، رقص چوبی، رقص دوپا، رقص سه پا، رقص صددستمالی، رقص یلعبه، رقص بختیاری، رقص نرمه نرمه و رقص ترکی شاه فرنگی اشاره کرد.
رقص در ایل قشقایی:
ایل
قشقایی از ایلهای بزرگ کشور ایران است که در واقع کنفدراسیون بزرگی متشکل
از طوایف مختلف است. رقص چنانکه گفته شد در ایل قشقایی نیز نشانه و نماد
همبستگی، اتحاد و دوستی است. درهنگام رقص همه دست در دست هم و دوشادوش
یکدیگرند. در بین عشایر قشقایی رقصهای گوناگونی معمول است که در
تمامیآنها زنان و مردان در کنار یکدیگرند و تقریبا" در اکثر رقصهای
قشقاییان زنان و مردان هردو حضور دارند. در جشنها مردان و زنان هریک دو
دستمال در دست میگیرند، پیرامون یک دایرهی بزرگ ایستاده و با آهنگ کرنا
و دهل ضمن تکان دادن دستمالها با حرکات موزون پیش میروند. چوب بازی که
رقصی معمولا" مخصوص مردان است بدین ترتیب انجام میگیرد که طبال بر طبل
میکوبد و کرنازن در ساز خود میدمد زنها حول یک دایره ایستاده کل Kel میکشند و مردان در میان به چوب بازی یا رقص «در مرو »
میپردازند. در این بازی مردان دوبه دو با چوبهای کوتاه و یک چوب بلند با
یکدیگر میرقصند و مبارزه میکنند همراه با آهنگی که به تدریج اوج میگیرد
و ریتم آن تندتر میشود سعی میکنند تا با زدن چوب به پای حریف چوب بلند
را تصاحب و حریف را از میدان بدر کنند و بدین ترتیب رقص ادامه مییابد تا
برندهی نهایی مشخص گردد. استفاده از لباسهای با رنگهای متنوع و شاد و
دستمالهایی با رنگهای زیبا و رنگارنگ زیبایی رقصهای هنرمندانه ی قشقایی را
دو چندان میکند. همانگونه که گفته شد بدلیل جنگها و مصائب ناشی از آن و
حضور کوچ نشینانی همچون ایل بختیاری و بویر احمدی و... در مناطق استراتژیک
برای دولت مرکزی ایران و راهها و جادههای بااهمیت کشور، موسیقی و رقص در
میان این ایلات بیشتر رنگ و بوی حماسی و جنگاوری دارد. اما از دیگر موسیقی
و رقصهای قابل تامل در میان ایلات و عشایر ایران زمین، موسیقی و رقصهای
مرسوم در منطقه ی شرق ایران یا ایلات و عشایر استانهای شرقی شامل خراسان و
سیستان و بلوچستان میباشد که بیشتر مفاهیم عرفانی را در بر میگیرد. رقص
در این ایلات سوای رقص چوب و برخی رقصهای حماسی بیشتر همراه با چکامه یا
چامه یا چهاربیتیهای عرفانی که با سوز خاص و همراه سازهایی چون دوتار
نواخته میشود، نمادینههایی از مفاهیم نیاز و طلب، عشق و آرزو، حرمان و
جدایی و عبادت و پرستش عرفانی را به نمایش میگذارد و گاهی بسیار به سماع
دراویش نزدیک میگردد. از مهمترین این رقصها میتوان به پرستش یا عبادت
مرغ حق، نوایی یا ناز لیلی، پرواز سیمرغ و نار حق اشاره کرد که علاوه بر
زیبایی اعجاب انگیز هنر رقصندگان آن، گنجینه ای گرانبها از چکامههای
سروده شده توسط شاعران تاریخی این سرزمینها و حفظ سینه به سینه ی آنها
میباشد که معمولا" با سوز و گداز فراوان در سکوت ساز یا در لحظات فرود
آهنگ، خوانده میشود و سپس موسیقی اوج میگیرد و رقصنده که در اصطلاح محلی
به او بازیگر میگویند به پرواز در میآید. بسیاری از بازیگران عشایر شرق
ایران خصوصا" در خراسان بازی (رقص) را نوعی عبادت میدانند و پیش از آغلز
آن وضو میگیرند و نماز میخوانند.
علاوه
بر رقصهای عرفانی در میان عشایر و ایلات خراسان، نیز رقصهای شاد و نشاط
انگیزی همچون رقص چوب و رقصهای دیگری که با نوای دهل و سرنا یا دوتار
همراهی میشود وجود دارد که بیشتر در اعیاد و جشنها و پایکوبیها از آنها
استفاده میشود. بخشی از این رقصها به همراه شعر و آهنگ ِ زمینهشان بیان
کنندهی حماسههایی پرشور از سرداران و قهرمانان تاریخی و مردمیاین
سرزمین است.
بی شک رقص و ترانههای محلی عشایر بخشی از گوهر گرانبهای
فرهنگ و فولکلور این سرزمین است که نشان از مردمی صبور، سلحشور، سخت کوش
ودو ستدار آب و خاک سرزمین مادریشان ایران بزرگ دارد و نشان دهنده ی سابقه
ی تاریخی فرهنگی غنی و غرورآفرین در این سرزمین است. کنکاش در هر بخش از
هنر اصیل ایرانی به یقین به خوبی نشان از این موضوع دارد که هرگاه فرهنگ
اصیل ایرانی که ریشه در تاریخ باستانی آن دارد،از زیر یوغ اسارت و تهاجم
فرهنگهای دیگر خارج شده و فرصت نفس کشیدن یافته، مفاهیمیسرشار از انسانیت
و احترام به انسان و خصوصا" توجه به برابری و حقوق تمامیاقشار جامعه ی
بستر و به ویژه احترام و رعایت حقوق زنان به عنوان یکی از کلیدی ترین و
مهمترین پایههای جامعه رخ نشان داده است. در یک کلام هر بخش از فرهنگ
ایران زمین نشانگر بخش دیگری از عظمت روح انسانهای پدیدآورنده آن است.
انسانهایی عاشق که همیشه واژهی انسانیت را اعتلا بخشیده اند.