لباس زنان عبارت بود از تنكه پاچه دار تا بالای زانو از جنس چلوار یا حریر یا اطلس كه زیر میپوشیدند و شلوار تنگ از...
نگاهی به نوع و طرز پوشش ایرانیان در قدیم
آگاهی
از زندگی و معیشت مردم در گذشته از موضوعات جالبی است كه همواره میتواند
برای انسان جذاب و جالب باشد. بخصوص اینكه در گذشته (هر چند گذشته ای نه
چندان دور) چگونه میزیستند.
آداب،
رسوم، طرز پوشش و ... و به طور خلاصه زندگی اجتماعی مردم درگذشته ضمن
جذابیت میتواند آموزنده نیز باشد. در این مقال مختصرا به طرز پوشش
ایرانیان در گذشته اشاره میشود. لباس مردان در گذشته مركب بود از عبا (روپوشی از پارچههای نازك و كلفت پشمی دستباف بلند و باز و فراخ دوخته شده بر شانه انداخته تا مچ پا را فرا میگرفت)، قبا (لباسی
ساده با یقهای باز و دو جیب دهانه عمودی از دو طرف تا زیر زانو ساده و
كمرچین كه روی پیراهن پوشیده و جلوهایش را به هم آورده بر روی آن شال
میبستند)، ارخلاق (چیزی مانند قبا كلفتتر و كوتاه تا
بالای زانو كه جلو و سرآستینهای آن را سوزن دوزی یا زردوزی میكردند و بر
روی پیراهن میپوشیدند) مراد بگی (قبایی با یقه بسته و
لبه دار مانند فرنج نظامیان با سوراخها و دكمههایی تا پایین شكم با
چینهای ریز سرتاسری پشت، در قدی كوتاه تا نزدیك زانوها، در رنگهای تیره)،
سرداری (با جلوی مانند مراد بگی و چند چین درشت و شكافی در عقب و قدی تا پایین زانو كه بر روی قبا میپوشیدند) و شلوار ماهوت یا دویت سیاه
ساده و شال یا كمربند و كلاه نمدی یا پوستی و گیوه یا كفش و نعلین بی بند
و پیراهن از چلوار یا كتان یا متقال یا كرباس با یقه ای كه از سرشانه باز
میشد كه در زیر بدون عرق گیر میپوشیدند و زیر جامه ای از نوع پارچه
پیراهن كه اعیان و خواص در زیر شلوار به پا میكردند و در هر صورت آنچه
بود باید از پنبه و كتان بوده باشد خاصه پیراهن و زیرجامه، چه البسه غیر
پنبه ای را برای بدن مضر تشخیص میدادند و آن را موجب بیماریهای گوناگون
و كوتاهی عمر میدانستند.
از
وسایلی كه مردان در جیبهایشان داشتند، چاقو و پاشنه كش و جام برنجی كوچك و
بعضی زنجیر یزدی و تسبیح و انگشتری نقره عقیق یا فیروزه كه در جیب و یا در
دست نگه میداشتند.
لباس
زنان عبارت بود از تنكه پاچه دار تا بالای زانو از جنس چلوار یا حریر یا
اطلس كه زیر میپوشیدند و شلوار تنگ از مخمل و ماهوت و اكثرا از رنگهای
زنده سبز، زرد، نارنجی، آلبالویی و چمنی با چاك بغل نوار دوخته بر روی آن
و شلیته (پیراهن كوتاه شبیه پیراهن مردان) كه روی آن میكشیدند. ویل نیم
تنهای از ماهوت یا ترمه یا مخمل یقه بسته گلدوزی و ملیله دوزی و زردوزی
شده با آستینهای دهان تنگ و دهان گشاد و دهان اژدری جورواجور، طبق سلیقه
و سفارش یا ساده بود كه زمستانها پوشیده روی شلیته كوتاه یا شلوار
میكشیدند و نیم تنههایی نازكتر از اطلس و حریر و مانند آن كه دالبرهایی
به پایین تنه و آرایشهایی لطیف از سوزن زنیها در یقه و سینه و جلوی دامن
آن میدادند و تابستانها میپوشیدند. با تغییراتی مختصر و اعمال سلیقههای
مختلف در حد حفظ فرم اصلی آن كه از حیث زیبایی و خوبی و استحكام پارچه
ورنگ ثابت آن میتوانست علاوه بر آبرومندترین پوشش برای صاحب آن دختر و
خود دختر مناسب باشد.
از دیگر پوششهای زنان چارقد و چاقچور
بود، چارقد پارچه ای مثلث از تور و حریر گلدار و ساده و مخمل بود از یك
ذرع پارچه به طور مثلث بریده یا به روی هم تا زده كه به سر نموده زلفها
را از بالا و دو طرف در زیر آن مرتب كرده از زیر گلو سنجاق میزدند و
دستكهای آن را از جلو بر روی سینه انداخته به دور سرشان زیور آلات
میآویختند. زیور آلاتی از منگولههای زیبا با سكههای طلاو نقره دسته دار
و بر دو طرف یا جلوی آن گل طلا یا گل یاقوت و فیروزه میزدند و سنجاق زیر
گلو كه ساده و معمولی یا نقره و طلایی كه در آرایشها و مهمانیها به كار
میبردند و زنان مسن و معمولی از گوشههای آن به جای كیسه و دستمال برای
پول و خرده ریز دم دستی استفاده میكردند.
چاقچور نیز
پاپوشی از پارچه سیاه به جای جوراب برای بیرون رفتن از خانه و پوشاندن
پاها و ساقهای آن با كفی تا مچ مانند جوراب و از آنجا با چینهایی كه
تمام ساق را پوشانیده در زیرزانو با گره بندهایی استوار میگردید.
پیرایههای
دیگر زنان عبارت بود از انگشتری كه مطابق شان و موقعیت خود بر دست راست
میكردند و دستبندی از طلا به گونههای مختلف و زیادتر از سكه بر دو دست
مینمودند و گوشواره به گوشها میآویختند و خفتیای از سكه یا آویز از طلا
و جواهر به گردن میبستند و سینه ریزی از سكههای بزرگ طلا یا گل و برگهای
طلای جواهر نشان بعد از خفتی بر روی نیم تنه یا تل و مثل آن میانداختند.
سكهها و گل و سنجاقهای طلا و جواهر بر سر و سینه و زیر گلو و سرآستینها
و پایین دامن و دم پاچههای شلوار میآویختند و خلخالهایی از نقره یا طلا
به مچها میبستند.