در اروپا، در زمان قبل از رنسانس، مردم تصور می‌كردند انسانها زمانی دیوانه می‌شوند كه یك شیطان یا جن، آنها را تسخیر كند یا روح آنها را به اسیری ببرد .

در آن زمان‌ها در اروپا اگر فردی دیوانه می‌شد، با او مانند یك شیطان برخورد می‌كردند .

شاید این عقیده از آنجا آمده بود كه برخی از بیماران روانپزشكی در آن زمان به دلیل بیماری خود، به برخی از مقدسات مسیحیان ناسزا می‌گفتند و كشیشان می‌دیدند كه فرد مذكور تا قبل از آن بیماری چنین مشكلی نداشته است، بنابر این فكر می‌كردند كه یك جن یا شیطان به درون كالبد آن فرد نفوذ كرده است و تنها راه تطهیر انسان در آن زمان، سوزاندن با آتش بود .

اگر آن فرد بدشانسی می‌آورد او را آتش می‌زدند و اگر هم خوش شانس بود تا ابد در سیاهچال زندگی می‌كرد .

باید گفت كه بنابر اسناد موجود صدها سال قبل از آن، پزشكان در سرزمین ایران، بیماران روانپزشكی را با دارو درمان می‌كردند .

این اندیشه تا سالها ادامه داشت و در اروپا‌ی چند صد سال بعد هم اگر فردی مبتلا به جنون  می‌شد و در یك مركز روانپزشكی بستری می‌شد، او را زنجیر و در یك اتاق زندانی می‌كردند اتاقی كه تنها در كف آن مقداری كاه می‌ریختند و با یك انسان مانند حیوان برخورد می‌كردند .

پس از رنسانس، دیگر كلیسا نمی‌توانست با دانشمندان و فرهیختگان برخورد كند و برداشت اروپاییان نسبت به علم تغییر كرد .

اروپا روز به روز پیشرفته تر شد، راه درمان بسیاری از بیماری های كشنده كم كم كشف شد . بسیاری از دانشمندان در آن زمان بر روی بیماریهای روانپزشكی تحقیق می‌كردند و به نتایج خوبی هم رسیده بودند اما با وجود تمام پیشرفت ها در درمان بیماری های جسمی‌، بیماری های روانپزشكی همچنان غیر قابل درمان بودند .

تا اینكه در سال 1865 در امپراطوری اتریش در آن زمان و در شهر فرایبرگ واقع در مُراویا، انسانی به دنیا آمد كه علم روانپزشكی و روانشناسی را دگرگون كرد .

كودكی به نام زیگموند فروید، پدر او تاجر فقیری بود و برای كسب و كار بهتر به وین مهاجرت كرد . فروید در آپارتمان بسیار كوچكی با شش خواهر و برادر زندگی می‌كرد و با این وجود، دانش آموزی ممتاز بود . در شش سال آخر دبیرستان شاگرد اول شد و در همین زمان به چندین زبان اروپایی مانند انگلیسى، فرانسوى، ایتالیایى و اسپانیایى، تسلط داشت .

در سال 1873 در رشته پزشكی، تحصیلات خود را آغاز كرد و پس از هشت سال پزشك عمومی‌شد . پس از آن، او در رشته‌های داخلی و جراحی تحصیل كرد اما سرانجام، به عنوان پزشك اعصاب در بیمارستان عمومى وین مشغول به كار شد .

 در سال 1885، با استفاده از یك بورس یكساله تحصیلى، به پاریس رفت و دستیار ژان شاركو شد.

شاركو در آن زمان  در زمره برجسته‏ترین متخصّصان اعصاب بود و به ویژه به سبب درمان از  تحقیق درباره هیسترى  طریق خواب مصنوعى یا هیپنوتیزم و شهرت داشت

  در سال 1886، پس از بازگشت به وین و افتتاح مطب به عنوان متخصّص اعصاب، فروید با مارتا برنایز ازدواج كرد. حاصل این ازدواج، سه فرزند دختر و سه فرزند پسر بود. پس از به قدرت رسیدن هیتلر در آلمان، فروید بسیار مورد آزار فاشیستها قرار گرفت. براى نمونه، در سال 1932، اعضاى حزب نازى كتابهاى فروید را در چندین مراسم كتاب‏سوزان عمومى در برلین به آتش كشیدند.

او در این باره می‌گوید :

«عجب پیشرفتى،  اگر قرون وسطى بود خودم را مى‏سوزاندند، اما در این دوره و زمانه به سوزاندن كتابهایم بسنده مى‏كنند.»

در سال 1938، در پى اشغال اتریش توسط نیروهاى هیتلر، فروید ناچار به انگلستان مهاجرت كرد و در لندن اقامت گزید. این سال همچنین اوج درد و رنج جسمانى فروید نیز بود، زیرا از سال 1923 به سرطان گلو و چانه مبتلا شده بود و با آن‏كه جرّاحان سى و سه بار او را تحت عمل قرار داده بودند بهبود نیافته بود. سرانجام در 23 سپتامبر 1939، فروید در هشتاد و سه سالگى، یك سال بعد از مهاجرت به انگلستان، دیده از جهان فرو بست .

فروید را كاشف ضمیر ناخودآگاه در انسان می‌دانند. او با یك نظریه تكان دهنده در زمینه روانشناسی و ضمیر ناخود آگاه، نام خود را در دنیای روانپزشكی ابدی كرد .

در نظریه فروید خواب و رویا نمادی از یك آرزوی دست نیافتنی و راهی برای رسیدن به ضمیر ناخودآگاه انسان است .

طبق نظرات فروید اگر شما موقع خوابیدن گرسنه باشید٬ احتمالا خواب غذا خوردن می‌بینید. یا اگر مرتب خواب می‌بینید که کلاه برسر دارید احتمالا دلیلش اینست که نگران از دست دادن موهایتان هستید.

از روش‌های فروید در تعبیر خواب کماکان استفاده می‌شود.

فروید، از راه سالها تحقیق و نیز كار بالینى براى درمان بیماران مبتلا به انواع نابسامانیهاى روانى، نظریه روانكاوى را تدوین كرد .

یکی از جنجالی‌ترین نظرات فروید این بود که نیاز جنسی محرک اصلی بسیاری از فعالیت‌های بشری است .

قبل از اظهار نظر در مورد فروید و نظریات او، ابتدا باید در علم روانشناسی مطالعه و تسلط نسبی داشت و در مرحله بعد باید با تاریخ اروپا و اندیشه های قبل از ظهور فروید آشنا شد .

شاید نظریات فروید از دیدگاه برخی، بسیار افراطی و نسنجیده باشد اما باید این حقیقت را قبول كرد كه فروید، اولین كسی بود كه با شجاعت، اهمیت مشكلات و مسایل جنسی را در انسان متذكر شد و او بر اساس همین نظریات، بسیاری از بیماری های روانپزشكی را تشخیص داده و مهمتر از همه اینكه آنها را درمان می‌كرد . و نظریات فروید بیشتر جنبه روانشناختی دارند تا جامعه شناسی .

جالب است بدانید كه نظریات فروید هم اكنون نیز از اعتبار خاصی برخوردار است و در حال حاضر در بسیاری از دانشكده های پزشكی در دنیا تدریس می‌شود .

آثار فروید

تعبیر خواب ( 1900 )

توتم و تابو (۱۹۱۳)

روان‌شناسی گروه و تحلیل من (۱۹۲۱)

تمدن و گله‌مندان از آن (۱۹۳۰)

بررسی رفتارهای جنسی

آسیب شناسی زندگی روزمره