وی
تقریبا 20ساعت در هفته را در این سایت اجتماعی میگذراند و 40ساعت در هفته
هم كار میكند. قبلا چند بار سعی كرده كه استفاده از فیسبوك را كم كند
ولی موفق نشده است. دكتر «پائولا پایل» روانشناس خانواده میگوید: تعداد
افراد مانند «سینتیا» رو به افزایش است. این افراد در واقع دچار نوعی
اختلال در روابط اجتماعی خود شدهاند. استفاده از فیسبوك به نوعی «وسواس»
تبدیل شده كه فرد را از دنیای واقعی (كه ممكن است ناخوشایند باشد) جدا
میكند و به دنیای زیبای مجازی میبرد.
او
در آنجا دنیایی غیرواقعی برای خود ساخته است. دنیایی كه از سختی، بیپولی،
بدهی، جر و بحث با دیگران، ونگونگ بچه و... خبری نیست. در واقع فرد با
غرق كردن خود در فیسبوك، مانند كبك سر خود را زیر برف میكند و از دنیای
كاذبی كه برای خود میسازد لذت میبرد، دنیایی كه در واقعیت دستیابی به آن
برایش ممكن نیست.
علاوه
بر این، با این كار مدتی هم از فكر كردن به مشكلات لاینحل زندگی یا وظایف
دشواری كه بر عهده دارد، فارغ میشود اما باید دانست مشكل از خود فیسبوك
نیست زیرا بسیاری از كاربران به شكل صحیح از این شبكه اجتماعی استفاده
میكنند. «سینتیا» میگوید: «من صبح بعد از بیدار شدن، اول به فیسبوك سر
میزنم و موقع برگشتن به خانه و همچنین قبل از خواب دوباره به آن سر
میزنم. یك روز یكی از دوستان زمان كودكستان خود را در فیسبوك پیدا كردم.
او
برایم تعریف كرد كه چقدر در آن زمان به من علاقه داشته و از اینكه در كلاس
اول از من جدا شد، چقدر ناراحت بود. وقتی كه فهمیدم تا این حد برای او
باارزش و مهم بودهام، بسیار خوشحال و هیجانزده شدم.»دكتر «جوآنا لیپاری»
یكی از روانپزشكان بالینی دانشگاه كالیفرنیا میگوید: «مشكل اینجاست كه
این دنیا واقعی نیست. فیسبوك دنیایی زیبا، شاد، جالب و خیالانگیز است.
افراد اغلب، شیرینیهای زندگی خویش را در آن مطرح میكنند و این انسانهای
شیرین و دوستداشتنی میخواهند كه با شما دوست باشند. خیلی وسوسهانگیز
است.»«سینتیا» میگوید همه این مسایل را میداند و از اینكه این همه وقت
خود را صرف فیسبوك میكند و در نتیجه از بسیاری از امور مهم زندگی خود
باز میماند، بسیار ناراحت است. وی بسیاری از دوستان صمیمی و ارزشمند خود
را در دنیای واقعی از دست داده است.
او
میگوید كه راجع به ترك ناگهانی این عادت هم فكركرد ولی این فكر برایش
بسیار ناگوار بود. ثابت شده است كه فیسبوك بهرغم ایجاد ارتباط بین فرد و
دوستان متعدد، احساس تنهایی را افزایش میدهد! فرد به جای ارتباط واقعی و
رودررو با دوستان خود، وقت خودش را با فیسبوك میگذراند و در واقع كیفیت
دوستان را فدای كمیت آنان میكند. از فیسبوك به عنوان جانشینی برای
دوستان واقعی خود استفاده نكنید، بلكه آن را به عنوان ابزاری جهت تحكیم
دوستیهای قبلی خود به كارگیرید. دكتر «لیپاری» میگوید، چند علامت برای
اعتیاد به فیسبوك مطرح است:
1- كاهش و تغییر ساعت خواب به خاطر
فیسبوك: اگر شما از وقت خوابتان میزنید و شبها تا دیروقت پای فیسبوك
مینشینید و فردا خسته و خوابآلوده هستید، ممكن است فیسبوك برایتان به
یك وسواس تبدیل شده باشد. در حالت طبیعی نباید به خاطر فیسبوك از خودتان
و زندگیتان غافل شوید.
2-
گذراندن بیش از یك ساعت در روز پای فیسبوك: تعیین اینكه زمان طبیعی
استفاده از شبكههای اجتماعی چقدر است، كار آسانی نیست. دكتر «لیپاری»
میگوید: «من نمیتوانم تصور كنم كه كسی بیش از یك ساعت در روز به فیسبوك
نیاز داشته باشد.»
3-
حساس شدن نسبت به دوستیهای گذشته: ارتباط دوباره با دوستان قدیمی یكی از
بزرگترین جاذبههای فیسبوك است و اصولا دوستی با دوستان سابق در فیسبوك
غلط نیست ولی این موضوع، به گفته دكتر «پایل» ممكن است به راحتی از كنترل
خارج شود. او میگوید: «یكی از مراجعان من در فیسبوك با دوست سابق خود
برخورد كرد. آنها ساعتها به درد دل كردن با یكدیگر در فیسبوك مشغول
شدند. او درباره نارضایتی از زندگی زناشویی خود با دوست سابقش حرف زد. یكی
از اقوام او این نوشتهها را دید و موضوع را به والدین دختر اطلاع داد.
والدین او با شوهرش تماس گرفتند. آنها اكنون در آستانه طلاق هستند.»
4-
غفلت از كار به خاطر فیسبوك: اگر به قصد اینكه به سراغ فیسبوك بروید سعی
میكنید كار خود را زودتر تمام كنید احتمالا مشكل دارید.
5-
نگرانی و هراس از اینكه روزی نتوانید از فیسبوك استفاده كنید: دكتر
«پایل» میگوید: اگر یك روز بدون فیسبوك گذراندید و این موضوع باعث استرس
شما شد، بهتر است به فكر تغییر وضعیت باشید.