به لحاظ ماهيت پيچيده و تغيير يابنده جامعه ما، مردم
پيوسته خود را در مبارزه با مشكلات مييابند.
بسته به پيچيدگي موقعيت و پيامدهاي احتمالاً منفي اين
مشكلات ممكن است پيش پا افتاده باشند.
لذا با توجه به طيفي كه از مشكلات ساده مثل سعي در
تصميم گيري در مورد پوشيدن كفش يا لباس خاص، تا مسائل مهمتر مانند
مواجهه با كارفرما ي غير معقول يا همسر بي منطق، زندگي روزمره ما سرشار
از چنان مشكلات موقعيتي است كه ناگريز از حل يكايك آنهاييم. بنابراين
هر يك از ما به طور مداوم با مسايل مختلف و تصميم گيري در مورد چگونگي
حل آنها روبرو هستيم. بيشتر اوقات فرآيند حل مسائل روزمره به قدري
خودكار انجام ميگيرد كه ما از چگونگي انجام دقيق آنها مطلع نميشويم.
با وجود اين، بايد به اين نكته توجه كرد كه بدون توانايي شناسايي
مشكلات و رسيدن به راهحلهاي قابل اجرا، زندگي روزانه ما از هم پاشيده
خواهد شد.
بنابراين از آنجايي كه همهي افراي در زندگي خود با
مشكلات كوچك و بزرگي روبرو ميشوند، ضروري است نحوه حل صحيح مسائل و
مشكگلات را بياموزند تا از به وجد آمدن مشكلات بيشتر پيشگيري شود و
توانمندي افراد در حل مسايل افزوده گردد. حال به منظور ارتقاء سطح
سلامت روان زوجين جوان و پيشگيري از آسيبهايي مانند: طلاق، اعتياد،…
مهارت حل مساله به زوجين جوان آموزش داده ميشود تا توانايي لازم جهت
حل مسائل و مشكلات خود را بدست آورند.
تعريف تعارض زناشويي:
هنگامي كه دو نفر به عنوان زن و شوهر با يكديگر زندگي
ميكنند تعارض به وجود خواهد آمد. در تعاملهاي بسيار طبيعي زن و شوهر،
مواقعي هست كه اختلافهايي به وجود ميآيد و يا نيازها برآورده
نميشوند، در نتيجه، هر دو شريك نسبت به هم احساس خشم، ناكامي و
نارضايتي ميكنند. بنابراين اگر تعارض به وجود ميآيد، زن و شوهر بايد
براي آن آماده شوند. اين آمادگي بايد نه تنها بر حسب توانايي برقراري
ارتباط مؤثر باشد بلكه با توجه به انجام راهبرد حل مساله به شيوه
نظامدار كه ساختار و نظمي براي جلسات حل تعارض فراهم ميآورد، به وجود
آيد.
تعريف حل مسئله:
حل مسئله بر يك فرآيند رفتاري شناختي يا آشكار دلالت
دارد كه پاسخهاي بالقوه مؤثر براي موقعيت مشكل را فراهم ميكند. احتمال
انتخاب مؤثرترين پاسخ را از ميان پاسخهاي متعدد، افزايش ميدهد.
برنامه حل مساله را به دو مرحله تقسيم ميكنيم.
1- شناسايي مشكل
2- حل كردن مشكل
در مرحله اول فرد تلاش ميكنند شناخت متقابلي از مشكل
بدست آورند. در اين مرحله مهارتهاي مختلفي مورد نياز است. شريكها بايد
مهارتهاي تصريح رفتاري، بيان احساس و مهارت گوش دادن فعال را داشته
باشند. در مرحله دوم، انتخاب و اجراي يك راهحل مهمترين كار است.با
سازماندهي حل مساله به اين دو مرحله و مراحل فرعي مختلف، ميآموزيم كه
اين فرآيند جديد نظامدار و كنترل شده است. با اين ذهنيت، برنامه ارائه
شده در قسمت بعدي تلاشي است براي سازماندهي كوششهاي حل مساله جهت
استفاده در جلسه درمان و خانه.
1- شناسايي مشكل:
مرحله 1: انتخاب زمان و مكان مناسب براي حل مساله:
قبل از هرگونه تلاش براي حل مشكل، زن و شوهرها بايد
ابتدا محيطي پيدا كنند كه بحث و بررسي صريح موضوعات را تسهيل نمايد،
همچنين زمان حل مساله نيز بايد مناسب باشد.
مرحله2: ثبت جلسات حل مساله:
چهار نوع اطلاعات مهم حاصل از جلسه حل مساله وجود دارد
كه ميبايست در دفترچه يادداشت زن و شوهر ثبت شود:تاريخ، مشكل بحث
شده، پيامد به دست آمده و امضاي زن و شوهر.
مرحله 3: تعريف دقيق مشكل:
اولاً شريكها بايد به خاطر داشته باشند تا به حقايق
پايبند باشند. دوم، شريكها بايد تلاش كنند بيشتر از يك مشكل را در هر
بار بحث نكنند. سوم در نظر داشته باشند مشكلاتي را كه در حال حاضر
اتفاق افتاده است يا به طور بالقوه در آينده نزديك بروز ميكند، بحث
كنند.
2- حل مشكل:
مرحله 4: پذيرفتن مشكل و حركت در جهت يافتن راهحل:
افراد به منظور اينكه مسالهگشاي خوبي باشند، بايد
ابتدا ياد بگيرند گوش كنند و نظر و احساس همسرشان را بپذيرند. سپس به
اتفاق همديگر ميتوانند اين سئوال مهم را مطرح كنند. (براي حل اين
وضعيت چه كاري ميتوان كرد؟)
مرحله 5: راهحل مشكل مستلزم تصريح هدف است:
شريكها جهت حل مشكل خوشان ابتدا بايد بدانند براي چه
هدفي ميكوشند. بنابراين اهداف بايد عيني باشند و به صورت صريحي عنوان
شوند تا به خوبي دريابيم به اين هدفها دست يافتهايم يا نه و آيا اين
اهداف براي هر دوي آنها قابل پذيرش است و سرانجام اينكه هدف بايد عملي
باشد.
مرحله 6: در نظر گرفتن طبقه وسيعي از راهحلهاي
احتمالي:
بعد از ارايه اهداف شريكها بايد راهحلهاي بسيار مختلفي
را براي حل مشكلات جستجو كرده و در نظر بگيرند مهمترين مساله اين است
كه افراد بايد در ارائه و مطرح كردن راهحلهاي احتمالي به طور كلي عاري
از تعصب بوده و سعه صدر داشته باشند. آنها بايد خلاق باشند، راهحلها
را فهرستبندي نمايند بعد از آن به صورت منطقي ارزيابي ميشوند.
مرحله 7: انتخاب يك راهحل با توافق طرفين:
شريكها چطور تصميم ميگيرند كه كدام راهحل بايد انتخاب
شود؟ پاسخ اين است كه آنان بايد با هم به توافق برسند به منظور دستيابي
به بهترين راهحلها براي مشكلات زن و شوهر هر دو بايد موافقت كنند تا
حدي در موضعشان تعديل به وجود آورند كه نيازهاي همسر و خود را با
وضعيت تطبيق دهند.
مرحله 8: تلاش براي آزمايش راهحل، جمعآوري دادهها و
ارزيابي پيامد:
بعد از ارايه راهحل و اجراي آزمايشي آن، زن و شوهر
ميتوانند نتايج را ارزشيابي كنند.
مرحله 9: در صورت لزوم بايد راهحل را اصلاح كرد، در آن
تجديدنظر كرد و زن و شوهر درباره آن به توافق برسند:
بسياري از زن و شوهرها در مييابند كه اگرچه آنها از
اجراي راهحل اوليه كاملاً راضياند، اما همه آنچه را كه ميخواستهاند
به دست نياوردهاند، اين خوب است در عوض، نارضايتي بايد به عنوان
انگيزهاي براي حل مساله بيشتر كمك كند.
بهبود مهارتهاي حل مساله يكي از رويكردهاي درماني
متفاوتي است كه براي تسهيل تعامل مؤثر زن و شوهر در دسترس ميباشد. هدف
درمان براي زن و شوهر اين است كه در نهايت درمانگران خود باشند.
همچنين مهارتهاي كه آنان كسب ميكنند ميتواند در مورد
طبقه وسيعي از مشكلات كه بهطور غيرقابل اجتنابي در روابط درازمدت
اتفاق ميافتند به كار برده شوند.
تهيه و تنظيم: بيتا کديور
سازمان بهزيستي استان فارس - معاونت
امور فرهنگي و پسشگيری - دفتر پيشگيری از آسيبهای اجتماعي
شيراز: چهار راه هوابرد / ابتدای
بولوار سرباز جنوبي/ ساختمان شماره 2 بهزيستي معاونت امور فرهنگي و
پيشگيری
تلفن: 8301404/8301411