مهندسی معکوس فرایند اکتشاف فن آوریهای بکار رفته در یک
دستگاه، شی و یا سیستم از طریق تحلیل ساختار، عملکرد و وظیفه آن میباشد.
معمولاً از این فرایند برای دست یابی به (برای مثال یک دستگاه مکانیکی،
قطعه الکترونیکی و یا برنامه نرمافزاری) و تحلیل جزییات نحوه عملکرد آن
در نگهداری یا ساخت یک دستگاه یا برنامه مشابه استفاده میشود. حاصل این
فرایند مشابه کپی کردن یک چیز از روی اصل آن میباشد.
درک سیستم نرمافزاری بر هر نوع تغییر مقدم است. فرآیند درک، مقدار
زیادی از کل زمان صرف شده را در اِعمال تغییر میگیرد. نگهدارندگان دلایلی
از جمله مستندات ناصحیح یا قدیمی، نبود مستندات، پیچیدگی سیستم و عدم
شناخت کافی از قلمرو را علت فقدان درک صحیح از سیستم میدانند. راه تسهیل
این مسایل، خلاصه کردن اطلاعات مربوط به سیستم (مثل تبین مشخصات و طرح) از
طریق کد منبع است، بهشکلی که درک آنرا بالا برد.مهندسی معکوس تکنیکی است
که میتوان از آن برای این کار استفاده مهندسی معکوس به تنهایی منجر به
تغییر در برنامه نمیشود، بلکه فقط راه را برای اجرای آسانتر تغییراتِ
مطلوب هموار مینماید. تغییرات با استفاده از فنونی چون مهندسی پیشرو،
بازسازی، و مهندسی مجدد پیادهسازی میشوند.
هدف از مهندسی معکوس تسهیل در اِعمال تغییر از طریق فهمیدن سیستم
نرمافزاری با توجه به ماهیت کار، چگونگی کار و نمایش معماری آن است.
بهعنوان اهداف پیگیریِ این مقصود میتوان به ترمیم اطلاعات از دست رفته،
تسهیل جابهجایی بین بسترها، بهبود و (یا) تهیهٔ مستندات جدید، استخراج
عناصر قابل استفادهٔ مجدد، کاهش تلاش برای نگهداری، مقابله با پیچیدگی،
کشف عوارض جانبی، کمک به انتقال به محیط CASE و ایجاد محصولات مشابه یا
رقابتی اشاره کرد. از دیگر مزایای مهندسی معکوس کاهش هزینهها و سریع
آماده شدن نرم افزار است.