يکشنبه 30 اردیبهشت 1403
(19 / 5 / 2024)
بازدید امروز :145 مرتبهبازدید دیروز :467 مرتبهبازدید کل :2006716 مرتبهآی پی شما :3.142.114.245سیستم عامل شما :Unknownمرور گر شما :Mozilla
دارو خانه شبانه روزی شهریار 51 52 65.22 021 »« دارو خانه شبانه روزی دکتر خیر خواه شهریار 05 22 65.22 021 »« دارو خانه دکتر عازم اندیشه فاز یک 20 20 65.52 021 »« داروخانه هستیا 021.65.22.28.37 ( آرایشی، بهداشتی و ارتوپدی ) - داروخانه شبانه روزی اندیشه 021.65.53.25.00
لطفا چند لحظه صبر نمایید.در حال انجام عملیات
امکان ارسال ديدگاه شما در اين باره، در قالب ارسال نظر در انتهاي همين صفحه قرار دارد. صاحبان وب سايت ها و فعالان اينترنتي مي توانند با ايجاد صفحه شخصي از امکان ارسال محتوا: مقالات, لينک, آگهي و...برخوردار شوند. امکانات و خدمات ما را مقايسه کنيد!
واژه "که که" یکی از واژگان پر کاربرد درشهر اصفهان و میان اصفهانیان است که هر اصفهانی بطور روزمره چند بار یا خود بکار می برد و یا در محاورات روزانه از افراد مختلف :از فامیل و دوست و آشنا و هم کلاسی گرفته تا غریبه ها ، راننده تاکسیا ، راننده واحدا، فروشندگان دوره گرد، موتوریا ،سبزی فروشه و بقاله، سوپریه، بازاریه،... بگوش می شنود درواقع اصفهانی ها با این واژه و کاربرد های پردامنه آن بزرگ می شوند و زندگی می کنند.معنای لفظ «که که»: مدفوع ، گُه، کثافت، پُخ کاربرد های گوناگون "که که" در محاورات روزانه ومثل ها ومتل های اصفهانی :که که : آدم بیخود و نَیَرْز، جنس یا چیز بی ارزش، بُنجُلکه که را : یارو را، طرفوبرو که که : برو بد بخت ، برو دربدر، زنهار دادن با تصغیربد که که یِس : آدم خیلی بدیه، آدم بیخودیهکه که یِّهْ : شاغل در حرفه شریف پیت کشی(تخلیه کننده چاه مستراح)، کسی را ندا دادن با تصغیر تامّ. کاربرد : اُ که که یّهکه که دا بخور :حرفتو بزنچه که که ایی خوردی؟ : چی گفتی ؟که که خوری نکون : حرف نزنکه که نخور : دروغ نگو، زِر نزنکه که خوردی: غلط کردی، گُه خوردیبرو که که دا بخور: حرف زیادی نزنکه که خوری می کنه : حرف بیخود می زنهکه که خوردم : اشتباه کردم، غلط کردمکه که مْ بُخورِدِدْ : قربونم بریهیچ که که ایی نمی تونی بخوری: هیچ کاری نمی تونی بکنی، هیچ غلطی نمی تونی بکنیکه که کاری نکن : کار بد نکن، خرابکاری نکن، گند نزناعصابم که که ایی یه : اعصابم خوردهکه که مال : لعنتیکه که مصّب : لا کردار، بد مصّبکه که بینی : محتویات خشکیده بینی که با انگشت خارج و به بیرون پرتاب می کنندکه که خشکه : الف) آدم لاغر و سیاه و نحیف ؛ ب) هر میوه و یا چیز پلاسیدهرَنگِش مِثی که که نپختِس : کنایه از رنگ و روی زرد و ضعف بدنکه که پِز : آشپزی که دست وپختش تعریفی نداشته باشه، زنانی که مواد غذایی را حیف و میل می کنند و دست و پخت خوبی ندارندکه که کار : خرابکار، گند زنقاشوبی(قاشق) که که خوریش همیشه همراشه : کنایه از دخالت بیجا و فضولی در همه اموریه که که ایی شدن : یه کاره ایی شدن ( بِچه دَرسِتا بوخون تا یه که که ایی بشی)که کهِ مْ تو روحت: به روحت ریدماِز هر که که ایی که بُپُرسی می دونِد : همه می دوننکه که شانس: بد شانس، بد بیارکه که ریدِی : آدم زپرتی، آدم نَیَرزآدم زیادی زرنگ که که را هم با ملاقه می خوره : کنایه از حرص و طمع و زیاده خواهیدوتا استخون گذاشتن و یه ملاقه که که هم روش تا شُدِس این یارو : کنایه از آدم و لاغر نحیف و زپرتی آدم رو که که خور می کنه : آدم رو از کارش پشیمون و توبه کار می کنه