افسردگی بیماری بسیار شایع ،
طولانی مدت و مزمن است كه در سراسر دنیا وجود دارد و شیوع آن آنقدر زیاد
است كه گاه به آن عنوان سرماخوردگی روان پزشکی را اطلاق می کنند.
افسردگی
بیماری بسیار شایع ، طولانی مدت و مزمن است كه در سراسر دنیا وجود دارد و
شیوع آن آنقدر زیاد است كه گاه به آن عنوان سرماخوردگی روان پزشکی را
اطلاق می کنند.
افسردگی
علائم بسیار متفاوت و پراكندهای دارد و معمولا تشخیص آن در عین اینكه
خیلی شایع است، ممكن است كمی سخت باشد و افراد نسبت به این بیماری
بیتوجهی كنند.
افسردگی در زنان دو برابر مردان است اما نكتهای كه وجود دارد این است كه وقتی افسردگی مردانه میشود
و مرد خانواده در غم فرو میرود، زندگی از نظر اعضای خانواده بیرنگ
میشود و میتوان گفت افسردگی مرد بر زندگی كل خانواده سایه میافكند و به
نوعی شادی از زندگی رخت بر میبندد.
مردان به طور کلی تمایل چندانی به صحبت در مورد مشکلات خود ندارند و همین صحبت نکردن باعث وخیم شدن حالات افسردگی در آنها می شود
نكتهای
كه در مورد افسردگی در مردان وجود دارد این است كه طول مدت این بیماری در
آقایان سختتر و طولانیتر است، حال آنكه این بیماری در خانمها خیلی
بهتر و زودتر فروكش میكند و كنترل میشود. تفاوت دیگری كه در این بیماری
بین مردان و زنان وجود دارد این است كه مردان به سختی به دكتر مراجعه
میكنند.
هر چند که تعداد مرد افسرده کمتر میباشد. اما این فرضیه به طور کامل صحیح نمیباشد. محققان در تلاش هستند
تا علت و چگونگی تفاوت افسردگی زنان و مردان را پیدا کنند و به دنبال آن
راه درمانی ارائه کنند. اگر چه این مسائل جای بحث و گفتگو دارند، اما
احتمالاتی نیز وجود دارد: ممکن است افسردگی مردان مبهم باشد به خصوص که
مردان به طور کلی تمایل چندانی به صحبت در مورد مشکلات خود ندارند و همین
صحبت نکردن باعث وخیم شدن حالات افسردگی در آنها می شود ، گویی آنها به
نوعی قصد کتمان کردن بیماری خود را دارند.
علاوه بر این مردان بر خلاف زنان، دوست ندارند که دیگران متوجه شوند که به کمک شان نیازمند هستند.
نقش های ناشی از جنسیت، مردان را ملزم می کند که از نظر احساسی قوی باشند
و احساس غم و اندوه را در آنها فرو می نشاند. هر قدر مردان از لحاظ ایفای
نقش های وابسته به جنسیت قوی تر باشند در برابر روان درمانی بیشتر مقاومت
خواهند کرد.
لذا با توجه به این مطالب سعی داریم که به شما خانمهای عزیز آموزش دهیم که اگر با علایم افسردگی در همسرتان مواجه شدید، چگونه به او کمک کنید تا راحت تر با این مشکل کنار آمده و طول دوره درمانشان کوتاه تر گردد.
چنانچه
شوهرتان احساس افسردگی می کند باید به او در پذیرش کمک متخصصان یاری
نمایید. نیاز به کمک را در شوهرتان تشخیص دهید و برای این کار به مراحل
زیر توجه داشته باشید:
1- علائم و نشانه های افسردگی را بشناسید.
علائم
و نشانه های افسردگی را بشناسید تا بتوانید به درستی در خصوص شوهرتان
قضاوت کنید. مهمترین این نشانه ها عبارتند از ناراحتی و اندوه مزمن، کج
خلقی و بی علاقگی، بی علاقه شدن به فعالیت هایی که قبلاً برایش لذت بخش
بوده، کناره گیری از اقوام و دوستان، منفی بافی، بحث و جدل، تغییرات حائز
اهمیت در عادت خوردن یا خوابیدن، سست و بی انرژی بودن و یا گرایش به مواد
مخدر و....
2- از ناچیز شمردن شرایط شوهرتان خودداری کنید.
افسردگی یک بیماری جدی است بنابراین تمام صبحت ها و تهدیدهای شوهرتان از جمله تهدید به خودکشی را جدی بگیرید.
3- به همسر خود کمک کنید.
منظور
از کمک کردن به فرد افسرده این نیست که طوری رفتار کنید که او مجبور شود
افسردگی اش را پنهان کند، یا دروغ بگوید و یا برای او عذر و بهانه ای جور
کنید.
وقتی
افسردگی مردانه میشود و پدر خانواده در غم فرو میرود، زندگی از نظر
اعضای خانواده بیرنگ میشود و میتوان گفت افسردگی پدر بر زندگی كل
خانواده سایه میافكند و به نوعی شادی از زندگی رخت بر میبندد.
4- شوهرتان را در تقاضای کمک از دیگران تشویق کنید.
او
را متقاعد کنید که به دنبال درمان رفتن نشانه ضعف و ناتوانی نیست پیشنهاد
کنید که به هنگام مراجعه به درمانگر او را همراهی کنید. اگر در برابر رفتن
نزد مشاور مقاومت کرد به او انجام یک سری آزمایش کامل نزد پزشک خانوادگی
تان را پیشنهاد کنید. احتمالاً این پیشنهاد را راحت تر خواهد پذیرفت و به
این ترتیب یک قدم به درمان نزدیک تر می شود.
5- از همه مهمتر عشق و محبت بی قید و شرط خود را از او دریغ نکنید
همواره در طی فرآیند معالجه شوهرتان او را به طور کامل حمایت نمائید. در طول درمان نیز به موارد زیر توجه داشته باشید:
-
هر گونه کمک و حمایتی را که شوهرتان به آن نیازمند است برایش مهیا کنید.
در زمانبندی و برنامه ریزی به او کمک کنید و به او روحیه و امید دهید.
-
مطمئن شوید تمام داروهایش را طبق تجویز پزشک مصرف می کند، کمکش کنید که با
شما در خصوص احساساتش صحبت کند. به هیچ وجه او را تحت فشار قرار ندهید.
-
بدانید که تأثیر روش های درمانی نیازمند گذشت زمان است. اگر داروهایی
تجویز شده است، این داروها به طور فوری علائم بیماری را از بین نخواهد برد
و گاهی اوقات چندین دارو و درمان مختلف باید آزمایش شوند تا موثرترین آنها
شناسایی شود.
-
از شوهرتان بخواهید که فعال و پرجنب و جوش باشد. با هم به پیاده روی
بروید. با هم به تماشای یک فیلم یا برنامه شاد بپردازید و یا به دیدن موزه
و یا رستوران بروید.
- غذاهای سالم بخورید، مثال ها و نمونه های خوب را در حرف هایتان مطرح کنید و او را به سمت نگرشی مثبت سوق دهید.
لازم به ذکر است که در این دوره باید مراقب سلامت جسمی و روحی خود نیز باشید برای این منظور به نکات زیر توجه نمایید:
-
اگر به کمک دیگران نیاز دارید حتماً آن را مطرح کنید. افسردگی شوهرتان
عوارضی نیز برای شما به دنبال خواهد داشت سعی نکنید همه کارها را به
تنهایی انجام دهید. استرس و فشار زیاد سبب احساسی بی رغبتی، بیهودگی و کم
حوصلگی در شما می گردد.
چنانچه شوهرتان احساس افسردگی می کند باید به او در پذیرش کمک متخصصان یاری نمایید
-
بپذیرید که شما به تنهایی نمی توانید شوهرتان را معالجه کنید. افسردگی
شرایطی کاملاً حساس و جدی است و شوهرتان نیز باید برای درمان و بهبود خود
دست به کار شود.
-
نگرانی ها و احساسات خود را به زبان بیاورید و از سکوت و ریختن در درون
خود، خودداری کنید زیرا با این کار زمینه بی میلی، کم حوصلگی و بیماری خود
را مهیا می کنید. در عوض با شوهرتان صحبت کنید زیرا ارتباط و گفتگو در
کاهش اثرات این بیماری موثر است هر چند باید توجه داشت که این گفتگوها و
ارتباطات عاری از هر گونه علامت و سرزنش پیدا و پنهان باشد.