تاریخ
معاصر شاهد نقش تعیین کننده محرم در جنبشهای اصیل مردمی است که جلوه
کامل بروز و ظهور این تاثیر را در انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم؛ مردم
نیز با شعارهای خود (همچون نهضت ما حسینی است و رهبر ما خمینی است) به طور
شفاف بر این امر تکیه و تاکید داشتند. مقاله زیر میکوشد تا الهام گیری
انقلاب اسلامی از قیام کربلا را به بررسی بنشیند:
عظمت
انقلاب اسلامی و شکوه حضور یکپارچه مردم برای پی ریزی نظامی الهی، پیش
بینی تمامی استراتژیستها و گزارشگران جهانی و منطقه ای را بر هم زد و
آنان را مجبور به کرنش در مقابل انقلاب نمود. قطعا یکی از ویژگیهای اصلی
انقلاب، رنگ و بوی عاشورایی آن بود که در به هم زدن معادلات به نفع
نیروهای انقلابی تاثیری بسزا داشت.
ملت
ایران در تمامی تحرکات سیاسی فرهنگی خود به نحوی تحت تاثیر پیام عاشورا
است و این طبیعی ترین بستر تحولات انقلابی در ایران اسلامی به شمار
میآید. نگاهی به تحولات ایران در دوره رضاخان و محمدرضا پهلوی
که هر دو به ستیز با اسلام و اقامه شعائر دینی در ایران برخاسته بودند و
سرنوشت آن پدر و پسر از یک طرف و پیروزی انقلاب اسلامیبه رهبری یک زعیم
دینی از سوی دیگر تاثیر مذهب و مولفههای دینی را در تحولات سیاسی اجتماعی
ایران آشکار میسازد.
در آغاز نهضت اسلامی، امام خمینی
به عنوان یک رهبر دینی با آگاهی از ظرفیتها و قابلیتهای تشکلهای دینی که
توسط خود مردم اداره میشد بر بحث سازماندهی هیاتهای مذهبی، استفاده بجا
و مناسب از فرصتهای وعظ و سخنرانی و آگاه سازی مردم از طریق منابر در
مناسبتهای مذهبی توجه ویژه ای مبذول داشتند. عزیمت روسای هیئات مذهبی به
قم و ملاقات با امام خمینی در آستانه رفراندوم فرمایشی ششم بهمن 1341،
تحولات بی نظیری را در نحوه و مضمون سخنرانیها و مداحیها در هیئات مذهبی
ایجاد کرد. تکیه بر قیام و انقلاب بر ضد ظالمین، مضمون اصلی اشعار مذهبی
آن دوره شد و انقلابیون با تکیه بر حماسه عاشورای حسینی موفق به جذب
جوانان و آحاد مردم در نهضت امام خمینی شدند. چند ماه قبل از محرم (خرداد
42) طرح انقلاب سفید در رفراندومی نمایشی به تصویب رسید. نوروز سال
1342امام خمینی عزای عمومی اعلام کرد. در 2 فروردین 1342عوامل رژیم با
هجومی وحشیانه به مدرسه فیضیه در قم و مدرسه طالبیه
در تبریز تعدادی از طلاب را مورد ضرب و جرح قرار داده ، مدارس دینی را به
ویرانه تبدیل کردند. پس از فاجعه فیضیه طرح سربازگیری از طلاب نیز به شدت
اجرا شد. حوزه علمیه قم پس از فاجعه فیضیه به مدت چهل روز تعطیل شد و پس
از اربعین شهدای فیضیه و با مراجعه تدریجی طلاب کار خود را آغاز کرد. امام
خمینی (ره)طی سخنانی به مناسبت شروع دروس حوزوی، شاه، عوامل رژیم پهلوی،
اسرائیل و آمریکا را مورد حمله قرار داد و از علما و مردم خواست که در
مقابل مظالم رژیم پهلوی ساکت ننشینند.
امام
خمینی سپس در نامه ای به علمای تهران اعلام کردند: «حضرات آقایان توجه
دارند اصل اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است. با این حال
تقیه حرام است و اظهار حقایق، واجب.» رژیم پهلوی نیز گستاخانه در مطبوعات
و رادیو به مراجع و علما توهین میکرد. در چنین شرایطی محرم فرا رسید.
امام خمینی پیش از آغاز محرم از وعاظ خواست سیاستهای ضد اسلامی شاه و
همدستی آن را با اسرائیل مورد انتقاد قرار دهند. ایشان همچنان مقرر کردند
که تا روز هفتم محرم مجالس وعظ و عزاداری به طور عادی منعقد گردد و در
صورت عدم تسلیم رژیم به خواستههای علما و مراجع، به شدت از رژیم انتقاد
کرده و با خواندن نوحهها و مرثیهها خاطره فاجعه مسجد گوهرشاد و مدرسه فیضیه
را در اذهان مردم زنده نمایند. متقابلا ساواک نیز با احضار وعاظ از آنان
خواست که در مجالس عزاداری : 1- علیه شخص اول مملکت سخن نگویند 2- علیه
اسرائیل مطلبی گفته نشود 3- مرتب به مردم نگویند که اسلام در خطر است.
امام
خمینی طی اعلامیه ای از وعاظ خواستند که بی توجه به این تهدیدات، وظایف
خود را انجام دهند. ایشان با آگاهی از تاثیر شگرف عاشورا در مبارزه با ظلم
و ستم، در نامه ای به واعظ شهیر حجت الاسلام فلسفی اظهار داشتند: «امروز
روزی است که حضرات مبلغین محترم و خطبا معظم، دین خود را به دین اثبات
فرمایند... امروز روزی است که نظر مبارک امام زمان صلوات الله علیه به
حضرات مبلغین دوخته شده است و ملاحظه میفرمایند که آقایان به چه نحو خدمت
خود را به شرع مقدس ابراز و دین خود را ادا میفرمایند....»
با
آغاز ماه محرم، امام خمینی ضمن انعقاد روضه خوانی در منزل خود در طول دهه،
هر شب به یکی از مجالس عزاداری محلات قم میرفتند و در هر جلسه یکی از
همراهان ایشان سخنرانی میکرد و مردم را نسبت به اوضاع کشور مطلع میساخت.
در عصر روز عاشورا امام خمینی شخصا در مدرسه فیضیه که مملو از جمعیت
عزادار بود حضور یافته و به رغم تهدیدات رژیم سخنان مبسوطی علیه شاه،
اسرائیل و آمریکا ایراد کردند. امام در بخشی از سخنان خود که در جمع بیش
از دویست هزار نفرمردم عزادار ایراد میشد، خطاب به شاه گفتند: من به شما
نصیحت میکنم ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم. دست از
این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که اگر روزی اربابها بخواهند که تو
بروی، مردم شکرگزاری کنند. من نمیخواهم تو مثل پدرت شوی... نصیحت مرا
بشنو، از روحانیت بشنو... از اسرائیل نشنو، اسرائیل به درد تو نمیخورد.
استیضاح
مردمیسخنان کوبنده امام، شاه را نزد مردم تحقیر کرد. در تهران مراسم
عزاداری به تظاهرات سیاسی گسترده علیه شاه و رژیم پهلوی تبدیل شد، روز
عاشورا در مسجد ترکها حجت الاسلام فلسفی طی سخنرانی مهمیدولت علم را
استیضاح کرد و آن را غیرقانونی دانست. در روز عاشورا و فردای آن ،
خیابانهای تهران مملو از جمعیت عزاداری بود که با در دست داشتن تصاویر
امام خمینی فریاد میزدند: «خمینی، خمینی خدا نگهدار تو بمیرد، بمیرد،
دشمن خونخوار تو» هنگام عبور عزاداران از مقابل کاخ مرمر نیز شعار «مرگ بر
این دیکتاتور» از سوی مردمی که اشاره به کاخ شاه داشتند تکرار میشد.
محرم آن سال، محرم عجیبی بود دستههای عزادار یاری امام خمینی را همچون
یاری سیدالشهداع در روز عاشورا میدانستند و ایران و قم را کربلا: قم دشت
کربلا، هر روزش عاشورا، فیضیه قتل گاه، خون جگر علما، شد موسم یاری مولانا
الخمینی. شهید حاج مهدی عراقی در خصوص محرم و عاشورای
1342 در کتاب ناگفتهها شرح مفصلی دارد ازجمله اینکه با مداحهای معروف
تهران که بقیه از آنها حرف شنوی داشتند نظیر حاج عباس زریباف و حاج ناظم
ملاقات کردند و از همهشان قول گرفتند که شعرهایی که میسازند، نوحههایی
که میگویند، همه اش در رابطه با مدرسه فیضیه باشد.
در یازدهم محرم نیز دانشجویان دانشگاه تهران
به جمع تظاهرکنندگان پیوستند. رژیم پهلوی که وحشت زده شده بود تصمیم گرفت
برای خاتمه دادن به قیام مردمی، رهبر نهضت و روحانیون انقلابی را دستگیر
نماید. در نیمه شب دوازدهم محرم ماموران ساواک با هجوم به منزل امام
خمینی، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند. در روز 15 خرداد
(12محرم)، مردم پس از اطلاع از دستگیری امام خمینی به خیابانها ریخته و
علیه شاه دست به تظاهرات زدند. شعارهای مرگ بر شاه، درود بر خمینی فضای
شهرهای ایران را پر کرده بود. در قم تظاهرات مردم به خاک و خون کشیده شد.
تهران، شیراز، مشهد، ورامین و... نیز به صحنه درگیری گسترده مردم با عوامل
رژیم تبدیل شد. در تهران همزمان با کشتار مردم در میدان ارگ، رادیوی تهران
عوامفریبانه نوحههای مذهبی پخش میکرد! اما مردم حاضر در خیابانهای تهران
در اعتراض به دستگیری رهبرشان با اشاره به کاخ شاه، مرگ را برای دشمن امام
خمینی آرزو میکردند. دکتر باستانی پاریزی با اشاره به اینکه صحنه گردان کشتار مردم در پانزده خرداد یعنی اسدالله علم
فرزند کسی بود که خود در عزاداری سیدالشهدا(ع) شرکت کرده و در رثای آن
امام همام شعر نیز سروده است به تفاوت روش پدر و پسر به این شکل اشاره
مینماید: بعد از شوخی تقدیر، یکی از شوخیهای تاریخ هم این است، که فرزند
گوینده شعر «حسین آن سرور خوبان و شمع جمع محفلها»، کارش به آنجا برسد که
روز عاشورا، شمع محفل و رئیس دولتی باشد که مامور بود عاشورای خونین (
15خرداد 1342 ش / 4 ژوئن 1963) را به وجود آورد، و عجیب آنکه درست در همان
لحظاتی که آن رئیس دولت، از شمال، فرمان حمله به تظاهرکنندگان میدان ارگ
کنار اداره رادیو میداد، رادیو تهران ، یکی از مهیج ترین نوحههای یغمای
جندقی شاعر کویر را، به تکرار، با امواج خود پخش میکرد. در تاریخ ایران
بعد از اسلام ، فرمانروایانی که عاشورا را نشناخته اند اغلب صدمه آن را
خورده اند. در بازیهای سیاسی روزگار ما نیز، امیر شوکت الملک
عاشورا را شناخته بود که با آن همه نزدیکی به دستگاه رضاشاهی ، بازسر سالم
به گور برد، در حالی که جانشین او، چنان مینماید که عاشورا را نشناخته
بود، و یا اینکه شناخته بود، ولی آن را به بازی و شوخی گرفته بود. امیر
شوکت الملک، روز عاشورا، به محل مدرسه شوکتیه که محل تشکیل دستههای مذهبی
بود میرفت، و در آنجا در چادرهایی که برای همین منظور نصب شده بود توقف
میکرد تا مراسم عزاداری به پایان میرسید. تلاشهای ساواک در 16 خرداد
1342ش یعنی یک روز پس از کشتار مردمی که با تاسی به سرور آزادگان به
میدان مبارزه با ظلم و ستم و یزید زمان آمده بودند، رژیم که از تمامی
وسایل برای از بین بردن شعائر حسینی استفاده میکرد با هماهنگی ساواک از
طریق مجله روشنفکر مصاحبه ای با محمدحسن شریعت سنگلجی برادر شریعت سنگلجی معروف که دارای گرایشهای وهابی بود و در دوره اختناق رضاخانی آزادانه به تبلیغات ضد شیعی میپرداخت، ترتیب داد.
وی
طی آن مصاحبه شعائر حسینی را خرافات قلمداد کرد. شریعت سنگلجی در دوره
رضاخان نیز با حمایت او علیه تشیع فعالیت میکرد.با فرا رسیدن محرم 1384
قمری و اولین سالگرد کشتار پانزده خرداد، رژیم شاه با تهدید و ارعاب از
وعاظ خواست که پیرامون مسائل سیاسی گفت وگو و وعظ ننمایند. امام خمینی و
جمعی از علما طی اعلامیه ای ضمن اعلام انزجار از رژیم و اسرائیل ، 15
خرداد را عزای ملی اعلام کردند. در تهران در روز عاشورا مردم دست به
تظاهرات زدند که منجر به درگیری با مامورین و دستگیری عده ای شد. در
سالهای بعد به ویژه سالهایی که محمدرضا پهلوی قدرت بیشتری پیدا کرده بود
با وجود تضییقاتی که رژیم برای عزاداران حسینی ایجاد میکرد هیچ گاه
نتوانست از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری کند. سیزده سال پس از تبعید
امام، محرم 1398 که مصادف با آذر و دی ماه 1356 بود فرا رسید. رژیم در
فاصله زمانی 15 خرداد 1342 تا 1356 با تکیه بر حمایت بیگانگان و درآمدهای
نفتی، انواع و اقسام سیاستهای ضد ملی و ضد فرهنگی را برای بسط سلطه
بیگانگان و ارزشهای ضددینی به کار بست، برپایی مراسم گوناگون ضددینی نظیر
جشن هنر شیراز، تغییر تقویم، پخش برنامههای مبتذل از تلویزیون و ترویج
فحشا و منکرات در روزنامهها و مجلات و سینماها و... از یک سو و وابستگی
سیاسی و اقتصادی به بیگانگان و سرکوب و خفقان حاکم بر کشور از سوی دیگر،
جامعه را آماده انفجار ساخته بود. شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی در
آستانه محرم 1398 موجب شد در جلسات ماه محرم مجددا نام امام خمینی بر
زبانها جاری گردد. رژیم شاه در اقدامی عجولانه در 27 محرم 17 / 1398 دی
ماه 1356 با درج مقاله ای در روزنامه اطلاعات، امام خمینی و قیام کنندگان
پانزده خرداد را مورد اهانت قرار داد.
عکس
العمل مردم و طلاب نسبت به این اقدام رژیم بلافاصله در قالب تظاهرات در قم
بروز پیدا کرد. گسترش انقلاب دو روز بعد در 19 دی ماه در حالی که ماه محرم
هنوز به پایان نرسیده بود، تظاهرات طلاب و مردم در قم به خاک و خون کشیده
شد. رژیم شاه با توجه به تجربه 15 خرداد تصور میکرد این بار نیز با سرکوب
مردم میتواند موج اعتراضات مردمی را فرو بنشاند. غافل از آنکه ملت
عاشورایی ایران با استفاده از فرهنگ عاشورا، دست از مبارزه برنداشته و با
تکیه بر تجربیات قبل حرکت جدیدی را برای سرنگونی رژیم وابسته به بیگانگان
آغاز کرده بودند. امام خمینی طی پیامی، قیام 29 محرم 1398 را ادامه قیام
15 خرداد 1342 دانست و اقدام رژیم را محکوم کرد. مردم مبارز ایران با
استفاده از سنت دینی برپایی اربعین که خود بخشی از شعائر حسینی است قیام
مردم قم را به تبریز، یزد، کرمان و سراسر ایران گسترش دادند و بدین ترتیب
سال سرنوشت ساز 1357فرا رسید. عید نوروز 1357مصادف با چهلم شهدای تبریز شد
و عزای عمومی اعلام گردید.
ماه
رمضان 1357 و نماز عید فطر آن سال نشان داد که رژیم شاه فاقد هر نوع
مقبولیتی نزد مردم بوده است. رژیم شاه که دچار درماندگی شده بود، یک بار
دیگر سعی کرد با آزمایش روشهای خشونت آمیز به قیام مردم ایران خاتمه بدهد.
در 17 شهریور 1357 میدان ژاله که از آن پس میدان شهدا نامیده شد به کربلای
دیگری تبدیل گردید و زن و مرد و کودک حاضر در میدان به جرم اسلام خواهی و
عدالت طلبی به گلوله بسته شدند. از 17 شهریور تا 10 آذر که مصادف با اول
محرم الحرام 1399 بود اتفاقات مهمی در ارتباط با انقلاب اسلامی رخ داد.
اعلام حکومت نظامی و تشدید برخورد با مردم مسلمان ایران، هجرت امام خمینی
از نجف به پاریس، اعتصاب کارگران و کارمندان دولت، فاجعه مسجد جامع کرمان،
کشتار دانش آموزان و دانشجویان در سیزدهم آبان و تشکیل دولت نظامی ارتشبد ازهاری
اتفاقاتی بود که در خلال این ماهها رخ داده بود. ارتشبد ازهاری که برای
قلع و قمع مردم با دولتی نظامی به صحنه آمده بود به سانسور گسترده
مطبوعات و رادیو و تلویزیون مبادرت ورزید. گسترش اعتصابات در دوره 61 روز
نخست وزیری او دولت را مستاصل ساخت. 25 روز پس از آغاز به کار دولت نظامی
ازهاری، محرم 1399 فرا رسید. در شب اول محرم طی تظاهراتی بی سابقه و
منحصر به فرد مردم ایران با سر دادن شعار «الله اکبر» و «لا اله الا الله»
بر روی بامهای منازل خود دولت نظامی و ماموران آن را مات و مبهوت کردند.
از همان شب علاوه بر تظاهرات بر روی بامهای منازل، تظاهرات خیابانی نیز به
شکل گسترده ای آغاز شد که به شهادت عده ای از عزاداران حسینی منجر شد.
امام
خمینی طی پیامی کشتار مردم در اول محرم 1357 را محکوم و ارتباط قیام ملت
ایران با حماسه عاشورا را این گونه ترسیم نمود: این ملت، شیعه بزرگترین
مرد تاریخ است که با تنی چند، نهضت عظیم عاشورا را بر پا نمود و سلسله
اموی را برای ابد در گورستان تاریخ دفن فرمود و به خواست خدای تعالی، ملت
عزیز و پیرو بحق امام علیه السلام، با خون خود سلسله ابلیسی پهلوی را در
قبرستان تاریخ دفن مینماید و پرچم اسلام را در پهنه کشور بلکه کشورها، به
اهتزاز درمیآورد. امام خمینی طی مصاحبه ای با روزنامه فاینشنال تایمز به
تاریخ 1357.9.8 در خصوص مبارزه با رژیم در ماه محرم برنامه مبارزه را
ترسیم مینماید: سوال: برنامه شما، نظر و رهنمودتان
برای طرفدارانتان در ماه محرم چیست؟ جواب: من در مورد محرم به دوستانم
دستور داده ام و به آنان گفته ام که مجالس را هر چه بیشتر باید برپا
نمایند و مراسم این ماه را بدون اجازه از دولت انجام دهند و اگر دولت
جلوگیری کرد در خیابانها و کوچهها و خارج تکایا مسائل روز را بگویند و
نهضت را ادامه دهند.
مصاحبه
ای برای محرم ایشان همچنین در 1357.9.14 در مصاحبه با رادیو لوکزامبورگ
جایگاه محرم را در مبارزات ضد استبدادی این گونه ترسیم میکنند: سوال:
حضرت آیت الله! چرا محرم از نظر این مبارزات این قدر مهم است؟ و آیا تصور
میفرمایید که در طی محرم، این مبارزه علیه شاه به نهایت خودش برسد؟ جواب:
محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به
اثبات رسانده است که در طول تاریخ همیشه حق بر باطل پیروز شده است. امسال
در ماه محرم، نهضت حق در مقابل باطل تقویت میشود. من امیدوارم که نهضت
اسلامی ایران در این ماه محرم مراحل آخر خود را طی کند. آرزو و پیش بینی
امام خمینی دائر بر اینکه رژیم پهلوی در ماه محرم 1399 مراحل آخر حیات خود
را طی کند تحقق پیدا کرد. حضور میلیونی مردم در تظاهرات تاسوعا و عاشورای
سال 1357 که در حکم رفراندومی علیه نظام شاهنشاهی بود پایههای رژیم شاه
را کاملا_ متزلزل کرد. به علاوه در روز عاشورا عده ای از نظامیان شاغل در
گارد جاویدان که تکیه گاه رژیم در سرکوب نیروهای مردمیبود، تعدادی از
افسران گارد را در نهارخوری پادگان لویزان به گلوله بستند. بدین ترتیب
رژیم شاه دیگر ازدرون ارتش نیز احساس امنیت نمیکرد. سیل خروشان مردم در
روز تاسوعا و عاشورای 1357 ضربه سختی بر پیکر رژیم شاهنشاهی وارد آورد و
آنها را از فکر مقابله با این حرکت عظیم در روزهای مقدس تاسوعا و عاشورا
خارج ساخت. برخورد خونین رژیم با مردم پس از عاشورا همچنان ادامه پیدا
کرد. سی و شش روز پس از تظاهرات عظیم عاشورا شاه از کشور گریخت و بیست و
شش روز بعد در 22 بهمن 1357 رژیم شاهنشاهی در میان ناباوری ناظران به کلی
مضمحل شد. و یک بار دیگر ملت ایران و جهانیان تاثیر شگرف تعظیم شعائر دینی
را در مبارزه با ظلم و ستم به عینه مشاهده کردند.