انعكاس وقايع تاريخي در رمان صد سال تنهايي
وقايع
رمان صد سال تنهايي را مي توان به دوره اي در تاريخ كشور كلمبيا نسبت داد
كه از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بيستم را در بر مي گيرد. جنگ هاي
داخلي كلمبيا، ظهور راه آهن و ماجراي قتل عام كارگران مزارع موز در همين
بازه زماني روي مي دهند.
در سال 1851 برده داري در جمهوري كلمبياي كبير
لغو شد و دو سال بعد، در 1853 قانون اساسي جديدي به تصويب رسيد كه تشكيل
دادگاه هاي جزايي در حضور هيات منصفه، آزادي مطبوعات و ديگر حقوق مدني را
تضمين مي كرد و جدايي كليسا از حكومت نيز از اصول اساسي آن به شمار مي رفت.
پنج سال بعد، استان ها به ايالت هاي فدرال تبديل شدند و نام كشور از جمهوري به كنفدراسيون گرانادايي
تبديل شد. در 1861 جنگ داخلي بين ليبرال ها و محافظه كاران آغاز شد.
ليبرال ها به دنبال كسب خودمختاري و اختيارات بيشتري در حوزه حكومت هاي
ايالتي بودند؛ در حالي كه هدف محافظه كاران تحكيم پايه هاي قدرت مركزي و
كاهش اختيارات ايالت هايي بود كه كنفدراسيون گرانادايي را تشكيل مي دادند.
در 1863 پس از پيروزي ليبرال ها، قانون اساسي جديدي تصويب شد كه طبق آن ايالت هاي خود مختار در چارچوب ايالات متحده كلمبيا با هم متحد شدند.
از
1880 تا 1930 محافظه كاران قدرت را در دست داشتند. در 1885 شورش ليبرال ها
سركوب شد و در سال 1886 يعني در دوران حكومت رافائل نونيز، قانون اساسي جديدي به تصويب رسيد كه بر پايه اصل حاكميت مركزي بر تمامي ايالت ها بود و نام
كشور را نيز به جمهوري كلمبيا تغيير مي داد، اين قانون اساسي حق حاكميت
ايالت ها را كه بر اساس قانون اساسي سال 1863 به آنها اعطا شده بود؛ لغو
كرد و ساختار حكومتي جديدي را پايه گذاري نمود كه تا اعلام قانون اساسي
جديد در سال 1991 همچنان پا بر جا بود.
پس
از تصويب اين قانون اساسي، محافظه كاران با اتخاذ تدابير خشونت آميزي سعي
كردند تا سياست هاي يكپارچه سازي كشور و گسترش چتر قدرت مركزي را به اجرا
در آورند كه پاسخ شديد جناح ليبرال را در پي داشت.تغييرات ناگهاني و شديد
ناشي از لغو قانون اساسي سال 1863 (كه پايه گذار نظام فدرال بود) زمينه
ساز جنگ داخلي كلمبيا شد كه بين سالهاي 1899 تا 1902 كشور را به ويراني
كشانيد. اين درگيري نتيجه رويارويي اعضاي حزب ليبرال كلمبيا بر ضد دولت محافظه كار رييس جمهور مانوئل آنتونيو سان كلمنته بود.
اين درگيري كه به نام جنگ هزار روزه
يا جنگ سه ساله شهرت يافت، در 17 اكتبر 1899 آغاز شد و در 1 ژوئن 1903 در
تمامي جبهه ها و به طور كامل، به پايان رسيد. جنگ داخلي كلمبيا با حمله
ليبرال ها به شهر بوكارامانگا
شروع شد و به اين صورت قواي دولتي نيز وارد جنگ شد. ارتش از پشتيباني
مالي، ابزار ارتباطي و آرايش نظامي مدرن و منظم بهره مند بود، در حالي كه
نيروهاي ليبرال بطور عمده گروه هاي شبه نظامي بودند. در طول جنگ هزار روزه
در بيشتر موارد ارتش محافظه كار نيروي پيروزمند صحنه نبرد بود. دولت براي
تامين بودجه جنگ از تزريق پول، وام و ماليات هاي فوق العاده كه عموما بر
دوش مخالفانشان بود استفاده مي كرد و در عوض، منابع مالي ليبرال ها ماليات
هاي اجباري، توقيف و مصادره اموال به نفع جبهه ليبرال، غارت و چپاول و كمك
دولت هاي طرفدار ليبرال ها بود.
نمونه هايي از اين برخوردها و رنج مردمي كه در ميان اين كشمكش، آماج مصيبت
و بلا شدند؛ به وضوح در داستان صد سال تنهايي نمود يافته است. در اين اثر
از پيمان صلح نئرلانديا ياد مي شود كه در واقع اولين پيمان صلح بود كه ميان رافائل اوريبه اوريبه از جناح محافظه كار و خوان ب. توار از جناح ليبرال به امضا رسيد و سپس با دو پيمان ديگر ويسكانسين و چيناكوتا جنگ داخلي به نفع جناح محافظه كار خاتمه يافت.
در سال 1906 راه آهن براي اولين بار در كلمبيا، در ساحل اقيانوس اطلس اين كشور بين سانتا مارتا و ماگدالنا كشيده شد.
همزمان با ظهور راه آهن، شركت يونايتد فروت كمپاني
نيز فعاليتش را در كلمبيا آغاز كرد. اين شركت چند مليتي آمريكايي در 1899
تاسيس شد و به طور تخصصي به توليد و تجارت موز و آناناس پرداخت، مزارع اين
شركت در آمريكاي لاتين، برزيل، ايالات متحده و اروپا قرار داشت، اما بخش
عمده اين مزارع در پهنه هاي بسيار وسيع در آمريكاي مركزي و درياي كاراييب
گسترده شده بود، در اين نواحي شركت يونايتد فروت كمپاني به نام "ماما
يوناي" شناخته مي شد.
اين
شركت در آمريكاي لاتين و به ويژه منطقه آمريكاي مركزي نفوذ و قدرت زيادي
داشت و سران اين كمپاني با حمايت دولت ايالات متحده، در كشورهايي كه دولت
به نوعي مزاحم فعاليت اين شركت مي شد و به خواسته هاي نامشروعش پاسخ منفي
مي داد؛ نظام هاي مردم سالار را سرنگون مي كردند و ديكتاتور هاي بي رحمي
را روي كار مي آوردند تا منافعشان را تامين كنند.
اين
شركت به بهانه حفظ منافع خود افرادي را به عنوان مسوولان محلي منسوب مي
كرد و در عمل كنترل اين كشورها را در دست داشت و به همين دليل اين كشورها
و حكومت هايشان را با تعبيري كنايه آميز "جمهوري موز" مي ناميدند.
در
سال 1928، سي سال از فعاليت شركت يونايتد فروت در كلمبيا مي گذشت. اين
شركت با سواستفاده از فقدان قانون كار به بهره كشي از كارگران مي پرداخت و
با استفاده از نوعي پيمانكاري فرعي تمامي درخواست هاي كارگران را ناديده
مي گرفت. اين بهره كشي و سو استفاده به حدي بود كه در صورت مرگ كارگري در
مزرعه، ديگران را مجبور مي كردند كه جسد را در همان مزرعه دفن كنند تا
تبديل به كود درختان موز بشود. كارگران طي سالهاي پيش از 1928 بارها اقدام
به اعتصاب كرده بودند كه هميشه بدون نتيجه مثبت براي اعتصاب كنندگان به
پايان رسيده بود.
در
16 دسامبر 1928، يك ماه از آغاز اعتصاب كارگران مي گذشت كه شايع شد
فرماندار ماگدالنا براي مذاكره با آنها به ايستگاه راه آهن سيناگا
خواهد آمد. اين خبر براي اعتصاب كنندگان تسلي بخش بود، زيرا تا آن هنگام
از سوي دولت محافظه كار چيزي غير از تهديد نصيبشان نشده بود. خيل عظيم
كارگران به اميد مذاكره با اولين مسوول دولتي كه به خود اين زحمت را داده
بود تا حرف هايشان را بشنود؛ به سوي ايستگاه راه آهن روانه شد. دقايق و
ساعت ها گذشتند، اما كسي از سوي دولت براي مذاكره با آنها نيامد. به
موازاتي كه انتظار طولاني مي شد، تنش در ميان جمع نااميد كارگران افزايش
مي يافت. اين تنش و ناآرامي به صفوف سربازاني كه ايستگاه را محاصره كرده
بودند نيز سرايت كرد. نيروهاي نظامي به مردم دستور دادند تا ظرف مدت 5
دقيقه متفرق شوند، اما كارگران به اين دستور نظامي هيچ اعتنايي نكردند و
با خشم و نفرت فرياد مرگ بر دولت و مرگ بر كمپاني سردادند. در همين لحظه
ژنرال كورتس بارگاس دستور شليك داد ...
تعداد
دقيق كشته هاي اين حادثه هيچگاه مشخص نشد. تاريخ نگاران كلمبيايي و خارجي
به رقم هاي گوناگوني اشاره كرده اند كه حداقل 75 و حداكثر در حدود 1000
نفر ذكر شده است.
شاهدان عيني گفته اند كه بسياري از اجساد را با قطار از آنجا برده و به دريا ريخته اند.
جالب آنكه شركت يونايتد فروت كمپاني در سال 1969 توسط زاپاتا كورپوريشن كه در ارتباط نزديك با جورج اچ دبليو بوش است؛ خريداري شد و به چيكيتا برندز تغيير نام داد و هنوز هم در هر ميوه فروشي و يا سوپر ماركت به راحتي مي توان موز يا آناناس هاي چيكيتا (Chiquita) را خريداري كرد.
la República de la Gran Colombia
Confederación Granadina
Estados Unidos de Colombia
Neerlan_dia
Rafael Uribe Uribe
Juan B. Tovar
Wisconsin (نام ناو جنگي ايالات متحده كه اين پيمان روي عرشه آن به امضا رسيد.)
Chinácota